جهاد و دفاع در قرآن
جهاد و دفاع در قرآن، اثر فارسى مركز تحقيقات اسلامى معاونت متون آموزشى و كمكآموزشى، در موضوع بررسى آياتى است كه پيرامون جهاد و دفاع نازل شده است.
جهاد و دفاع در قرآن | |
---|---|
پدیدآوران | فرازی حیدری (نويسنده) |
ناشر | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگی ولی فقيه، مرکز تحقيقات اسلامی |
مکان نشر | تهران - ایران |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با مقدمه مركز تحقيقات اسلامى آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظيم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، اين مطلب مطرح شده است كه:
دين اسلام، براى نجات بشريت از منجلاب جهل، شرك، خرافه، گمراهى و رساندن او به مقام خلافت و انسان كامل آمده و مسلمانان متعهد، با تلاش و جهاد همه جانبه خويش، ابتدا به شكست دشمن درون، همت گمارده، سپس براى نابود ساختن دشمنان بيرونى به جهاد فرهنگى و نظامى روى آوردهاند. در عصر حاضر، حفاظت از اسلام و انتشار و ترويج آيين آن به عهده ما گذاشته شده است و براى اينكه در انجام اين وظيفه موفق باشيم، بايد بر گستره آگاهى و اطلاعات خود در زمينه دشمنشناسى بيفزاييم و پس از آن به تقويت روحيه دشمنستيزى همت گماريم[۱]
در فصل اول، مسائل كلى جهاد نظير: اقسام جهاد، اهميت آن، فلسفه و اهداف جهاد مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده پيش از ورود به اين مباحث، معناى لغوى و اصطلاحى جهاد را مورد بررسى قرار داده است.[۲]
از جمله مباحث اين فصل، عبارتند از اقسام جهاد؛ فضيلت جهاد فرهنگى؛ اقسام جهاد نظامى؛ تبيين جهاد ابتدايى؛ تشريع جهاد نظامى؛ فلسفه و اهداف جهاد؛ جهاد و آزادى عقيده؛ پيشينه جهاد و قتال در حركت انبياء و اهميت و فضيلت جهاد اصغر[۳]
انسان داراى دشمنهاى مختلفى است. در وجود خودِ انسان، بعضى از قواى او دشمن انسانيّت او هستند و از آن جهت كه اشرف مخلوقات است، مورد بغض و حسد بعضى ديگر از موجودات مىباشد. نيز از آن جهت كه مسلمان است، مورد كينه و عداوت بعضى انسانهاى غير مسلمان است كه هم عليه شخص او هستند و هم عليه فكر، عقيده و مملكت او. نويسنده شناخت اين دشمنان را اولين لازمه مبارزه با آنان دانسته و فصل دوم را به موضوع دشمنشناسى اختصاص داده است.[۴]
در فصل سوم، به موضوع دشمنستيزى پرداخته شده است. نويسنده بر اين باور است كه قرآن مجيد، ضمن معرفى دشمنان و افشاى شدت بغض و كينه آنان، مسلمانان را نيز به دشمنستيزى عليه آنان فراخوانده است و در مورد بزرگترين دشمن؛ يعنى شيطان كه با كمك نفس و نيروهاى نفسانى، انسان را گمراه ساخته و به بندگى مىگيرد، مىفرمايد: «إنَّ الشَّيْطانَ لَكمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»»[۵]و در آيات ديگر نيز انسان را از همراهى، پيروى و گوش فرادادن به وسوسههاى او برحذر داشته و به ستيز دائمى با شيطان و نفس دعوت مىكند[۶]
در مورد بزرگترين دشمن داخلى؛ يعنى منافقان نيز هشدارهاى فراوانى داده و با افشا كردن توطئهها و برشمردن نشانههاى منافقان، بصيرت مؤمنان را نسبت به اين دشمن خطرناك، بالا برده و كينه و نفرت از منافقان را در قلب آنها تشديد مىكند[۷]
رزمنده مسلمان از ديدگاه قرآن، واجد ويژگىهايى است كه او را از ديگران ممتاز مىگرداند. در فصل چهارم، اين ويژگىها در سه بخش زير، بررسى شده است:
- ويژگىهاى عمومى، از جمله: توبه، عبادت، ستايش خدا، آمدوشد به مساجد، خضوع و ركوع، سجده و اظهار ذلت، امر به معروف و نهى از منكر، حفظ حدود الهى، توكل و تضرع، ترجيح آخرت بر دنيا، تحمل سختىهاى مبارزه و..[۸]
- ويژگىهاى فرماندهان مانند: دانش و توان كافى، پيشگامى در ميدان، رحمت و عطوفت، عفو و گذشت، قدرت تصميمگيرى[۹]
- ويژگى فرمانبران، شامل: اطاعت و فرمانبرى، عشق به فرمانده، نصيحت و خيرخواهى و فداكارى[۱۰]
نويسنده در فصل پنجم، به بررسى عوامل پيروزى و شكست پرداخته و عوامل پيروزى در جنگ را به دو نوع مادى و معنوى تقسيم كرده است.[۱۱]
وى از جمله عوامل مادى مؤثر در پيروزى يك نيروى نظامى را آمادگى رزمى، امكانات و ادوات جنگى و تداوم آموزشهاى رزمى و تخصصى و عوامل معنوى را فهم و بينش عميق، صبر و پايدارى، ياد خدا، اطاعت از فرماندهى و اتحاد و وحدت كلمه دانسته است.[۱۲]
در فرهنگ اسلامى، «مجاهدان راه خدا» مقام و منزلت ويژهاى دارند كه آنان را از ساير مؤمنان ممتاز مىگرداند. در فصل ششم، ضمن برشمردن گوشهاى از اين فضايل، به پاداش آنان نيز اشاره شده است.[۱۳]
نويسنده با تأكيد بر اين امر كه دشمنشناسى و دارا بودن روحيه دشمنستيزى، از ويژگىهاى مؤمنان بوده و در اين راه، تفاوتى ميان مردان و زنان باايمان وجود ندارد، معتقد است كه هر دو قشر، در انجام وظيفه و دفاع از كيان اسلام و نظام اسلامى، مسئول بوده و بايد توان خود را در راه انجام اين مهم مصروف دارند؛ البته وى اين نكته را نيز در نظر گرفته كه هركدام از اين دو قشر، با توجه به شرايط و توانى كه خداوند براى آنان قرار داده است، در برخى از امور مربوط به جهاد و دفاع، نقش برجستهترى را ايفا مىكنند. وى در فصل هفتم، نقش زنان در جهاد و دفاع را مورد بررسى قرار داده و در مواردى به نمونههاى تاريخى اشاره كرده است.[۱۴]
از آنجا كه نظام اسلامى، نظامى مردمى است، لذا همه مسلمانان بايد خود را ملزم و موظف به حمايت از آن دانسته و در امور مهمى كه پيش مىآيد، با يكدلى و صميميت به ميدان شتافته و از نظام الهى، حمايت كنند. از جمله اين حوادث، جنگ و جهاد است. در مواقعى كه جنگى ميان مسلمانان و دشمنان آنان پديد مىآيد، گروهى بهطور مستقيم در ميدان نبرد حضور مىيابند. مسلمانان ديگرى نيز كه در پشت جبهه قرار دارند، بنا بر تكليف خود، به حمايت از رزمندگان خواهند پرداخت. در فصل آخر، اهم مواردى كه در اين راستا بر عهده مردم در پشت جبهه قرار مىگيرد مورد بررسى قرار گرفته است.[۱۵]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده و پاورقىها نيز بيشتر به ذكر منابع، اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.