اسلام ناب در کلام و پیام امام خمینی (س)
اسلام ناب در كلام و پيام امام خمينى(س)، دفتر پنجم از آثار موضوعى تبيان است كه توسط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(س) استخراج و تنظيم شده و توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج به چاپ رسيده است.
اسلام ناب در کلام و پیام امام خمینی(س) | |
---|---|
پدیدآوران | خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (نویسنده) |
ناشر | موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س) |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1378 ش |
چاپ | 4 |
موضوع | اسلام - مقالهها و خطابهها خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368 - پیامها و سخنرانیها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1574/5 /الف5الف5 |
مطالب تهيهشده در هفت بخش گردآورى شده است. بخش اول، شامل كليات؛ بخش دوم، حاوى ويژگىهاى اسلام ناب و اسلام آمریکايى در شش فصل؛ بخش سوم، حاوى معرفى طرفداران دو اسلام ناب و آمریکايى؛ بخش چهارم، حاوى چگونگى دشمنى با اسلام ناب و روشهاى آن؛ بخش ششم، شامل شيوه به حكومت رسيدن اسلام ناب و بخش آخر، شامل وظايف مردم برای تحقق اسلام ناب مىباشد .[۱]
اين مجموعه پيرامون دو اسلام ناب و آمریکايى است. حضرت امام از آغاز در تأليفات و سخنان و پيامهاى خود سعى كردند، اسلام راستين را معرفى نمايند و این اسلام را از تحريفها و كجفهمىها و... بزدايند.
در سالهاى آخر حيات، مواضع فكرى خود پيرامون دو اسلام را با دو اصطلاح اسلام ناب و آمریکايى مطرح كردند و انحرافهاى اخير را در قالب اسلام آمریکايى معرفى كردند. از آنجا كه این دو اصطلاح عمدتاً در سالهاى آخر عمر آن حضرت مطرح گرديد. حضرت امام، اسلام ناب را اسلام سياست و اسلام آمریکايى را اسلام سازش و فرومايگى معرفى كردند. كوشش شده ابعاد مختلف سياست و رابطه اسلام با آن و نيز مفهموم سازش و فرومايگى، از آثار ايشان روشن شود .[۲]
در ذيل علل عقبماندگى مسلمين دلايلى از قبيل، از دست دادن قدرت ايمان و وارد شدن به شئون دنيا و دلبستگى به همين ماديات، خروج از عملگرايى و بسنده كردن به مقوله حرف و كلام، از دست دادن روحيه شهامت و شهادت، جدايى دين از سياست و... مطرح شده است .[۳]در ادامه، وابستگى به ملل غرب را یکى از عوامل عقبماندگى مسلمين دانسته و مىگويد:
«ما را وابسته كردند به غير ما. عقيدهمان این شده است كه غير از غرب ديگر كسى نيست، جايى نيست كه بشود، ما بايد وابسته باشيم يا به شرق و يا به غرب. آدمخوبهاى ما مىگفتتند به غرب وابسته باشيم؛ برای اينكه این مقدار ادراكشان نبود كه نه، ما مىتوانيم خودمان بايستيم، كار بكنيم، خودمان مىتوانيم سر پا بايستيم، ما ترجيح مىدهيم به اينكه از این تمدنى كه ما را فاسد دارد مىكند، دست برداريم و برسيم به یک زندگانى بسيط انسانى .[۴]
بر مجموعه فوق، پاورقىهايى مختصر افزوده شده است و مواردى كه تكرار مطلب بوده به فيشهاى مورد نظر ارجاع داده شده است .[۵]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.