شناسنامه افغانستان

    از ویکی‌نور
    شناسنامه افغانستان
    شناسنامه افغانستان
    پدیدآوراندولت ‌آبادی، بصیر احمد (نويسنده)
    ناشرعرفان (محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی)
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1387 ش
    چاپ4
    شابک978-964-06-1679-6
    موضوعافغانستان

    افغانستان - تاریخ

    افغانستان - جغرافیا
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏351‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏ش‎‏9‎‏

    شناسنامه افغانستان، تأليف بصير احمد دولت‌آبادي نويسنده معاصر افغاني به زبان فارسى است. در اين اثر فرهنگ، تاريخ، جغرافيا و وضعيت اجتماعى مردم افغانستان با استفاده از كتب و نشريات مورد بررسى قرار گرفته است.

    ساختار

    كتاب در شش فصل به صورت موضوعى تنظيم شده است كه عبارت است از:

    1- وضعيت جغرافیایی افغانستان.

    2- خصوصيات ولايات و ولسوالي‌ها در افغانستان.

    3- وضعيت تاریخی افغانستان.

    4- وضعيت فرهنگی افغانستان.

    5- وضعيت اقتصادي و ارتباطات افغانستان.

    6- وضعيت نظامي افغانستان.

    هر يك از فصول كتاب به بخش.هاى متعددى تقسيم شده است. شيوه نگارش نويسنده گزارش گونه بوده و كمتر به منابع مورد استناد اشاره كرده است.

    گزارش محتوا

    در يادداشت مؤلف بر چاپ اول چنين آمده كه او ابتدا رويدادهاى سياسى - اجتماعى كشورش را گردآورى و سپس اين مطالب را دسته‌بندى مى‌كند. نشر اين مطالب تا سال 1365 به تأخير مى‌افتد. در اين سال به مناسبت اشغال نظامى افغانستان مقاله‌اى در مورد وضعيت افغانستان را در مجله حبلالله به نشر مى‌رساند. با استفاده از اسناد و مدارك موجود، يك سلسله مقالات در اين مجله منتشر مى‌شود و با اصلاح و اضافاتى به صورت كتاب حاضر منتشر مى‌شود.

    از نكات قابل توجه در اين كتاب آن است كه آمارهاى تعداد علاقه‌دارى‌ها، قريه‌ها و حتى جمعيت و مساحت آنها مختلف آمده است. نويسنده در توضيح اين مطلب اختلاف منابع آمارى را دليل بر اين مطلب دانسته است. به عنوان مثال در آمار تعداد ولسوالى‌ها و قريه‌ها و مساحت و جمعيت كلى ولايات از احصائيه تخمينى سال 1349 كابل گرفته شده است. توضيح ولسوالى‌ها نيز از جزوه تهيه شده از سوى حزب وحدت اسلامى افغانستان گرفته شده است.

    وى يادآور مى‌شود كه از آن جا كه اصل مطالب در فاصله زمانى چند ساله تهيه شده است، ناهمگونى‌هايى به چشم مى‌خورد و از سوى ديگر نيز منابع مورد استفاده اغلب قديمى هستند كه نيازمند به روز شدن هستند.

    افغانستان سرزمينى است كوهستانى در قلب آسيا كه در بنين تعدادى از كشورهاى همسايه محصور شده و به درياى آزاد راه ندارد. نويسنده در فصل اول به مساحت، جمعيت، اقوام، زبان، دين و مذهب، كوه‌ها، جنگل‌ها، آداب و رسوم و مباحثى از اين دست پرداخته است. يكى از آداب و رسوم اين مردم روضه‌خوانى است كه بدين ترتيب شرح شده است: «اين رسم بيشتر مربوط به شيعيان مى‌شود. آنها در شب‌هاى جمعه و ماه محرم مراسم عزادارى مى‌گيرند و در ماه محرم نذر مى‌كنند. با اينكه در مراسم آنها خيلى ضعف‌ها رسوخ كرده است، باز هم اين‌ها سازنده و آموزنده است. فرقه‌هاى صوفى مراسم خاص مذهبى خود را دارند. سنى‌ها نيز مراسم نعتخوانى دارند».

    در فصل دوم ابتدا به تاريخچه تقسيمات ادارى و كشورى اشاره شده است. كتاب «احسن التقاسيم فى معرفة الاقاليم»، تأليف ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسى(قرن چهارم هجرى) از منابع معتبر در اين موضوع معرفى شده است. در ادامه اين فصل تقسيمات در ادوار مختلف؛ مانند دوره سدوزايى‌ها، دوره حبيب‌الله كلكانى و دوره ظاهر شاه مورد مطالعه قرار گرفته است.

    احزاب تأثير فراوانى در عرصه سياسى اين كشور داشته‌اند كه به نحوه شكل‌گيرى آنها به طور خلاصه اشاره مى‌شود: با شروع قرن بيستم و شروع جنگ جهانى اول و در زير تاثير رشد افكار ضداستعمارى و نفاق ميان شاهزادگان دربار امير حبيب‌الله خان، براى اولين بار نهضت‌هاى اصلاح‌طلبى درافغانستان بوجود آمد؛ ولى اين گونه فعاليت‌ها با وجود اين كه به صورت مخفى انجام مى‌گرفت، بزودى افشاء و سركوب گرديد. ولى اصلاحاتى كه بانى آن شاه امان‌الله خان بود؛ پس از ده سال توسط حبيب‌اله كلكانى منجر به سقوط گرديد. تا اواخر سال‌هاى م. دوران ركود فعاليت‌هاى سياسى در افعانستان بود. مجدداً در نيمه قرن بيستم در زمان صدارت شاه محمودخان جنبش سياسى روشنفكرى بار ديگر رشد نمود و فعاليت روشنفكران و فعالان سياسى در سه حزب سياسى ويش زلميان(تأسيس م)، حزب وطن(تأسيس م) و حزب خلق(تأسيس 50م) متمركز گرديدند. اين سه حزب سياسى عمر كوتاهى داشت و در سال (ش) در سال‌هاى پايانى صدارت شاه محمود خان سركوب گرديده و عده‌اى از رهبران آن زندانى شدند.

    در سال‌هاى پايانى سلطنت ظاهرشاه در سال م. به مطالبات سياسى روشنفكران تا حدودى جواب مثبت داده شد. حقوق و آزادى افراد در قانون اساسى تسجيل گرديد و با استفاده از آن جنبش نوين روشنفكرى در يك طيف وسيع از چپ افراطى تا راست افراطى به سرعت در صحنه سياسى عرض وجود كردند و در قالب ده‌ها سازمان وحزب سياسى فعاليت خود را آغاز نمودند.

    فصل سوم، به تاريخ افغانستان اختصاص دارد. در اين بخش افغانستان از گذشته‌هاى دور تا زمان ظهور اسلام و پس از آن تا دوران حكومت طالبان ذكر شده است. در ابتداى اين فصل مى‌خوانيم: «ما مى‌كوشيم به طور فشرده تاريخ كشور را مورد ارزيابى قرار دهيم. براى آماده سازى ذهن خواننده به تاريخ امروز كشور به سلسله‌هاى گذشته دور اشاره كوتاه و فهرست‌وار مى‌كنم، چرا كه تاريخ افغانستان بيشتر به احوال و سرگذشت شاهان و اميران پرداخته است تا سرنوشت مردم آن. لذا از هر سلسله فقط به اسامى قدرت يافتگان مى‌پردازم».

    در فصل چهارم ابتدا سير تحولات فرهنگى و آموزشى مورد بحث قرار گرفته است. در آغاز اين نكته تذكر داده شده است كه محققین در بررسى اين موضوع در محدوده افغانستان كنونى با محدوديت‌هايى روبرو هستند، چرا كه تاريخ آن از قرن دوازده هجرى/هجده ميلادى(1160ق1747/م) فراتر نخواهد رفت. نويسنده تأكيد كرده است كه اين واقعيت تلخى است كه تمامى محققان و نويسندگان افغانستانى عليرغم ميل باطنى به ناچار به آن گردن نهاده و در اين قالب پيش ساخته قلم فرسايى كرده‌اند. تاريخچه فرهنگى افغانستان، مدارس دينى، مطبوعات و تشكل‌هاى فرهنگى و نمايه نشريات مباحث اين فصل را تشكيل مى‌دهد.

    در فصل پنجم، ابتدا اقتصاد اين كشور مدنظر قرار گرفته است. افغانستان با وجود منابع طبيعى و ذخاير معدنى فراوان در اثر جور و ظلم و استثمار حكومت‌هاى غيرمردمى و طرح‌هاى استعمارى، پنجمين كشور عقب مانده محسوب مى‌شود. در اين فصل در جداولى، ميزان توليدات معادن زغالسنگ و نفت و گاز ذكر شده است. ارائه اقلام صادراتى و وارداتى و پروژه‌هاى برق و آب و گاز رسانى از ديگر مباحث اقتصادى است. در بخش ارتباطات ابتدا شش راه مهم ارتباطى اين كشور ذكر شده و سپس به مخابرات و رسانه‌هاى اين كشور پرداخته شده است.

    فصل ششم، به و ضعيت نظامى افغانستان كه در غالب اردوها شكل گرفته اختصاص دارد. در بخشى از اين فصل مى‌خوانيم: «درباره تشكيل اردوى افغانستان در گذشته‌ها، مثل خيلى از مسائل ديگر اين كشور، دو ديدگاه و دوگونه قضاوت وجود دارد. يك ديد مثبت و توجيه‌گرايانه است كه به شكل گزارشى بيان مى‌شود و بدون اينكه به عملكردها توجه كافى داشته باشد، صرفاً نكات مثبت آن مورد توجه قرار مى‌گيرد...؛ ولى در مقابل اين ديد مثبت، ديدگاهى انتقادى نيز وجود دارد كه نه تنها عملكرد اردوى افغانستان را در برابر خواسته‌هاى ملت و برخورد خشن آن با مردم كشور را زير سؤال مى‌برد كه حتى درباره ساختار اردو و نحوه تشكيل آن نيز حرف‌هايى دارد». در اين فصل گزارش اردوى‌ها در ادوار تاريخى با ذكر تعداد نفرات و ادوات آمده است.

    وضعيت

    در ابتداى فهرست مطالب و در انتهاى اثر فهارس زير آمده است:

    1-منابع و مآخذ 2-اشخاص 3-مكان‌ها 4- اقوام و طوايف 5-احزاب و تشكل‌ها 6-كتاب‌ها و نشريات. در پاورقى آدرس منابع آمده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.