تاريخ وصاب المسمی الاعتبار في التواريخ و الآثار
تاریخ وصاب المسمی الاعتبار فی التواریخ و الآثار | |
---|---|
پدیدآوران | وصابیحبشی، محمد بن عبدالرحمان (نويسنده) حبشی، عبدالله محمد (محقق) |
عنوانهای دیگر | الاعتبار فی التواریخ و الآثار |
ناشر | مکتبة الإرشاد |
مکان نشر | صنعا - یمن |
سال نشر | 1427 ق |
چاپ | 2 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
تاريخ وصاب المسمى الاعتبار في التواريخ و الآثار، تأليف عبدالرحمن بن عمر بن محمد جيشى وصابى (734 - 782ق)، به زبان عربى است و مشتمل بر بيان تاريخ يمن است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر دو مقدمه، يكى از محقق، جناب عبدالله محمد جيشى و ديگرى از مؤلف است.
متن كتاب، بهصورتى بسيار منظم در ابواب و فصول مختلف و در دو جزء بدين صورت تنظيم شده است:
جزء اول، شش باب دارد كه اين ابواب در فصول متعددى ذكر شده است.
جزء دوم، چهار قسم دارد و داراى ابواب و فصول مختلفى است.
كتاب در مجموع داراى دو جزء، چهار قسم، سى و دو باب و پنجاه و هشت فصل مىباشد.
مؤلف، در بيان مطالب و مباحث، از آيات قرآنى، روايات شريفه، حكايات و اشعار عربى استفاده نموده است.
گزارش محتوا
محقق، در مقدمه، پيرامون تاريخ يمن، موضوع كتاب، نسخههاى خطى كتاب و زندگى مؤلف مطالبى را بهصورت اختصار بيان نموده است.[۱]
نويسنده، در مقدمه كتاب، رواياتى را در مورد فضايل شهر يمن بيان نموده و در آخر، عناوين ابواب و فصول كتاب را ذكر نموده است.[۲]
روايتى از مقدمه:
«رجع ثلثاء من بركة الدنيا الى اليمن و من كان هاربا من الفتنة فاليه يهرب فان العبادة في اليمن و رضوان الله الاكبر».
متن كتاب، مشتمل بر بيان تاريخ برخى از ملوك يمن بهصورت عمومى و تاريخ سرزمين «وِصاب» بهخصوص مىباشد.
كتاب، داراى ابواب و فصول متعددى مىباشد. بررسى تمامى ابواب و فصول ميسر نيست، لذا جهت آشنايى با مطالب و مباحث، خلاصه برخى از ابواب و فصول كتاب را مورد بررسى قرار مىدهيم.
جزء اول كتاب: اين جزء، پيرامون اخبار ملوك بنى زياد و كسانى كه قبل و بعد از آنان بودند، اخبار موالى، بنى صليحى و غير آنان تا زمان ابن مهدى مىباشد. اين اخبار بهصورت خلاصه و توسط «عمار بن زيدان» در كتاب «مفيد» جمعآورى شده است.[۳]
جزء اول، شش باب دارد كه اين ابواب در بيست و هشت فصل بيان شده است.
نويسنده، در ابتداى باب اول، نحوه اسلام آوردن اهل يمن را بيان نموده است. وى اسامى كسانى را كه پيامبر(ص) به يمن فرستاده، مانند حضرت على(ع) و ابوموسى اشعرى و بزرگان يمن، ذكر نموده و سپس بيان كرده كه اسلام اهل يمن با ميل و رغبت بوده، نه با جنگ و خونريزى.[۴]
مؤلف، از ملوكى كه قبل از بنى زياد بودند، نام برده و در مورد آنان توضيحاتى ذكر كرده است.[۵]
باب دوم، پيرامون ملوك بنى زياد و ملوك همزمان با آنان مىباشد و داراى شش فصل است.[۶]
فصول اين ابواب، بسيار كوتاه و مختصر بيان شده است. عناوين اين فصول عبارت است از:
سبب خروج بنى زياد به يمن و اولين ملك آنان؛ ملوك بعد از بنى زياد؛ در ذكر زنديق على بن الفضل؛ ابى الجيش بن زياد و ذكر صنعاء؛ حسین بن سلامة؛ آخرين بنى زياد و قيس و نجاح.
باب سوم، اخبار در مورد ملوك بنى صليحى و غير آنها مىباشد. اين باب نيز داراى شش فصل نسبتاً مختصر است.[۷]
مؤلف، در اين فصول، اسامى ملوك، سال فرمانروايى، محل حكومت و تاريخ زوال آنها را بيان نموده است.
باب چهارم از جزء اول، اخبار ملوك بنى نجاح را در سه فصل ذكر نموده است.[۸]
باب پنجم، اخبارى را پيرامون بنى فاتك و بقيه افراد و ملوك بنى نجاح در شش فصل بيان نموده است.[۹]
باب ششم، در هفت فصل و موضوع آن اخبار آل زريع بن عباس، ملوك عدن و غير آنان مىباشد.[۱۰]
جزء دوم كتاب: اين جزء، بيانگر اخبار وصاب و امور مربوط به آن مىباشد.
مؤلف، در آغاز در مورد سرزمين وِصاب توضيحاتى بيان نموده و سپس در چهار قسم به توضيح مطالب و مباحث پرداخته است.[۱۱]
قسم اول از جزء دوم، پيرامون تسيمه، تعريف و فضايل «وصاب» است كه در سه فصل بسيار كوتاه بيان شده است.[۱۲]
نويسنده، برخى از روايات را در مورد فضايل وصاب بيان نموده است كه به دو نمونه از آن اشاره مىشود:
1. قال النبى(ص): «آخر الاسلام في وصاب»؛
2. قال النبى(ص): «ينزوى الايمان الى زاوية في ارض اليمن يقال لها وصاب».[۱۳]
قسم دوم از جزء دوم، در مورد شهرها، پناهگاهها و قلعههاى وِصاب مىباشد. اين قسم، دو باب دارد كه مطالب و مباحث اين ابواب در ده فصل توضيح داده شده است.[۱۴]
نويسنده، در باب اول، محدوده شهرها و پناهگاهها، سال به وجود آمدن و آثار باقىمانده از آنها را به اختصار توضيح داده است.
باب دوم، در مورد قلعهها و مشتمل بر پنج فصل است.[۱۵]
اسامى قلعههايى كه از آنها ياد شده، عبارت است از:
قلعه جعر؛ قلعه نعمان؛ قلعه عتمه؛ قلعه سانه و قلعه شرف.
قسم سوم، پيرامون ملوك وصاب و حاوى سه باب است.[۱۶]
باب اول، شامل مطالبى در مورد ملوك متقدمين وصاب تا زمان بنى رسول است. نويسنده، در پنج فصلِ اين باب، زمان به قدرت رسيدن و پايان فرمانروايى هر دسته را توضيح داده و برخى از فضايل اين ملوك را ذكر كرده است.[۱۷]
باب دوم از قسم سوم، پيرامون خلفا و بزرگان بنى رسول است. اين افراد از ذريه ازد بن مالك بن زيد بن كهلان مىباشند. اين باب، مشتمل بر شش فصل است.[۱۸]
اسامى افرادى كه مؤلف در اين فصول، پيرامون آنها شرح داده، عبارت است از:
ملك مسعود على بن رسول؛ منصور عمر بن على بن رسول؛ مظفر يوسف بن عمر بن على؛ ملك موئد؛ ملك مجاهد؛ ملك افضل.
باب سوم، در مورد كسانى است كه مالك بخشى از وصاب بودهاند و مشتمل بر هفت فصل مىباشد.[۱۹]
فصل اولِ اين باب، در مورد افرادى است كه مالك قلعه حصن بودهاند. نويسنده، در اين فصل، بهصورت مفصل در مورد مكان و جايگاه قلعه و مالكان آن مطالبى را ذكر كرده است.[۲۰]
مؤلف، در آخرين فصل اين باب، اسامى قلعههاى ديگر وصاب را كه از اهميت كمترى برخوردار بودهاند، بيان كرده است.[۲۱]
قسم چهارم و پايانى از جزء دوم، در مورد علماى گذشته و فقهاى معاصر (با نويسنده) وصاب مىباشد كه در بيست و يك باب شرح و توضيح داده شده است. برخى از اين ابواب، مفصل و به چند فصل تقسيمبندى شده و برخى، بسيار مختصر و تنها در يك صفحه بيان گريده است.[۲۲]
عناوين برخى از اين ابواب عبارت است از:
فقهاى تباعيين؛ قضات تباعيين؛ بنى عبدالوهاب؛ علماى بنى يزيد؛ بنى فتح؛ بنى ديدارى؛ بنى جابرى و اقروض؛ بنى جباحى؛ بنى شبيل؛ بنى اسعد يحيويين.
نويسنده، در باب بيست و يكم، در مورد فقهاى وصاب بهصورت مطلق سخن گفته است و افرادى مانند فقيه اسماعيل بن يعقوب دياحه، محممد بن اسماعيل ابى صيف، محمد بن احمد بن عياشى، محمد بن على بن سليمان و... را نام برده و در موردشان توضيح داده است.[۲۳]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب و موضوعات، اعلام، شهرها و قبايل در پايان كتاب ذكر شده است. محقق، توضيحات و اختلاف نسخ را در پاورقى بيان نموده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.