غرر الشام في تراجم آل الخطيب الحسنية و معاصريهم
غرر الشام في تراجم آل الخطيب الحسنية و معاصريهم | |
---|---|
پدیدآوران | خطيب حسینی، عبدالعزيز محمد سهيل (نویسنده) محاميد، احمد (مقدمه نويس) |
ناشر | دار حسان |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
سال نشر | 1996م , 1417ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
غرر الشام فی تراجم آل الخطیب الحسنیة و معاصریهم، اثر شیخ عبدالعزیز محمدسهیل خطیب حسینی، با مقدمه احمد محامید، کتابی است در معرفی خاندان آل خطیب و علما، حافظان و قراء این خاندان که به زبان عربی و در دوران معاصر نوشته شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از احمد نصیب محامید و نویسنده آغاز و مطالب در دو جلد، سامان یافته است. جلد اول دارای شش قسمت بوده و در آن، ضمن معرفی انساب خاندن آل خطیب و مدارس منسوب به آنها، به معرفی علمای این خاندان پرداخته شده و در جلد دوم، شاگردانی که از محضر علمای آل خطیب کسب علم نمودهاند، معرفی شدهاند.
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، ضمن تمجید از اعلام و بزرگان خاندان آل خطیب، به این نکته اشاره گردیده که قصد نویسنده از تدوین و نگارش این اثر، عصبیت و جانب داری نسبت به خاندان خویش نیست، بلکه اقدام وی، به دو دلیل است:
- آشنایی و ایجاد پیوند میان معاصرین و گذشتگان و آشنایی با سیره و سلوک روش صحیح گذشتگان.
- وفای به حقی که از پدران و اجداد برعهده فرزندان میباشد[۱]
جلد اول، دارای شش قسمت میباشد؛ در قسمت نخست، انساب سه گانه آل خطیب معرفی گردیده و از فضائل اهلبیت پیامبر(ص)، سخن به میان آمده است[۲] در قسمت دوم، به معرفی مدارس علمیه ای که آل خطیب بنیان گذار آنها بودهاند، پرداخته شده است. این مدارس و مؤسسین یا مدیران آنها، به ترتیب عبارتند از:
- مدرسه «القلبقجیة»: شیخ ابوالخیر خطیب حسنی[۳]
- «جمعیة التهذیب و التعلیم»: علامه شیخ عبدالرحیم خطیب حسنی[۴]
- «الخیاطین»: با مدیریت شیخ حسن خطیب[۵]
- «الأمینیة»: با مدیریت محمدشریف خطیب حسنی[۶]
- «دارالحدیث النوریة الصغری»: با مدیریت شیخ ابوالفرج خطیب حسنی[۷]
در قسمت سوم، در دو بخش، به بیان قوانین و پیمانهایی که در خاندان آل خطیب تحت عنوان «قانون عصبة فتیان آل الخطیب الحسنیة» نهاده شده و ذکر مواد این قوانین، پرداخته شده است[۸] در سه قسمت بعدی جلد نخست، به ترتیب، به بیان زندگی نامه و سیره علمی و عملی علامه محمدسهیل خطیب حسنی دمشقی[۹]و شیخ محمد خطیب حسنی[۱۰]پرداخته شده و سپس، به جایگاه اجتماعی و زندگی آل خطیب در شهرها و قریههای مختلف سوریه، اشاره گردیده است[۱۱]
در جلد دوم، به معرفی شاگردان و فضلایی که در محضر علمای آل خطیب کسب علم نموده و شرافت شاگردی ایشان را داشتهاند، پرداخته شده است؛ به عنوان نمونه، به این علما و تعدادی از شاگردان ایشان، اشاره میشود:غ
- شیخ محمد بدرالدین حسنی؛ شاگردان: احمد قاسمی، احمد صوفی، خالد حمزه، عبدالحکیم منیر، محمد خیر قصار، احمد کبریتی ابوالبقر و..[۱۲]
- علی دقر؛ شاگردان: عبدالکریم قاوی، علی سلیق، جمیل خوام، عبدالحمید دقر، عبدالرحمن خطیب و..[۱۳]
- حسن حبنکه؛ شاگردان: مصطفی خن، یوسف عرار و..[۱۴]
- محمدهاشم خطیب حسنی؛ شاگردان: حسنی مجذوب، سعید احمر، بهجت طالب، محمود حبال، رشیدی عرفه و..[۱۵]
- صالح فرفور؛ شاگردان: محییالدین قزاز، سعید طناطره، عبدالرزاق حلبی و..[۱۶]
- محمد بن یلس؛ شاگردان: عبدالقادر شربجی، انور بن سلیم و عبدالرحمن بن یلس تلمسانی[۱۷]
- محمدهاشمی؛ شاگردان: عبدالرحمن شاغوری، عزت عریجه، محمد شهیر عربی کاتبی، احمد حلبی، عدنان نجار و..[۱۸]
- سعید برهانی: محمدجهاد برهانی، محمدهشام برهانی، احمد خورشید و..[۱۹]
- ابوالخیر میدانی؛ شاگردان: منیر کسم، محمد لطفی فیومی، عبداللطیف دقر و یاسین مالح[۲۰]
- ابراهیم غلایینی؛ شاگردان: محمد بدرالدین غلایینی، محییالدین قادری، عبدالله غلایینی و سعدالدین غلایینی[۲۱]
- شیخ مکی کتانی؛ شاگردان: محمد فاتح کتانی، محمد تاج الدین کتانی، محمود قویدر، عبدالکریم هندی و عبدالقادر کتانی[۲۲]
در پایان کتاب نیز به معرفی برخی از حافظان، قراء و علمای عامل این خاندان پرداخته شده است[۲۳]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است. در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع[۲۴]، به توضیح مختصر برخی از کلمات و عبارات متن پرداخته شده است[۲۵]
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه نخست، ج1، ص2-3
- ↑ متن کتاب، ج1، ص17-77
- ↑ همان، ص83
- ↑ همان، ص94
- ↑ همان، ص97
- ↑ همان، ص99
- ↑ همان، ص105
- ↑ ر.ک: همان، ص110-132
- ↑ ر.ک: همان، ص139-207
- ↑ ر.ک: همان، ص211، ص603
- ↑ ر.ک: همان، ص604-612
- ↑ همان، ج2، ص627-667
- ↑ همان، ص669-725
- ↑ همان، ص727-739
- ↑ همان، ص741-767
- ↑ همان، ص772-792
- ↑ همان، ص795-809
- ↑ همان، ص817-854
- ↑ همان، ص855-876
- ↑ همان، ص879-890
- ↑ همان، ص893-901
- ↑ همان، ص905-918
- ↑ همان، ص923-1072
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص467
- ↑ ر.ک: همان، ص485
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.