سقیفه، بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت پیامبر
سقيفه: بررسى نحوه شكلگيرى حكومت پس از رحلت پيامبر مجموعه سخنرانىهاى علامه سيد مرتضى عسكرى است كه توسط دكتر مهدى دشتى، تدوين و تحقيق شده است.
سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر | |
---|---|
پدیدآوران | دشتی، مهدی (به کوشش) عسکری، مرتضی (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم |
ناشر | دانشکده اصولالدين |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 4 |
شابک | 964-7965-09-5 |
موضوع | خلفای راشدین
سقیفه بنی ساعده علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 223/54 /ع5س7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر پيشگفتار نويسنده و 12 فصل است. شيوه نگارش اثر، مستند و با استفاده از منابع مختلف صورت گرفته است.
گزارش محتوا
اين كتاب، در اصل، سخنرانىهايى بوده كه در مجالس عزادارى محرّم و صفر سال 1419ق، ايراد شده بود و پس از پياده كردن سخنرانىهاى ضبط شده بر نوارهاى كاست توسط دو تن از شيعيان اهلبيت(ع) كه نخواستند نامشان در مقدمه ذكر شود، جناب آقاى دكتر مهدى دشتى، زحمت تدوين و تحقيق مستندات آن را بر عهده گرفتند و اكنون آماده چاپ شده است[۱]
نويسنده در مقدمه، پيشينه نگارش آثار درباره سقيفه را مورد بررسى قرار داده، مىنويسد: «درباره «سقيفه» و جايگاه آن در تاريخ اسلام، از ديرباز تاكنون، كتابهاى بسيارى مستقلاً يا بهمناسبت، به رشته تحرير درآمده است، كه البته، از نظر ارزش و اهميت يكسان نيستند. بيشتر اين كتابها، سقيفه را، تنها در يك روز ديدهاند و لذا غالباً كوشيدهاند كه صرفاً، حوادث آن روز را بررسى كنند؛ البته گاه به ذكر حوادثى كه در طىّ يكى دو هفته پيش و پس از آن رخ داده است نيز پرداختهاند»[۲]
وى پس از اشاره به آثار نويسندگان معاصر محمدرضا مظفر، محمدباقر بهبودى، عبدالفتاح عبدالمقصود و ويلفرد مادلونگ، درباره اثر حاضر چنين مىنويسد: «بر اساس اين كتاب، سقيفه در يك روز و با طراحى يك نفر براى خلافت خلاصه نمىشود، بلكه سقيفه، آغاز بروز و ظهور اجراى نقشهاى حسابشده است كه طى آن افرادى معين از قريش مىبايست يكى پس از ديگرى، زمام حكومت را به دست گيرند تا آن را، پيوسته، از اهلبيت پيامبر(ص) - كه بنا به نصّ ايشان، جانشينان برحقّ پيامبر(ص) بودند - دور دارند و نهايتاً آن را به بنىاميه بسپارند. اين نقشه اجرا شد، لكن با قتل عثمان و خلافت اميرالمؤمنين(ع)، ناتمام ماند. اين تحليل، كه بر مبناى منابع درجه اوّل مكتب خلفاست، در نوع خود بىنظير است، مطالب پراكنده و ناتمام و بعضاً نادرست گذشتگان و معاصران را، درباره سقيفه، منظّم و كامل ساخته و تصحيح مىكند و براى فهم بهتر تاريخ اسلام، از زمان رحلت پيامبر(ص) تاكنون، بسيار روشنىبخش و هدايتگر است»[۳]
نويسنده، معتقد است كه پىريزى سقيفه در زمان حيات پيامبر اكرم(ص) صورت گرفته است. وى براى اثبات اين موضوع، آيات اوليه سوره تحريم و شأن نزول آنها را مورد بررسى و تحليل قرار داده است[۴]
در فصول بعدى كتاب، چگونگى برپايى سقيفه با نگاه به منابع تاريخى مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس ديدگاه صحابه پيامبر(ص) درباره بيعت با ابوبكر ذكر شده است؛ از جمله سلمان و زبير و انصار مايل بودند كه با على(ع) بيعت كنند؛ پس چون با ابوبكر بيعت شد، سلمان فارسى گفت: به خير كمى رسيديد. خلافت را گرفتيد، ولى معدن خير را از دست داديد. مرد سالمند را برگزيديد و خاندان پيامبر(ص) خود را رها كرديد. اگر خلافت را در خاندان پيامبر(ص) مىگذاشتيد، حتى دو نفر با هم اختلاف پيدا نمىكردند و از ميوه اين درخت، هرچه بيشتر و گواراتر، سود مىبرديد[۵]
از ديگر مباحث، جنگ اقتصادى با اهلبيت(ع) است: «دستگاه خلافت، كه براى بيعت گرفتن از قبايل خارج مدينه نيازمند لشكركشى بود و نيز براى گذران ساير كارهايش، احتياج به اموال و دارایى داشت. از طرف ديگر، آنهايى كه داخل مدينه و اطراف حضرت امير(ع) بودند، براى دستگاه خلافت خطرناك بودند. در واقع، خطر حقيقى اينجا بود؛ لذا براى پراكنده كردن آنان، اموال اهلبيت(ع) را، كه شامل فدك و سهم خمس و ارث پيامبر اكرم(ص) بود، از ايشان گرفتند تا خاندان پيامبر(ص) فقير شوند و مردم از گرد ايشان پراكنده شوند»[۶]
از ديگر فصول دردناك كتاب، شرح حال حضرت زهرا(س) پس از رحلت پيامبر(ص) و بيمار شدن آن حضرت و عيادت مهاجر و انصار از ايشان و گزارش وصيت و دفن آن حضرت است. در آخرين مطلب از اين فصل نيز دليل بيعت على(ع) پس از شهادت حضرت زهرا(س) است كه از زبان خود آن حضرت نقل شده است: «پس دست نگه داشتم، بيعت نكردم، درحالىكه يقين داشتم كه همانا در ميان مردم، من به مقام محمّد(ص) سزاوارترم از كسانى كه حكومت را بعد از او به دست گرفتند. پس در اين حال درنگ كردم تا آن زمان كه خدا بخواهد. تا كه ديدم گروهى از مردمى كه مرتد شدهاند و از اسلام برگشتهاند، دعوت به نابودى دين خدا و آيين پيامبر(ص) مىكنند. پس ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى نكنم، در اسلام رخنه و ويرانهاى ببينم كه مصائب حاصل از اين دو، بسيار عظيمتر باشد بر من تا از دست دادن سرپرستى و حكومت بر كارهاى شما...»[۷]
وضع سرزمينهاى اسلامى و عملكرد ائمه(ع)، وضع حكومت در زمان عمر، دوران خلافت عثمان، قيام مردم عليه عثمان و نقش على(ع) در اصلاح بين دو طرف بررسى شده است. نويسنده كشته شدن عثمان را پايان سقيفه ناميده و مىنويسد: «سقيفهاى كه چند تن در زمان پيامبر(ص) نقشه آن را كشيده بودند، پس از كشته شدن عثمان به پايان رسيد. در سقيفه طورى نقشه كشيده بودند كه يكى بعد از ديگرى بيايد و خليفه شود. اگر عثمان كشته نمىشد كسى را از بنىاميّه مانند معاويه معيّن مىكرد و حضرت على(ع) خليفه نمىشد؛ لكن آن بند و بستى كه در سقيفه كرده بودند، با شورش مردم بر عثمان و قتل او، از هم گسيخت و مردم آزاد شدند. آنگاه كه مسلمانان از بند سقيفه رها شدند، مهاجران و انصار و اصحاب پيامبر(ص) ريختند به درب خانه على(ع) و آن حضرت به مسجد پيامبر(ص) آمد و مردم با آن حضرت(ع) بيعت كردند[۸]
متن و ترجمه خطبه شقشقيه اميرالمؤمنين على(ع) و نيز شرح واقعه حره آخرين مباحث كتاب است[۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب و كتابنامه در انتهاى آن آمده است. با استفاده از مآخذ معتبر، مستندات روايات حديثى و تاريخى منقول در اين كتاب در پىنوشت آورده شده و در مواردى نيز حواشىاى چند در توضيح بعضى مطالب درج شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.