البصائر و الذخائر
البصائر و الذخائر | |
---|---|
پدیدآوران | قاضی، وداد (محقق) ابوحیان توحیدی، علی بن محمد (نويسنده) |
ناشر | دار صادر |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1419 ق |
چاپ | 4 |
موضوع | ادبیات عربی - قرن 4ق. - مجموعهها نثر عربی - قرن 4ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 10 |
کد کنگره | PJA 3866 /ب6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
البصائر و الذخائر، اثر ابوحيان توحيدى، از علماى قرن 4 هجرى است كه به زبان عربى، درباره فرهنگ عربى و فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى نوشته شده است.
ساختار
شيوه كتاب، بر نقل و روايت از پيامبر و اصحاب مىباشد. جلد اول تا نهم، محتويات اصلى كتاب را بدون ذكر فصل و باب مشخصى در بر گرفته است و ترتيب خاصى ندارد. جلد دهم، شامل فهارس كتاب مىباشد.
گزارش محتوا
محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا «قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا «سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و...
البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار جاحظ (كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب «النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش جاحظ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد.
مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است.
شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست.
كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، في الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار جاحظ را دارد.
ابوحيان در «البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعایى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند.
در اين كتاب، بر قضيه بداء و تقيه و غيبت ايراد مىگيرد و همچون زيديه قديم براى حضرت على(ع) بين صحابه، موقعيت خاصى قايل است.
وى، مىگويد: امام على(ع) درياى علم است و قرين هدايت... ولى شيعه او در حق او، بسى اختلاف برپا مىكنند و به اوامر و نواهى او كمتر گوش مىدهند و پيدايش افراط غاليان را در مقابل تفريط خوارج مىداند و از خليل بن احمد سخنى نقل مىكند كه چون از وى پرسيدند چرا صحابه پيغمبر با هم چونان برادران تنى بودند و با على چونان برادر ناتنى، پاسخ داد: از آن روى كه امام على(ع) به تنهايى، فضايل همگى ايشان را جمع داشت.
ارادت ابوحيان به اولين امام معصوم، چنان است كه در نصيحت و زهد وقتى مىخواهد قلمفرسايى كند، جلوهاى از عبارات «نهجالبلاغة» در كلامش ظاهر مىگردد و نيز در حكايتى، از مكر معاويه و در حكايت ديگرى، از حكومت توأم با فشار او ياد مىكند و در داستانى هزلآميز، ارادتمندان معاويه را به مسخره مىگيرد.
مؤلف در اين كتاب از منابعى همچون قرآن و سنت و عقل و تجربه فراوان بهره برده است.
مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابوحيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون «النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» مبرد، «عيون الاخبار» ابن قتيبه، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد.
روش كتاب، همان روش جاحظ در «البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم درباره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد.
وضعيت كتاب
يك بار توسط احمد امين و احمد صقر، در قاهره و مجددا به كوشش ابراهيم گيلانى، در 4 مجلد در دمشق به چاپ رسيده است.
محقق كتاب، آقاى دكتر وداد قاضى مىباشد.
كتاب، دربردارنده 14 فهرست به قرار زير است:
1. اعلام؛
2. آيات قرآنى؛
3. احاديث قدسى؛
4. احاديث نبوى؛
5. اماكن و وقايع و ايام؛
6. قبايل و امم و طوايف و جماعات و فرق؛
7. لغت؛
8. قافيهها؛
9. كتب ذكر شده در متن؛
10. امثال؛
11. رسائل؛
12. خطب؛
13. توقيعات؛
14. وصايا.
در پایان جلد دهم، مصادر تحقيق و پژوهش ذكرشده است.
منابع مقاله
1. متن و مقدمه كتاب؛
2. دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 5.