ثلاث رسائل اسماعيلية
ثلاث رسائل اسماعيلية | |
---|---|
پدیدآوران | تامر، عارف (گردآورنده)
مويد فيالدين، هبةالله بن موسي (نویسنده) ابو يعقوب سجستاني، اسحاق بن احمد (نویسنده) ابن داود، محمد بن سعد (نویسنده) |
ناشر | دار الآفاق الجديدة |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1403ق , |
چاپ | 1 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
ثلاث رسائل اسماعيلية مجموعه سه رساله کوتاه و مختصر از اسماعیلیه است که توسط عارف تامر گردآوری و تحقیق شده است.
ساختار
در ابتدای هر رساله، توضیحات مختصری از محقق، پیرامون موضوع رساله و نویسنده آن، ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
رساله اول، تحت عنوان «تحفة المستجيبين»، رسالهای است از ابویعقوب اسحاق سجستانی که از داعیان فرقه اسماعیلیه که در نیمه قرن سوم، در دوران خلافت معزالدین فاطمی، در اقلیم بخارا فعالیت داشت. در ابتدای این رساله، تحقیق کوتاه و مختصری پیرامون شخصیت این فرد و نحوه وفات یا به قتل رسیدن وی انجام شده و سپس توضیح کوتاهی در رابطه با این رساله، ارائه گردیده است.[۱].
محقق کتاب از این رساله، به قطعهای ادبی، رسا، شگفتانگیز و موجز تعبیر کرده که به نثر مسجع نوشته شده و سرشار از شاهکارهای حکمتآمیز و حقایق علمی بوده که به سبک و اسلوبی جالب و ساده و بهدوراز هرگونه ابهام و تعقیدی به نگارش یافته است. در واقع این رسالهای است که مناسبترین و سادهترین رسالهای است که تا کنون درباره اسماعیلیه نوشته شده است.[۲].
این رساله، در شهر قدموس سوریه، در میان نسخههای خطی آل سلیمان پیدا شده است.[۳].
سجستانی در ابتدای رساله، به این نکته اشاره نموده که هدف وی از نگارش این رساله، اشاره به معنای برخی از واژگان بوده و در این راه، روش ایجاز و اختصار را برگزیده است.[۴]. این واژگان عبارتند از: «باری»؛ «الأمر»؛ «العلم»؛ «الکملة»؛ «الوحدة»؛ «العقل»؛ «النفس»؛ «الفتح»؛ «الحروف العلوية السبعة»؛ «الحدود الجسمانیة»؛ «الوصی»؛ «الإمام (المتمم)»؛ «الحجة»؛ «اللاحق»؛ «الید»؛ «الداعي»؛ «المأذون المطلق»؛ «المأذون المحدود»؛ «المؤمن» و «المستجيب»[۵].
رساله دوم با نام «الكافية» نوشته محمد بن سعد بن داود، ملقب به رفنه است.
وی در 789ق در «عرین» یا «بارین» متولد شده و در «مصیاف» (در سوریه)، تحصیلات خود را گذراند. وی تألیفات فراوانی داشت که فقط رساله حاضر از آن باقی مانده است. ارزش و اعتبار این رساله، با توجه به فقرات فلسفی و اعتقادی آن بهروشنی آشکار است. نویسنده در این رساله، با استفاده از آیات قرآن، به بحث پیرامون آراء و نظریات پیرامون مراتب حدود پرداخته است.[۶].
ایشان واژگانی که در آیه شریفه «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّي إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْني أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلی والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لي في ذُرِّيَّتي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْکَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمينَ» (احقاف: 15) آمده را چنین تأویل میکند:
«الْإِنْسانَ» همان موجود آشکاری است که بهوسیله حواس درک میشود و برای مردم ابهامی ندارد.
منظور از والدین که در آیه شریفه به لفظ «بِوالِدَيْهِ» آمده است، چنین است: ابداع اول عقل و ابداع دوم نفس است نفس همان چیزی است که از آن حدود روحانی افاضه شده است و آسمانها و زمین و هر آنچه در این دو است، به وجود آمده است و..[۷].
رساله سوم با نام «الدوحة» نوشته ابونصر عمران هبةالله بن موسی بن داود شیرازی است که در کتب ادب، به «المؤید فی الدین» یا «داعی الدعاه الفاطمیین» معروف است. در ابتدای این رساله، اطلاعات مختصری پیرامون نویسنده آن ارائه گردیده و سپس متن رساله که قصیدهای است دو قسمتی، آورده شده است. قسمت اول این قصیده، در رد بعضی از فرق بوده و قسمت دوم، تأویل بعضی از نظریات فلسفی و اعتقادی فاطمیه است.[۸].
وضعیت کتاب
کتاب فاقد هرگونه فهرست است. پاورقیها توسط محقق نوشته شده و در آنها علاوه بر ذکر منابع[۹]، به توضیح برخی از عبارات متن پرداخته شده است.[۱۰].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.