موعودی که جهان در انتظار اوست
موعودی که جهان در انتظار اوست | |
---|---|
پدیدآوران | دوانی، علی (نويسنده) |
ناشر | سازمان تبلیغات اسلامی، دبیرخانه دائمی اجلاس حضرت مهدی(عج) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 4 |
شابک | 964-96877-3-4 |
موضوع | آخر الزمان
رستاخیز محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - مهدویت - انتظار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 224/4 /د9م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
موعودى جهان در انتظار اوست، اثر فارسى على دوانى، مجموعه مباحثى درباره اعتقاد به موعود در اديان، غيبت و حكومت امام زمان(ع) در آيات و روايات است كه به سفارش و تأكيد آيتالله بروجردى براى مقابله با بهائيان، در سال 1341ش به چاپ رسيده است.
طرح منظم و منسجم مباحث مربوط به مهدویت، باعث اهميت كتاب شده است.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از مؤلف در انتقاد از كسانى كه از آثار او استفاده كرده، ولى نامى از وى نبردهاند و اشاره به مأخذ اصلى كتاب آغاز و مطالب در دوازده بخش ارائه گرديده است.
مباحث، نخست به همگرايى اديان و مذاهب مختلف در اعتقاد به موعود اشاره و عقايد زرتشتیان، مسيحيان، يهوديان، شيعيان و سنيان را در اين باره بيان كرده، آنگاه ديدگاه قرآن و سنت درباره موعود آخرالزمان و تطبيق آن بر حضرت مهدى(عج) و بشارتهاى ائمه(ع) به ظهور آن حضرت را منعكس كرده است.
در ادامه، از ضرورت وجود امام معصوم(ع) در همه زمانها سخن رفته و مسئله غيبت امام عصر(عج) و علت طول غيبت و طول عمر آن بزرگوار ارائه گرديده است.
ذكر رواياتى در خصوص علائم ظهور، انتظار فرج، وضعيت جهان در حكومت حضرت مهدى(عج) و سخنانى در مورد دجال و سفيانى، از مباحث پايانى كتاب است.
نويسنده، جلد 13 بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام را با عنوان «مهدى موعود» به فارسى ترجمه كرده و اثر حاضر، همان كتاب، اما كوچكتر، با حجمى مناسبتر و موضوعاتى موجزتر است.
وى در اين كتاب، موعود جهانى را از قديمىترين ايام كه مردم در انتظار او بودهاند و به طور مسقيم يا غير مستقيم او را از زبان پيغمبران و رهبران دينى خود شنيدهاند، آورده است و از آن جا كه به نظر وى مخالفان ديروز و امروز مهدى موعود(عج) برخى از اهل تسنن بوده و نوشتههاى آنان دستاويز ديگران گشته و اذهان را مشوش ساختهاند، لذا در اين خصوص به تفصيل بحث و بررسى نموده است.
گزارش محتوا
نويسنده معتقد است، ظهور فردى برگزيده و مصلح جهانى، در آخرين دورههاى تاريك و بحرانى دنيا، به منظور نجات بشريت از ظلم و فساد و تأمين عدالت عمومى و آزادى فردى در سراسر گيتى، موضوعى است كه از دير زمان پيروان اديان آسمانى بدان ايمان داشته و در انتظار آن بودهاند و لذا در بخش نخست، به بررسى همگرايى اديان و مذاهب مختلف از جمله در منابع زرتشتى، كتب عهد عتيق و جديد (تورات و انجيل) و منابع شيعه و عامه در اعتقاد به موعود پرداخته است.
مطالعه كتب عهدين و منابع مذهبى زرتشتیان و بررسى عقايد هنديان، مصريان قديم و برخى از ملل ديگر، حقيقت اعتقاد به وجود منجى در آخرالزمان را روشن ساخته و سابقه آن را از قديمترين ازمنه تاريخ بشر ثابت مىكند.
نويسنده بر اين باور است كه در اين خصوص، سهم اسلام و مذهب شيعه، بيش از ساير مذاهب و اديان است؛ زيرا چنانكه به تفصيل گفته است، مسلمانان معتقدند كه اين نجاتدهنده و مصلح جهانى، مهدى قائم(ع) و از دودمان پيغمبر اسلام(ص) و فرزندان اميرمؤمنان(ع) است.
آياتى كه توسط اهلبيت(ع) در كتابهاى معتبر شيعى راجع به ولى عصر(عج) و ظهور او تأويل و تفسير شده، بالغ بر صد آيه است كه از مجموعه آنها، در دوم، به چند مورد اشاره شده است.
براى رعايت اختصار، فقط به ترجمه آيات و احاديثى كه راجع به آنها رسيده، اكتفا شده است.
در سوم، رواياتى كه دانشمندان بزرگ شيعه از منابع اهلبيت(ع) به نقل از پيامبر(ص) درباره مهدى موعود(عج) روايت كردهاند، آورده شده است.
در اين بخش، از منابع عامه هم ذكرى به ميان آمده و منظور كسانى هستند كه روايات شيعه را پذيرفته و در كتب خود نقل كردهاند.
نويسنده از مجموع بخشهاى گذشته، چنين نتيجه مىگيرد كه منجى موعود، از دودمان پيامبر(ص) و نهمين فرزند امام حسين(ع) است؛ چرا كه معتقد است آنچه در منابع غير اسلامى، راجع به منجى آمده، هنوز تحقق نيافته و موعود اسلام هم تاكنون ظهور نكرده است و همگى علائم با عقيده شيعه اماميه نسبت به حجت بن حسن عسكرى(عج) مطابقت كامل دارد. از اين رو در چهارم، به نحوه ولادت آن حضرت، پدر و مادر و دليل آمدن امام حسن عسکری(ع) به سامرا پرداخته است.
در پنجم، دامنه بحث از يك مسأله خاص؛ يعنى اثبات وجود مهدى آخرالزمان(عج)، به بحثى وسيعتر و كلىتر بدل شده و نويسنده در پى پاسخ دادن به اين سؤال است كه اصولا بشر چه نيازى به دين و مذهب داشته تا آنها نيز محتاج مبلغ و رهبر باشند.
اين پرسش و پاسخ به آن، از همان قرون اوليه اسلام مطرح بوده و دانشمندان اسلامى با استدلالات عقلى و نقلى، آن را مورد توجه قرار دادهاند. در پايان اين بخش، نويسنده چنين نتيجهگيرى نموده است كه جامعه انسانى نمىتواند بدون نياز به رهبران دينى كه به نظر شيعه معصوم هستند، به حيات خود ادامه دهد.
از آن جا كه ممكن بود غيبت آن حضرت موجب انحراف شيعيان شود و تصور كنند آن حضرت وفات كرده است، لذا چند تن از علماى بزرگ و مردان نامور شيعه از طرف خود امام زمان(عج) به عنوان نائب وى و رابط ميان او و شيعيان منصوب گرديدند كه ششم، به معرفى آنها و بررسى دوران ايشان اختصاص دارد.
نويسنده معتقد است، مهمترين موضوعى كه در تاريخ حيات امام زمان(عج) جلب توجه مىكند، موضوع غيبت آن حضرت بوده و لذا در هفتم، اين مسئله را از جهات مختلف؛ از جمله نگاهى به سابقه آن، علل غيبت از نظر احاديث و اخبار، فوائد وجود امام غائب و... مورد بحث و بررسى قرار داده است.
وى موضوع طول عمر امام زمان(عج) را نيز از ديگر مسائل مهم و جالبى مىداند كه بايد مورد بحث و بررسى قرار گيرد، زيرا معتقد است عدهاى تصور مىكنند اين موضوع، مشكلترين مسئله مربوط به آن حضرت است و حتى مىپندارند سؤالى است كه بىپاسخ مانده، در صورتى كه امروزه با پيشرفت علم و در دست داشتن منابع علمى و تاريخى، اين موضوع جزو مسائل حل شده است. اين موضوع در هشتم مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
وى بر اين باور است كه معنى انتظار فرج و گشايش كار خاندان پيامبر(ص) كه باب ويژهاى در احاديث مربوط به مهدى موعود(عج) و امام غائب دارد، چيزى جز اين معنى نيست كه انتظار، براى ظهور امام زندهاى است كه ناظر بر اعمال، رفتار و زندگى بندگان خدا بوده و به هنگام ظهور، بهترين، سالمترين و پرشورترين منتظران خود را براى اصلاح دنياى آشفته و مردم سرگردان برمىگيزيند. نهم تشريح و تبيين اين امر را به عهده دارد.
در دهم، احاديثى كه دانشمندان شيعه و عامه راجع به علائم ظهور مهدى(عج) نقل كردهاند، به سه دسته زير تقسيم و بررسى شدهاند:
1- رواياتى كه از سقوط بنىاميه، روى كارآمدن بنىعباس، كشمكش در شام، آمدن پرچمهاى سياه از مشرق به عنوان فرج آل محمد(ص) و آزادى شيعيان نام برده است.
2- اخبارى كه در آنها از ويرانى شهرهایى؛ مانند بصره، ذلت و سقوط بنىعباس، عظمت و انحطاط شهر كوفه به عنوان گشايش كار شيعه و آزادى نسبى آنها سخن رفته است.
3- احاديث كثيرى كه به نام علائم ظهور و اوضاع آخرالزمان و پيشآمدهاى ناگوار در سراسر گيتى به خصوص ممالك عربى، خاورميانه و برخى از كشورهاى اسلامى ديگر در كتب معتبر آمده است.
نويسنده معتقد است، اين سه دسته علائم كه بايد در اعصار متوالى و قرون متمادى روى دهد، بدين منظور بوده است كه در تمام زمانها، شيعيان را در جريان ظهور دولت آل محمد(ص) و گشايش كار پيروان حقيقى اسلام قرار دهند و آنان را به آينده اميدورا كنند.
يازدهم، وضعيت جهان در دولت حضرت مهدى(عج) را ترسيم كرده و بعد از بررسى اين كه آيا عدالت جهانى واكنش ظلم جهانى است يا نه، چنين نتيجهگيرى شده است كه سرانجام، مردم جهان به تعاليم اسلام مىگروند.
آخرين بخش، سخنى است كوتاه درباره دجال و سفيانى. نويسنده معتقد است سخن از دجال، اختصاص به شيعه نداشته و اين لفظ در انجيل نيز آمده و بيشتر اخبار مربوط به آن در منابع سنيان است. وى بر اين باور است كه از آن چه راجع به دجال در اخبار آمده، مىتوان چنين گفت كه منظور اين است كه به موازات ظهور قائم موعود و نزول مسيح(ع)، قدرتى بر ضد آنها قيام مىكند.
سفيانى نيز فردى از دودمان بنىاميه است كه در ممالك عربى حكومت كرده و در برابر مهدى(عج) قيام خواهد كرد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و كتابنامه منابع مورد استفاده مؤلف، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات متن پرداخته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(عليهالسلام) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع رسانى اسلامى مرجع، ج2 ص1030.