الحيل في الحروب و فتح المدائن و حفظ الدروب

    از ویکی‌نور
    الحیل فی الحروب و فتح المدائن و حفظ الدروب
    الحيل في الحروب و فتح المدائن و حفظ الدروب
    پدیدآورانعبدالعزیز، نبیل‌ محمد (محقق) ابن منکلی، محمد بن محمود (نويسنده)
    ناشردار الکتب المصریة
    مکان نشرقاهره - مصر
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الحيل في الحروب و فتح المدائن و حفظ الدروب، تأليف محمد بن محمود منكلى، به زبان عربى است. اين اثر، درباره نحوه اداره جنگ و انواع حيل جنگى و در امان ماندن از مكر دشمن و چگونگى ساخت وسايل و ادوات جنگى است.

    ساختار

    كتاب، از دو جزء و نه باب تشكيل شده است. پنج باب اول و بخش اعظم باب ششم، در جزء اول قرار گرفته و از پنج عنوان آخر باب ششم كه تناسبى نيز با موضوع اين باب ندارد، تا آخر باب نه، در جزء دوم آمده است. بخش‌هاى تشكيل دهنده هر يك از ابواب نيز به تناسب مطالب متغير است. شيوه نگارش، جالب توجه است و نام هيچ نويسنده يا منبعى ذكر نشده است.

    گزارش محتوا

    خلاصه مطالب ابواب كتاب به ترتيب، عبارت است از:

    1. «شمشير»، اسلحه‌اى است كه درباره آن گفته شده كه داراى هيبت و أفضل از جميع سلاح‌هاست. با وجود هر سلاحى، استغناء از آن وجود ندارد، اما صاحب آن از سلاح‌هاى ديگر بى‌نياز است. در آيات و روايات نيز از شمشير نام برده شده است. به جهت اهميت و كاربرد و جايگاه، شمشير از انواع و اقسام مختلفى برخوردار است كه شرح انواع آن، مانند القلعية، الهندیة، البيلمانية و البيض در ادامه اين باب آمده است. چگونگى كاربرد صحيح آن نيز از مطالب مهمى است كه در آخر ذكر شده است.
    2. «سپر»، از ديگر ادوات جنگى است كه شمشير در كنار آن، داراى معنا و ارزش است. سپر، داراى انواع مسطح، مستطيل و دايره است كه هر كدام نام خاصى دارد. بخش اساسى اين باب نيز شيوه استفاده از سپر در حالت سواره و پياده است كه به تفصيل آمده است.
    3. «تير»، ديگر سلاحى است كه در استفاده از آن بايد از چند مطلب آگاهى داشت:
      الف) مقدار قوس آن؛
      ب) اعتدال آن؛
      ج). مقدار پرتاب آن؛
      ...
      در يادگيرى تيراندازى، اينكه از چه كمانى استفاده شود مهم است و كسى كه در مسير تعليم قرار دارد بايد از كمان تركمان كه نرم‌تر است استفاده نمايد. طريقه استفاده از كمان و قرارگيرى هر يك از انگشتان دست، از ديگر مباحث اين باب است.
    4. در تير اندازى از پايين دژ به سمت آن و يا از بالاى آن به سمت پايين، طريقه قرار گرفتن آناتومى بدن متفاوت است كه نويسنده در ابتدا به آن اشاره كرده است. او بر اين نكته جنگى تأكيد مى‌كند كه از اينكه در جنگ از نقطه واحدى تيراندازى كنى بپرهيز و مرتب جايت را از مكانى به مكان ديگر تغيير بده. شيوه نگاه كردن از ديگر مباحث است و در اينكه از داخل يا خارج و يا اطراف قوس نگاه كرد، اختلاف نظر وجود دارد؛ نويسنده، معتقد است كه از بيرون قوس نگاه كردن اصل نيكويى است.
    5. تير اندازى در شب، تير اندازى با حسبان (تير كوچكى به اندازه يك وجب كه با كمان فارسی انداخته مى‌شود)، مجرى (نوعى تير بزرگ) و كمان سخت، از مباحث مطرح شده در اين باب است. از ديگر مباحث، ذكر انواع مواد سوختى است كه عبارت است از: نفت، قطران، انواع روغن‌ها، صمغ‌ها، زرنيخ و...
    6. روش تهيه مواد آتش‌زا، طولانى‌ترين باب كتاب را تشكيل مى‌دهد كه در آن، انواع و اقسام روش‌هاى تهيه اين مواد ذكر شده است. در ساخت اين مواد، معمولاً، «زرنيخ»، نقش اساسى را بازى مى‌كند. شيوه تبديل مواد به يك‌ديگر، مانند تبديل قطران به روغنى صاف، حكايت از اطلاعات وسيع نگارنده در اين زمينه و در اختيار داشتن كتاب‌هاى فراوانى دارد.
      منكلى، در ذيل عنوان «روشن كردن چراغ اطراف لشكر»، به نكته جالبى اشاره كرده است؛ براى روشن نگه‌داشتن آتش در باد شديد، پارچه‌اى را بر چوبى قطور بپيچ و با نفت آن را آغشته كن و مشتعل ساز. اين آتش، خاموش نمى‌شود، زيرا كه جسم مدور نصفش نصف ديگرش را مى‌پوشاند و باد نمى‌تواند نصف پنهان شده را خاموش كند.
    7. طريقه ساخت دلو و ادوات كشيدن آب از چاه، مبحث اين فصل را تشكيل مى‌دهد. ممكن است به ذهن خطور كند كه اين بحث ارتباطى به جنگ ندارد، اما بايد در نظر داشت كه مهم‌ترين و اصلى‌ترين كار در هر جنگ، تأمين آب براى نيروهاست و نويسنده با عنايت به آن، به اين بحث پرداخته است. آنچه توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، طرح‌ها و نقشه‌هاى فراوانى از طريقه ساخت اين وسايل است كه نويسنده ارائه نموده است.
    8. فريب دادن دشمن، از روش‌هاى جنگاورى است كه به خوبى آموزش داده شده است. از جمله اين حيله‌ها آن است كه كارى كنيم كه دشمن تصور كند كه از جنگ منصرف شده‌ايم و آن‌گاه به وى يورش بريم. پيروزى بر دشمن داراى سه ضلع است كه عبارت است از:
      1. سلاح؛
      2. لشكر و نيرو؛
      3. ترتيب و آمادگى.
      او تأكيد مى‌كند كه فريب دادن دشمن با كمال استتار و مخفى‌كارى امكان‌پذير است.وى بدين ترتيب رعايت نكات فراوانى را در خلال بخش‌هاى مختلف متذكر مى‌شود.
      آموزش شيوه‌هاى رزم، نويسنده را از نكات مهم‌تر غافل نكرده است. او، قوت نفس و قوت بدن را دو خصلت عظيم مى‌نامد كه اولى را براى ثبات قدم و حضور ذهن و شناخت فرصت و ديگرى را براى حمل سلاح و سرعت در حركت و تحمل جراحات ضرورى مى‌داند؛ بنا بر اين، او عجز را نيز از آفات جنگ دانسته و آن را به سه منشأ نبود سلاح، ضعف بدن و ضعف نفس منتسب مى‌كند.
    9. فرمان‌ده لشكر، نقش اساسى و مركزى در جنگ را به عهده دارد، لذا شناخت تمامى وجوه آمادگى، آگاهى به جاى‌گاه‌هاى تصميم‌گيرى و پرهيز از هر فرمانى كه افراد را دچار سستى كند، از جمله ضرورت‌هاى هر فرمان‌دهى است. فرمان‌ده، نبايد جز در سه موضع، خود با دشمن ملاقات كند و پس از شناخت از دشمن و امكانات او در صدد تهيه و ارسال نيرو و امكانات و سلاح بيشتر اقدام نمايد.

    در بخش ديگرى از اين باب، به شيوه‌هاى جنگ با اقوام و كشورهاى مختلف پرداخته است؛ به‌عنوان مثال، روميان و كشورهاى مجاور آن، از نيزه استفاده مى‌كنند و لذا هر كشورى كه بخواهد با آنها وارد جنگ شود، بايد از اين سلاح و يا سلاح برترى استفاده نمايد. او، معتقد است كه ایرانيان به لحاظ استفاده از تير بر اعراب برترى دارند، چرا كه فارس، همانند ترك‌ها و اهل‌مشرق و عرب، مانند هندیان از اين سلاح استفاده مى‌كنند كه در اين شيوه، گرفتن سپر به سختى امكان‌پذير است.

    از جمله نكات قابل توجهى كه در حفظ شهرها در برابر مكايد دشمن، از قوى‌ترين اسباب مى‌باشد، برخوردارى از رئيس عالم و مدبر است. او، خاطرنشان مى‌كند كه عماد هر جماعتى و قوام هر مردمى به رئيس دانشمند است.

    وضعيت كتاب

    محمد عبدالعزيز احمد مصرى، استاد تاريخ، تحقيق و تصحيح كتاب را به عهده داشته است و با مقابله سه نسخه از كتاب، اختلافات آنها را در پاورقى آورده است. او، اشكال و ترسيمات را داراى اشكالات فراوان مى‌داند. فهرست محتويات هر يك از اجزاء، در ابتداى آن و به‌طور كامل نيز در انتهاى كتاب آمده است. فهرست مراجع عربى و انگليسى نيز به تفكيك پس از متن اثر آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.