دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخهها
دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخهها | |
---|---|
پدیدآوران | سنایی، مجدود بن آدم (نویسنده)
فروزانفر، بدیعالزمان (گردآورنده) بابایی، پرویز (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | دیوان |
ناشر | نشر آزادمهر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1381 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-93644-3-9 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 6ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 4945 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ديوان حكيم سنايى غزنوى، به زبان فارسى، حاوى مجموعه اشعار عرفانى ابوالمجد، مجدود بن آدم سنايى است. اين مجموعه، از ارزش ادبى و فرهنگى و عرفانى والا برخوردار است.
ساختار
كتاب، با بيش از سيزده هزار بيت، شامل سرودههايى در قالبهاى قصيده، تركيببند، ترجيعبند، مسمّط، غزل، قطعه و رباعى است. اين اثر ارجمند، از نظر وزن، تعداد ابيات، الگوهاى زبانى، كاركرد زبان، زمينههاى معنايى و محتوا، مضامين نو و بديع، بلاغت و شيوههاى بيان، تنوّع فوق العاده و چشمگيرى دارد.
عرفان عابدانه، وعظ اخلاقى و دينى، عرفان عاشقانه، مديحه، تعقّل و حكمت، انتقاد اجتماعى و هزل و هجو، به ترتيب نشان دهنده ساختار كلى شعر و انديشه سنايى است. اين موارد را مىتوان از اين هم خلاصهتر كرد و گفت كه ساختار كتاب، بر پنج محور عرفان، شريعت، مدح، حكمت و انتقاد اجتماعى دور مىزند. عرفان عابدانه و عاشقانه، دو جريان عمده شعر سنايى است كه وى در بستر اين دو جريان، انديشهها و باورهاى خود را مطرح كرده است.
گزارش محتوا
در ابتدا، چنين به نظر مىرسد كه سنايى، شاعرى مداح بوده است و برطبق برخى دلايل تا پايان عمر هم، مدح مىگفته است و بايد بيشتر قصايد او را در زمره قصايد مدحى به حساب آورد، امّا با مراجعه به ديوان و بررسى قصايد وى، معلوم مىشود كه هرچند مدح، بخش نسبتاً حجيمى از اشعار او را به خود اختصاص داده، ولى اين مضمون، تنها يكى از بخشهاى قصايد اوست و البته لزوماً عمدهترين مضمون هم نيست.
قصايد مدحى سنايى، از ويژگىهاى خاصى برخوردار است. در برخى قصايد مدحى، وى، از مقدمه تغزلى صرف نظر كرده و از همان بيت آغازين، به مدح ممدوح مىپردازد؛ منتهى مدايح او آميخته با فضايل اخلاقى، دين و ارزشهاى انسانى است. شاعر، ممدوح خود را به صفاتى چون مقتداى شريعت، پيشواى شرع و دين، روشن كننده حجت حقّ، شاد كننده دل اهل سنت و از اين قبيل صفات متصف مىسازد.
نوعى ديگر از قصايد مدحى وى، با مقدمه عرفانى آغاز مىگردد. در اين قصايد، تنها دو يا سه بيت پايانى، به مدح ممدوح اختصاص يافته است. اين نوع قصايد، در حقيقت، تركيبى از مدح و عرفان هستند كه البته از ابتكارات سنايى در قصايد مدحى است.
پارهاى ديگر از قصايد مدحى وى، مشتمل است بر مدح اولياء الله و پيامبران و انبياء و امامان شيعه و زعماى اهل سنت؛ اينگونه مدايح، كاملاً پاكيزه و به دور از هر گونه شائبه مادّى است و سرانجام نوعى از قصايد مدحى در ديوان او يافت مىشود كه از اول تا آخر صرف مدح بوده و خواننده با يك قصيده تمام عيار مدحى روبهرو مىشود.
عرفان عابدانه و عاشقانه
سنايى بيش از هر چيز بهعنوان يكى از پيروان مسلك عرفان عابدانه معرفى شده است. هرچند، اين درونمايه شعرى، تنها گرايش فكرى و عقيدتى او نيست، امّا اين قدر مسلم است كه بخش انبوهى از شعر او را همين موضوع به خود اختصاص داده است.
بخش ديگرى از اشعار سنايى كه نسبتاً زياد هم هست مربوط به عرفان عاشقانه است. اين موضوع، در انواع قالبهاى شعرى و در جاى جاى آثارش به چشم مىخورد؛ براى مثال در ديوان، قصايدى هست كه فضاى كلى حاكم بر آنها را روح قلندرى فراگرفته و مضامين اينگونه قصايد غالباً از آن نوعى است كه در عرفان عاشقانه مطرح است؛ بيان عشق و حالات عاشق و معشوق. همچنين در اين نوع قصايد، با باورها و اصولاً شيوه تفكر ملامتى مواجه مىشويم كه از حيث مضمون، آنها را بايد در زمره اشعارى با موضوع مربوط به عرفان عاشقانه جاى داد.
در اين قسم اخير، شاعر، بنا را مىگذارد بر انكار و تقبيح اماكن و اشخاصى كه ظاهرى آراسته، امّا باطنى آلوده دارند و مقدّس قلمداد كردن آنچه در شرع بهعنوان ضد ارزش قلمداد شده است و غرض وى در اين مجموعه، همان مبارزه منفى عليه رياكارى و نفاق مقدسمآبانى است كه بعدها توسط حافظ ادامه يافت.
بخش ديگرى از عرفان عاشقانه سنايى، در غزلياتش مطرح شده است. غزليات او، از حيث درونمايه به دو دسته كلى تقسيم مىشوند: نخست، غزلياتى كه دربردارنده مضامين مربوط به عرفان عاشقانه هستند و ديگر، آنها كه بيشتر متضمن معانى مربوط به عشقهاى مجازى و زمينى است تا عشق ناب آسمانى. همچنين باورهاى ملامتى وى كه با عرفان عاشقانه تناسب دارد، بهكرّات در غزليات مطرح شده است.
وعظ و اخلاقيات
در شعر سنايى، دو نوع اخلاق مطرح شده است: يكى، آن بخش از اخلاقيات كه جزء مستحسنات صوفيه است و لزوماً با آنچه در اخلاق اسلامى غير صوفيانه آمده، تطابق ندارد و ديگر، اخلاقياتى كه شكل صوفيانه محض نداشته و با آنچه در كلام عالمان شريعت آمده، مطابق است. اخلاقيات دسته دوم، بيشتر در قصايد وى مطرح شده، امّا در عين حال، در ديگر قالبهاى موجود در ديوان نيز مىتوان ابياتى را يافت كه به اين درونمايه اختصاص يافته است. آنجا هم كه وى مشخصاً بحث اخلاق را پيش مىكشد، رنگ و بوى كلامش به بيانات واعظان منبرى و عالمان شريعت، نزدیک تر است تا سالكان طريقت؛ در عين حال، موارد بسيارى هم هست كه سنايى به تبليغ و ترويج اخلاق صوفيانه مبادرت مىورزد.
انتقاد اجتماعى با چاشنى طنز
انتقاد اجتماعى در بيشتر قالبهاى شعرى او آمده است. انتقادهاى اجتماعى وى، گاه، شامل حال عامه مردم است و گاه، متوجه گروه خاصى در اجتماع. بخشى از هجويههاى او را هم بايد بازتابى از همين روحيه انتقادى شاعر به حساب آورد كه البته با لحنى بسيار تند و گاه، به دور از عفّت قلم، سروده شده است.
هجو
هجوهاى موجود در ديوان گاهى با مراعات عفّت قلم و در لفافهاى از كنايات و استعارات بيان شده و زمانى چنان با صراحت لهجه كه نقل آن به هيچ عنوان امكان پذير نيست؛ هرچند، اين بخش از اشعار او بسيار محدود است، امّا به هر حال، بخشى از ديوان وى را تشكيل مىدهد.
هزل
بخش ديگرى از اشعار سنايى، هزليات اوست. اينگونه مضامين، در جاى جاى آثار او پراكندهاند؛ گاهى در قصايد، زمانى در غزليات و... البته مواردى هست كه مىتوان مضامين هزلى را به معانى تأويلى تعبير كرد.