خلاصة النظر
خلاصة النظر | |
---|---|
پدیدآوران | مؤلف ناشناخته (قرن 7 ق) (نويسنده)
اشميتکه، زابينه (محقق) انصاري، حسن (محقق) |
عنوانهای دیگر | خلاصة النظر |
ناشر | موسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران موسسه مطالعات اسلامي دانشگاه آزاد برلين |
مکان نشر | ايران - تهران آلمان - برلين |
سال نشر | مجلد1: 1385ش , |
شابک | 964-8036-25-x |
موضوع | کلام شيعه اماميه - متون قديمي تا قرن 14 کلام معتزله |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 209/8 /خ8 |
خلاصة النظر، تألیف نویسندهای ناشناس (زنده در قرن ششم و اوائل قرن هفتم هجری)، در برخی موضوعات کلام شیعی، به زبان عربی نوشته شده است. تحقیق و مقدمه کتاب به قلم زابینه اشمیتکه و حسن انصاری به انجام رسیده است؛ البته مقدمه اشمیتکه به زبان انگلیسی در انتهای اثر آمده و در ابتدای اثر پیشگفتار فارسی نصرالله پورجوادی جایگزین شده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و هشت باب است که هر باب خود مشتمل بر مسائلی است.
فصلبندی و چینش مباحث کتاب، شبیه فصلهای برخی از متون کلامی سده چهارم و پنجم هجری است. مهمترین ابواب آن عبارتند از: اثبات صانع، صفات، عدل، تکلیف، وعد و وعید، نبوت، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، آجال و ارزاق[۱].
نویسنده کتاب، به سبک و سیاق بسیاری از کتابهای قدیمی، به منابع خود اشاره نکرده و تنها به عباراتی از الاقتصاد شیخ طوسی درباره صرفه اشاره کرده است. او به برخی دیدگاههای کلامی سید مرتضی، ابوالصلاح حلبی و سدیدالدین حمصی اشاره کرده و مشخص نیست که آیا این دیدگاهها را از کتابهای آنان استخراج کرده یا از منبع دیگری بهره برده است. نکته شایان توجه این است که نویسنده هیچ ارجاعی به کتابهای کلامی خود ندارد. شاید به این دلیل که خلاصة النظر را در جوانی و قبل از اینکه کتابهای کلامی دیگر را به رشته تحریر درآورد، نوشته است[۲].
گزارش محتوا
نصرالله پورجوادی، مقدمهاش بر این اثر را اینگونه آغاز میکند: کتاب خلاصة النظر که در اینجا تصحیح و بهعنوان دومین اثر از سلسله متون و مطالعات فلسفی و کلامی چاپ میشود، متنی است کلامی از نویسندهای شیعی دوازدهامامی و از پیروان مذهب معتزلی. سابقه کلام معتزلی در میان شیعه امامیه به خاندان نوبختی در قرن سوم برمیگردد، هرچند که اثری از ایشان تاکنون پیدا نشده است. از اواخر قرن ششم به بعد، آراء ابوالحسین بصری (متوفی 436ق) در شیعیان امامی تأثیر گذاشت. آراء بصری در متکلمان امامی در قرنهای بعد مانند خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی 672ق) نیز تأثیر گذاشته است. در فاصله میان حمصی رازی و خواجه نصیرالدین طوسی، آثار کلامی اندکی از امامیه بهجا مانده است. یکی از این آثار، کتاب حاضر، یعنی خلاصة النظر است. در این کتاب، آراء ابوالحسین بصری که متفاوت از آراء بهشمیه است، دیده میشود. از حمصی رازی نیز در این اثر نام برده شده است، ولی مفاهیم و اصطلاحات فلسفی که از زمان خواجه نصیر وارد کلام شیعه شده است، در این اثر دیده نمیشود. مؤلف از پارهای علمای شیعی پیش از خود، مانند خاندان نوبختی، شیخ مفید، شریف مرتضی، شیخ طوسی (بهخصوص از دو کتاب الاقتصاد و التمهيد)، ابوالصلاح حلبی که شاگرد شیخ طوسی و شریف مرتضی بوده و بالاخره از حمصی رازی نام برده است. از ساختار کتاب و محتوای آن میتوان فهمید که مؤلف متأثر از کتاب «المنقذ من التقليد» حمصی رازی بوده است[۳].
برخی دیگر از محققان نظریه پیروی نویسنده از مکتب ابوالحسین بصری را نپذیرفته، چنین نوشتهاند: «خلاصة النظر از کتابهای نویافتهای است که به نویسندهای امامیمذهب و ناشناخته تعلق دارد. شواهد نشان میدهد که نویسنده این کتاب در دوره میانی سده ششم و هفتم هجری زندگی میکرده و برخی مستشرقان در یک ادعایی نهچندان متقن و محکم، معتزلی بودن نویسنده و پیروی او از مکتب متأخر معتزله - یعنی مکتب ابوالحسین بصری - را مطرح کردهاند. در واقع، نویسنده کتاب، به سنت کلامی پیشین امامیه - بهطور عمده اندیشه شیخ مفید - نیز تعلق خاطر داشته است»[۴].
در این اثر هیچ اشارهای به نام نویسنده نشده است. همچنین با بررسیهای انجامشده هیچ ارجاعی به این کتاب در کتابهای دیگر نیست؛ علاوه بر این، هیچ اشارهای به کتابی با نام خلاصة النظر در فهارس به دست نیامد. بنابراین هیچ اطلاعی از شخصیت نویسنده در دست نیست و تنها راه پیش روی ما برای شناختن وی، تأمل در مطالب کتاب است. نویسنده این کتاب از متکلمان امامیه اثناعشری است و در این اثر به اثبات امامت ائمه(ع) پرداخته و از غیبت امام دوازدهم(ع) بحث کرده است[۵].
با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. درحالیکه معتزله در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ بهطوریکه معتزله بغداد قائل به وجوب اصلح شدند و در مقابل معتزله بصره منکر آن بودند. آنچه از شواهد پیداست، نویسنده کتاب از دسترسی به برخی کتابها محروم بوده است. به همین دلیل، نسبت قوله به تجرد نفس به شیخ مفید را منکر شده است. او با این استدلال که قول به تجرد نفس با عدل و اختیار انسان منافات دارد، قول به مادی بودن حقیقت انسان را به شیخ مفید نسبت داده است که اگر نویسنده کتاب به کتابهای شیخ مفید، مانند أوائل المقالات یا المسائل السروية دسترسی داشت، چنین قضاوتهایی نمیکرد؛ زیرا نوعی نظریه تجرد نفس بهصراحت، در این دو کتاب پذیرفته شده و شیخ مفید در هیچکدام از آثار خود، به جسمانیت نفس نظر نداده است[۶].
در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار زابینه اشمیتکه، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از:
- برهان اثبات وجود خدا: به اعتقاد اشمیتکه، نویسنده کتاب از برهانی که ابوالحسین بصری مبدع و مبتکر آن بوده، بهره گرفته است و میگوید: «و هذا المذهب عندي صحيح معتبر»، ولی با مراجعه به کتاب، درمییابیم که نویسنده از برهانی بسیار ساده برای اثبات وجود خدا استفاده کرده است که ظاهراً با عنوان «برهان حضرت ابراهیم خلیل» (طریقه ابراهیم) شناخته شده است. درعینحال، برهانی که ابن ملاحمی به بصری نسبت میدهد، برهان مفصلی است که بر ملاحظه وجوه اشتراک و اختلاف اجسام مبتنی است.
- وجود و ذات (حقیقت معدوم): یکی دیگر از مواردی که اشمیتکه به آن اشاره کرده، همراهی نویسنده کتاب با ابوالحسین بصری در اعتقاد او به وجود و ذوات است. ابوالحسین بصری دو ایده درباره وجود داشت: نخست، اشیاء و وجود یک شیءاند و دیگری، نفی نظریه بهشمیان مبنی بر اینکه اشیاء در عدم، دارای ذوات هستند. به نظریه اشمیتکه، نویسنده کتاب در این نگاه از ابوالحسین بصری پیروی کرده است. این در حالی است که این نظریه در کلام امامیه ریشه دارد و شیخ مفید به این نظریه اعتقاد داشت. او معتقد بود که وجود، عین ذات است و اشیاء در حال عدم، از شیئیت برخوردار نیستند. بنابراین میتوان ریشه اندیشه نویسنده کتاب را برگرفته از اندیشه متکلمان امامیه دانست، نه ابوالحسین بصری[۷].
درباره عنوان کتاب، با توجه به افتادگی اول و آخر کتاب، طبیعتاً نباید نام آن مشخص باشد، ولی مصححان کتاب ضمن اشاره به چند بخش بودن نسخه خطی این کتاب، بخشهای آن را به این صورت تقسیم کردهاند: ثانية، ثالث (که درست آن: ثالثة)، رابعة، خامسة و... و در بخش دهم، صفحه 82 آ، از نسخه خطی آمده است: «عاشرة من الخلاصة النظر» که صحیح آن باید «عاشرة من خلاصة النظر» باشد. البته، مشخص نیست که این تقسیمبندی و نامگذاری از نویسنده یا شخص دیگری بوده است. بههرحال، با توجه به آنچه در نسخه خطی آمده، میتوان نام خلاصة النظر را ترجیح داد[۸].
وضعیت کتاب
این کتاب که مورد توجه مستشرقان اسلامی قرار گرفته، در سال 1385ش، از سوی پروفسور زابینه اشمیتکه و آقای حسن انصاری تصحیح و منتشر شد که نسخه اصلی آن در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود[۹].
متن کتاب حاضر نیز از روی همان نسخه خطی تصحیح شده است[۱۰].
مقدمه زابینه اشمیتکه ترجمه نشده و در انتهای اثر به زبان نگلیسی ارائه شده است.
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و مصادر تحقیق در انتهای آن ذکر شده است.
همان گونه که پورجوادی در پیشگفتار نوشته، نسخه مورد استفاده قطعاً به خط مؤلف نبوده، ولذا اشتباهات دستوری و رسمالخطی زیادی در آن دیده میشود؛ هرچند که احتمالاً پارهای از اشتباهات از خود مؤلف است[۱۱]. این اشتباهات در متن، تصحیح و در پاورقیهای کتاب تذکر داده شده است.
پانویس
منابع مقاله
- پیشگفتار کتاب.
- [[:noormags:1209754
|بیاتی، حیدر، «درباره کتاب خلاصة النظر»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کلام اهلبیت(ع)، پاییز و زمستان 1394، شماره 2، صفحه 143 تا 160]].