در ساحل سپیده اخلاص
در ساحل سپیده اخلاص | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | مظاهری، حسین (نويسنده) |
ناشر | دانشگاه علوم اسلامی رضوی |
مکان نشر | مشهد مقدس - ایران |
سال نشر | 1377 ش |
چاپ | 1 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
در ساحل سپيده اخلاص، حاوى سلسله درسهاى اخلاق حضرت آيتالله حسين مظاهرى در دانشگاه علوم اسلامى رضوى، به زبان فارسى است.
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه و ده گفتار است. در اين اثر مباحث، به شيوه و سبک القاى اخلاقى مطرح شده است.
گزارش محتوا
نويسنده در گفتار اول به بحث درباره فسق و فاسق و آثار شوم و جلوههاى دروغين آن پرداخته است، سپس درمان و راهكارىهايى را براى سعادت ارائه كرده است. وى به مناسبت، سلسله مباحثى را كه برگرفته از مايههاى اساسى و بكر انديشه اجتهاد اخلاقى، بر اساس كتاب و سنت است، دنبال مىكند [۱]
در ادامه در مورد فسق و فاسق، معانى آن از نظر فقها، علماى علم اخلاق و از نظر قرآن بحث كرده است.
آثار شوم فسق از نظر قرآن، مطلبى است كه وى آن را در چند بخش ارائه مىدهد:
الف)- اطلاق كفر بر انسان فاسق: از نظر اهل دل بالاترين آثار شوم فسق، اطلاق كفر بر فاسق است. در آغاز سوره بقره بعد از آنكه صفات متقى را ذكر مىكند، اولا مىفرمايد: قرآن براى متقين آمده است، سپس صفاتى را براى متقى مىآورد و مىفرمايد: «أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (البقره: 5) و در ادامه، مقابل متقى مىفرمايد: «الذين كفروا»؛ اين كفر، بايد كفر عملى (مانند فسق) باشد، مانند آيه «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ» (البقره: 6).[۲]
ب)- شقاوت و عدم رستگارى، دومين اثر شوم فسق است كه مورد بررسى قرار گرفته است. [۳]
مؤلف در گفتار دوم، يكى از آثار فسق را قساوت مىداند و مورد نقد و بررسى قرار مىدهد و براى آن اقسامى را ذكر مىكند كه عبارتند از:
ناخشنودى از عبادت؛ سنگينى عبادت؛ بىتفاوتى در برابر گناه؛ تكذيب دين خدا؛ غفلت. [۴]
نويسنده در گفتار سوم، تنزل انسان از انسانيت را از آثار شوم فسق، مىداند و در ادامه بحث، به موضوع آفرينش انسان پرداخته و آفرينش انسان را دو بعدى مىداند؛ يك بعد، بعد ملكوتى و بعد ديگر، بعد حيوانى. اگر انسان رياضتهاى دينى را كنار گذاشت و به دنبال لهو و لعب رفت، آن بعد ملكوتى - كه عالم خلقت براى اوست - تنزل پيدا كرده و به بعد حيوانى مىرسد كه به تعبير قرآن در آيه «الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاة ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا» (الجمعة: 5)، تنزل به مرحله حمارى است.[۵]
در گفتار چهارم، به بحث در مورد تجسم عينى عمل در اثر گناه پرداخته شده است. از نظر قرآن و روايات، تجسم عينى گناه، در سه نوع، دستهبندى شده است:
- تجسم عينى عمل سازگار و هماهنگ با گناه؛
- تجسم عمل بهصورت دوست و دشمن؛
- كيفر عمل.
تأثير گناه بر خويش و خويشان، احساس پوچى در زندگانى مجلل و يا زندگانى پاك و با صفا، از ديگر مباحثى است كه مورد بررسى قرار گرفته است.[۶]
در گفتار پنجم، مباحثى چون توبه كه اولين ركن سير الى الله است، مورد نقد و بررسى قرار گرفته است و شاهد مثالهايى از قرآن بيان شده است.
مؤلف در ادامه بحث، گناه را از جمله موانع سير و سلوك مىداند و همچنين به مناسبت، اركان توبه را در دو قسم بيان كرده است:
- پشيمانى از قصور و تقصير؛
- اصلاح اين قصور به اندازه قدرت.
براى اين ركن شاهد مثالى از قرآن ذكر شده كه مىفرمايد: «إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» (الفرقان: 69) و مورد بررسى قرار گرفته است.
اينكه توبه موجب لعان يا محو گناه است، موضوع ديگرى است كه در اين خصوص به دو قول اشاره شده است: يكى قول مرحوم آيتالله كمپانى كه ايشان توبه را لعان مىداند؛ يعنى اين توبه فاصله مىشود بين اين گناهانى كه به وجود آمده است و ديگر گناهان گناهكار؛ قول دومى كه ذكر شده قول حضرت امام (ره) است كه ايشان قائل بودند كه توبه لعان نيست، بلكه توبه نابودى گناهان به وجود آمده است و به آيه «إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» (الفرقان: 69)، استدلال كرده است.
همچنين، توجه، دومين ابزار سير الى الله و قانون مراقبه و همچنين تخليه مقدمه توبه، موضوعات ديگرى است كه مورد بحث قرار گرفته است.[۷]
در گفتار ششم، موضوعاتى مثل شرايط توبه كه از جمله اين شرايط، رفع مانع، توجه، رفع صفات رذيله، راهنما، توسل، زاد و توشه، تمسك به قرآن و براق است، مورد بحث قرار گرفته است.[۸]
در گفتار هفتم، به مباحثى چون اخلاص، اخلاص در توصليات، وعده خداوند درباره مخلص، اقسام خلوص، خلوص از نظر گفتار و كردار، خلوص در اعتقاد و خلوص در قلب و همچنين اثر خلوص در زندگى دنيوى و مقام مخلص، پرداخته شده است و همچنين به اقسام توحيد، همچون توحيد ذاتى، توحيد صفاتى، توحيد عبادى، توحيد افعالى، اشاره شده است. [۹]
در گفتار هشتم، موضوعاتى از قبيل نيت در كارها و انگيزه انسان در انجام كارها و منازل هفتگانه بررسى شده است. اولين منزل، دنياست كه در اين منزل هدف از آفرينش انسان مورد بحث قرار گرفته است.
مؤلف در ادامه به بحث خوف و رجا اشاره كرده و به تبيين دومين منزل مىپردازد و در ادامه، نظريه شهيد اول و سيد بن طاووس را مىآورد.
منزل چهارم، استحيا (حيا كردن از خداوند) است؛ يعنى انسان از خداوند حيا مىكند و گناه نمىكند؛ به اين معنى كه انسان خود را در خلوت و جلوت در محضر خدا مىبيند و حيا مىكند و مرتكب گناه نمىشود؛ نه اينكه اين گناه نكردن به دليل وجود عذاب جهنم باشد. اينها موضوعاتى هست كه مورد بحث قرار گرفته است.
منزل پنجم، شكر، منزل ششم، محبت و منزل هفتم، خدا، است كه مورد بررسى قرار گرفته است.[۱۰]
در گفتار نهم، در مورد خلوص و اينكه خلوص، رمز درخشندگى و ماندگارى است، مورد بحث قرار گرفته است و براى اين بحث حكايتهاى آموزندهاى نيز آمده است. در كمين بودن شيطان براى مخلصين، موضوع ديگرى است كه اينجا مورد بحث قرار گرفته است.[۱۱]
آخرين گفتار، منازل خلوص است كه مختصرى از آن را در گفتار هفتم متذكر شدهايم.
وضعيت كتاب
در ابتداى كتاب، فهرست مطالب و در پاورقىها آدرس آيات و روايات، بعضا با ترجمه ذكر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.