وهاج خوانساری، محمد بن امیر علیاصغر
نام | وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار |
|
کد مولف | AUTHORCODE18427AUTHORCODE |
سید محمّد واعظ ، معروف به سید آقا و متخلّص به وهّاج از خطیبان و نویسندگان قرن سیزده و چهارده هجرى قمرى است. از او مجموعه اشعاری بهجای مانده که به همت «حاجى شیخ محمّدحسین صدر خوانسارى (صدرالمشایخ)»، گردآوری و بعدها تحت عنوان کلیات دیوان وهاج خوانساری چاپ شده است.
زادگاه
سید آقا در محله سرچشمه شهرستان خوانسار به دنیا آمد. پدرش سید علىاصغر، عالمی زاهد و عابد از سلسله سادات، منتسب به امامزاده احمد فرزند امام هادى(ع) بوده است[۱].
خانه وهاج
منزل مسکونى او، در مجاورت مدرسه علمیه مریم بیگم صفوى قرار دارد، که نسل به نسل، به فرزندان و نوادگانش منتقل شده است و در چند سال اخیر به دلیل مهاجرت آنان، به فروش رسیده، درحالیکه قسمت اعظم آن بهجز چند اطاق، در جریان سیلاب مردادماه سال 1366، تخریب و سپس نوسازى شده است[۲].
تحصیلات
در نگرشى به آثار برجاىمانده، مىتوان چنین اظهار داشت که سید محمد به دلیل مجاورت محلّ زندگیاش با حوزه علمیه «مریم بیگم صفوى» که تنها مدرسه و محلّ علمى آن زمان بوده، تحصیلات خود را در این محل سپرى نموده و به فراگیرى علوم دینى و ادبى پرداخته است[۳].
مسافرتها
طبق اظهارات نوادگانش و چنانکه از مقدّمه «اختر» بر دیوان اشعار او برمىآید، چون پیشه اصلى وهاج، وعظ و خطابه بوده است، بهمنظور «تازهرو بودن در انظار» به مسافرت مىپرداخته؛ سفرهاى او به مناطق مرکزى، شمالى و شمال شرقى ایران محرز و مشخص است، امّا از مسافرتهاى دیگر او به شهرهاى داخلى و یا خارج از محدوده جغرافیایى ایران اطلاعى در دست نیست. از جمله مسافرتهایش که تغییر و تحولى در او پدید آورده، سفر به شهر تاریخى «ماسوله» از مناطق شهرستان فومن در استان گیلان است که در میان کوهستانهاى بلند محصور شده است[۴].
روى آوردن به شعر و شاعرى
«اختر مىنویسد: «در بدایت حال، زبان بیانش الکن و در قصور سخن و فتور بنان شهره هر انجمن بود، تا بهواسطه علوّ فطرت و سموّ فکرت و حسن اعتقاد و پاکى نهاد و فطانت فطرى و لیاقت جبلى، به همّت عالى نهمت آباى عظام و اجداد کرام(ع)، سرآمد بلغاى عصر و فصحاى دهر گردید... در قصبه موسوم به ماسوله که از توابع جیلان است و سرشت پاک عون بن على عمران(ع)، شبى در واقعه دید که... انجمنى آراسته و گلشنى نگرید پیراسته مجمع آل طه و یس و پیشوایان راه یقین، ابواب عنایت بر رویش گشودند... پس از بیدارى، قلب ماهیت در خود دید و داد سخنورى داد و نیروى زبانآورى بگشاد»»[۵].
آثار
به گزارش صدرالمشایخ، سید محمد داراى آثار منثور و منظوم بوده است، اما آنچه از آثار او بهجای مانده، کلیات دیوان اشعارش است که به همت «حاجى شیخ محمدحسین صدر خوانسارى (صدرالمشایخ)»، گردآوری شده است[۶].
مذهب
«مذهب سید، شیعه اثناعشرى بوده و قصاید نغزى در مدح رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین (امام على(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام موسى کاظم(ع)، امام رضا(ع)، حضرت مهدى(عج) و سایر معصومین و خاندان اهلبیت) سروده است»[۷].
او در خداشناسى و دیندارى اعتقاداتى متقن و استوار و تعصّب شدیدى به ولایت امیرالمؤمنین(ع) و ائمه اطهار(ع) داشت. این امر در اشعارش نیز هویداست، مانند: شاهى که به قد کسوت امکانش رسا نیست وز واجب مطلق به خداوند جدا نیست گوییم به ناحق که اگر عین خدا نیست او عین خدا هست و مر این نکته خطا نیست زین عین خدا، گشته خداوند هویدا شاهى که بود مایه ایجاد دو عالم شاهى که بود ملک دو گیتیش مسلّم شاهى که بود نه فلکش حلقه خاتم شاهى که بود خادم او عیسى مریم شاهى که بود چاکر او آدم و موسى[۸].
عدم استفاده از واژگان گویش خوانساری
در خوانسار گویش خاصى وجود دارد که ریشه آن، پارسى میانه و تا حدودى ماد غربى است. زبان محلّى خوانسار، همانند زبانهاى کردى، سمنانى با کمى تغییر در دلیجان، جرقویه، نائین و منطقهاى از کاشان تکلّم مىشود و به سبب آنکه خوانسار در میان کوهساران واقع شده و در گذر زمان تا حدودى از تاختوتاز اجانب و تأثیر نامطلوب اقوام مهاجم بر فرهنگ و زبان بهدور مانده، زبان محلى (پارسى میانه) از سیر قهقرایى مصون مانده است. در بررسىهاى بهعملآمده هیچ واژگانى از گویش خوانسارى در آثار سید محمد وهاج مشاهده نشده است[۹].
وفات
سید آقا در بیستوهفتم محرمالحرام سال 1319ق، از دنیا رفت و در قبرستان شرقى خوانسار که امروزه در مجاورت خیابان سیزدهم محرم واقع گردیده، به خاک سپرده شد. بهجز وهاج، بزرگان بسیارى از علما و شعرا و خوشنویسان و هنرمندان و خیرین در این محل مدفونند[۱۰].
پانویس
منابع مقاله
علیرضایی، رضا، «تاریخچه» مندرج در «کلیات دیوان وهاج خوانساری»، تاریخچه و تصحیح و تعلیقات به کوشش رضا علیرضایی، مجمع ذخایر اسلامی، قم، 1380ش.