عوفی، عطیة بن سعد
نام | عطیه عوفی، عطیه بن سعد |
---|---|
نام های دیگر | عوفی، عطیه بن سعد
عوفی کوفی، عطیه بن سعد عطیه عوفی، ابوالحسن عطیه عطیه بن سعد |
نام پدر | سعد |
متولد | حدود 36 و 40ق |
محل تولد | کوفه |
رحلت | 111 یا 127 ق |
اساتید | عبدالله بن عباس
جابر بن عبدالله انصاری |
برخی آثار | تفسیر القران الکریم (عطیه کوفی) |
کد مؤلف | AUTHORCODE6775AUTHORCODE |
عطیّه بن سعد بن جناده عوفی (متولد حدود 36 تا 40 - وفات 111 تا 127ق)، از تابعین و شیعیان و راویان فضائل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام، مفسر، محدث، فقیه، از راویان خطبه فدکیه و زیارت اربعین
ولادت
او در كوفه متولد شد. تاريخ دقيق ولادتش معلوم نيست، ولى مىتوان گفت بين سالهاى 36 و 40ق متولد شده است.
نامگذاری عطیه
روزى سعد بن جناده به آستان حضرت على(ع) شرفياب شد، ولادت فرزندش را به عرض حضرت رساند و تقاضاى نامگذارى كرد. حضرت، نوزاد را در آغوش گرفت و فرمود: «هذا عطية الله»؛ اين نوزاد عطا و موهبت الهى است. حضرت على(ع) بعد از مراسم نامگذارى، براى عطيه صد درهم حقوق ماهانه تعيين فرمود و پدرش با دريافت حقوق براى كودك غذا تهيه كرد.
خاندان
عطيه عوفى در يكى از خاندانهاى معروف عرب كه از طايفه بكالى بود، چشم به گيتى گشود. بكالى، تيرهاى از قبيله بنىعوف بن امرؤالقيس شمرده مىشد و در بين قبايل عرب، شأن و منزلتى خاص داشت. چون عطيه از قبيله بنىعوف بود، به او عطيه عوفى مىگويند. گويا مادرش در شمار اسراى آزادشده رومى جاى داشت و همسر سعد شمرده مىشد.
طبقه عطیه
عطيه، از نظر طبقات رجالى، در گروه تابعين جاى دارد؛ يعنى از طبقهاى است كه پيامبر اكرم(ص) را نديده و بدون واسطه سخنى از وى نقل نكرده است. او از اصحاب حضرت على(ع) و امامان بعد از او تا امام محمد باقر(ع) بشمار مىآيد. عطيه از دانشمندان بزرگ و اسلامشناس عصر خويش شمرده مىشد و از چنان مقام علمى برخوردار بود كه حتى دانشمندان اهل سنت نيز او را مورد اعتماد مىدانستند و دانش تفسيرى و حديثىاش را تأييد مىكردند.
اساتيد و شاگردان عطيه
عطيه استادانى برجسته داشت كه در اسلام و تشيع از جايگاهى والا برخوردار بودند. كتاب «تهذيب التهذيب» نام هشت تن از استادان وى را برمىشمارد. كتاب «طبقات» شش تن از استادانش را معرفى كرده و از ديگران نام نبرده است. عبدالله بن عباس و جابر بن عبدالله انصارى، از معروفترين استادان او شمرده مىشوند. اين شخصيت علمى شاگردان بسيارى را تربيت كرد. كتاب «تهذيب التهذيب» نام شانزده تن از آنها را ثبت كرده است. اعمش و پسران عطيه (حسن و عمر و على) در اين گروه جاى دارند. على بن عطيه از اصحاب امام صادق(ع) نيز بشمار مىآيد.
آثار
- تفسير قرآن: عطيه، دستپرورده استادى بزرگ، چون ابن عباس بود و پنج جلد تفسير قرآن نگاشت. دانشمندان اهل تسنن از اين تفسير بهرههاى فراوان بردهاند. آثار عطيه نزد علماى اهل سنت معتبر است و بزرگانى چون طبرى، خطيب بغدادى از آثار اين دانشور بزرگ بهره فراوان بردند. عشق عطيه به علوم قرآنى و انس وى با قرآن به اندازهاى بود كه خودش مىگويد: «من سه دوره تفسير كامل قرآن را نزد ابن عباس آموختم و قرآن را نيز هفتاد بار در كنارش خواندم».
- خطبه فدك: دومين اثر جاودان عطيه، خطبه فدك حضرت زهرا(س) است. حضرت، اين خطبه را در مسجدالنبى ايراد فرمود. عطيه آن را براى عبدالله بن حسن مثنى، پسر امام حسن مجتبى(ع) نقل كرد و در تاريخ به يادگار نهاد.
- زيارت اربعين: يادگار جاودان ديگر عطيه، زيارت گرانقدر و باعظمت اربعين اباعبدالله الحسين(ع) است. او همراه جابر بن عبدالله انصارى، صحابى بزرگ پيامبر اكرم(ص) در اربعين شهادت امام حسين(ع) كنار تربت مطهر آن حضرت حضور يافت، اشك ماتم ريخت و نامش را بهعنوان نخستين زائر كوى حسين جاودانه ساخت. جايگاه زيارت اربعين چنان والاست كه امام حسن عسکری(ع) فرمود: «يكى از علامتهاى مؤمن زيارت اربعين سيدالشهدا است».
مقاومت عطيه
عطيه چون پرستويى عاشق و بلبلى نغمهسرا در هر كوى و برزن ترانه عشق على مىخواند و لحظهاى آرام نمىگرفت. هيچ تازيانهاى نتوانست نداى اين فريادگر عرفان و عدالت را خاموش سازد. تاريخ هرگز مبارزه سياسى اين دانشمند بزرگ را از ياد نمىبرد. مبارزه سياسى عطيه عوفى در زمان حكومت جبار عبدالملك مروان، پنجمين خليفه اموى، در مقابل حجاج بن يوسف ثقفى كه دستانش به خون شیعیان علوى آغشته بود، همچنان جاودانه ماند. در زمان فرمانروايى اين ستمگر اموى در كوفه قيامهاى متعددى شكل گرفت كه يكى از آنها قيام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال 80ق بود. اين نهضت از خراسان آغاز شد. عبدالرحمن، بعد از چندين بار درگيرى با لشكر حجاج، سرانجام در سال 83 در بصره دستگير شد. نكته جالب توجه در اين قيام آن است كه عدهاى از بزرگان و دانشمندان شيعه و قاريان عراق مانند سعيد بن جبير و ابراهيم نخعى و عطيه عوفى، در ركاب عبدالرحمن بودند. وقتى عبدالرحمن شكست خورد، عطيه به سمت فارس گريخت. حجاج در فرمانى به محمد بن قاسم ثقفى، فرماندار فارس نوشت، عطيه را دستگير كرده، او را وادار سازد به حضرت على(ع) ناسزا بگويد و اگر امتناع ورزيد چهارصد تازيانه بر وى زده، موى سر و محاسنش را بتراشند. فرماندار فارس، عطيه را فراخواند و فرمان حجاج را برایش خواند. عطيه زير بار چنين ننگى نرفت؛ با كمال شهامت چون كوهى استوار ماند و سختترين شكنجهها و تازيانههاى امويان را تحمل كرد.
اين تابعى قهرمان، مدتى در فارس اقامت گزيد و چون قتيبة بن مسلم بر مسند استاندارى خراسان جاى گرفت، به آنجا رفت و چندى در آن ديار بسربرد. سرانجام وقتى فرمانروايى عراق در دست عمر بن هبيره قرار گرفت، عطيه نامهاى به وى نوشت و خواستار پناهندگى و بازگشت به كوفه شد. عمر بن هبيره اجازه داد و عطيه به كوفه بازگشت.
وفات
اين ياور مخلص اهلبيت(ع)، در سال 111ق، يا به قولى 127ق، به سراى جاودانگى شتافت.
منابع مقاله
برگرفته از مقاله علىاصغر بابانيا، در فصلنامه فرهنگ كوثر، شماره 27 خرداد 1378، ص 73 تا 76..