الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح
الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح، اثر احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه، کتابی است در انتقاد به دین مسیحیت و تناقضات موجود در آن که به قلم علی بن حسن بن ناصر المعی، عبدالعزیز بن ابراهیم و حمدان بن محمد حمدان، تحقیق و تصحیح شده است.
الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح | |
---|---|
پدیدآوران | ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم (نويسنده)
المعي، علي بن حسن (محقق) العسکر، عبدالعزيز بن ابراهيم (محقق) الحمدان،حمدان بن محمد (محقق) |
ناشر | دار الفضيلة |
مکان نشر | عربستان - رياض |
چاپ | 2 |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه تألیف
در زمان ابنتیمیه، مکاتب کلامى از رشد و گـسترش بازمانده و دفـاعیههاى آنـان از اسلام فاقد روش بود و بیش از آنکه عامه مسلمانان را مـخاطب سـازد، به خواص اختصاص داشت. در چنین فضایى ابن تیمیه از نوشتن کتاب خود دو هدف اصلى را دنبال مىکرد: نخست توجه به عامه مسلمانان و زدودن هـرگـونه شبهه از دلهـای آنان و دیگرى معرفى اسلام به مسیحیان بهگونهاى درست و دقیق؛ بـه همین سبب چنین کتابى شایان توجه است[۱].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محققان و نویسنده آغاز و مطالب بدون تبویب یا فصلبندی خاصی، در موضوعات و عناوین متعدد و مختلفی، در سه جلد، سامان یافته است.
هـرچند کتابهاى متعددى در نقد مسیحیت بـه دست مـسلمانان نـوشته شده است، اما اثر حاضر به سبب روشمندى خود از آنها متفاوت است و مىتوان آن را کتابى «تأسیسى» در این عرصه دانست[۲].
گزارش محتوا
در مقدمه محققین، ضمن ارائه زندگینامه مفصلی از نویسنده، به بیان اسباب تألیف کتاب پرداخته شده و به محتوای کتاب، اشاره گردیده[۳] و در مقدمه مؤلف، پس از حمد و ثنای الهی، موضوع کتاب، بیان گردیده است[۴].
ابـن تیمیه کتاب خود را در پاسخ به نامه یکى از عالمان مسیحى اهل قبرس نوشته است. وى در این نامه با استناد به آیات قـرآنى و شـواهد دیگر نقلى و عقلى، کوشیده بود تا برترى آیین مسیح را بر اسلام نشان دهد. هـمچنین از نـامهاش آشـکار مىشد که وى آشنایى خوبى با اسلام و متون آن دارد. ابن تیمیه این فرصت را غنیمت شمرده تا مسیحیان را مخاطب ساخته، بـهتـفصیل مـدعیات آن عالم قبرسى را که بازگویى و بازتولید همان مدعیات پیشین در قالبى تازه بود، به نـقد کشـد[۵].
ابن تیمیه در کتاب خود بهتـفصیل یکایک عـقاید دینى اسلامى را معرفى، تقریر و تثبیت، کرده و سپس به گزارش و نقد دیدگاههاى رقیب مىپردازد و در این راه بهترتیب از سه مرحله مىگذرد: گزارش مـسئله، آوردن شـواهد و آنگاه تقریر حقیقت.
ابن تیمیه به شیوهاى جدلى همه توان خود را بهکار گرفته تا باور تثلیث را ابـطال کنـد و ازآنـجاکه آن را ریشه باورهاى مسیحى مىداند، از هیچ کارى فروگذار نکرده است؛ از جمله طرح شقوق و فروع مـختلف و پراکنـدهنویسى و اسـتطراد در بحث[۶].
ابن تیمیه پس از طرح و نقد بحث تثلیث، بـهگونهاى مـستقل، بـحث تصلیب و فدیه را پیش کشیده و از گستردن بحث و بهکارگیرى هـمه شیوههاى عـقلى و نـقلى و حرکت در سطوح بحث خوددارى نکرده است[۷].
موضوع مطرحشده بعدی، مسئله کتب مقدس عهدین و وحیانى بودن آنهاست. ابن تیمیه در این بحث مىکوشد تا اصـل وحـیانى بودن این کتابها را نقد کرده و نـشان دهد که تـحریف شدهاند و قـیاس آنـها را بـه قرآن باطل شمارد. ابن تیمیه در این بحث، شیوهاى جدلى پیش گرفته و با اصل قرار دادن قـرآن مـىکوشد نادرستى و تحریفات عهدین را بنمایاند. در این بحث، ابن تیمیه از گستردن بىدلیل مسائل خوددارى نکرده و راه تفصیل را برگزیده است[۸].
بحث بعدی کتاب، جایگاه نـبوت است؛ درحالىکه عدهاى از بنىاسرائیل در حق پیامبران(ع) از هیچ استخفافى فروگذار نمىکردند، برخى از مسیحیان مقام پیامبرشان را تا حـد خـدایى بالا بردند؛ بدین ترتیب هر دو گـروه از مـسیر مـیانه دور شـدند. این کتـاب در پى آن است تا این بـحث را بـهنیکى بکاود و خطاهاى رایج کتاب مقدس و پیروان آن را در اینباره به نقد کشد و نبوت حضرت محمد(ص) را ثابت کند. با بررسى این بحثها متوجه مىشویم که ابن تیمیه در کتاب خود راه تفصیل را پوییده و از هیچ بحثى، چه ریز و چه درشت، فروگذار نکرده و به این ترتیب کتابى دائرةالمعارفگونه پدید آورده است که در آن گفتههاى پیشینان را مىتوان یافت؛ به همین سبب ابن تیمیه در کتاب خود بحث تصلیب و اعمال و سلوک اهل کتاب را شایسته بحثى مستقل دیده است. در حقیقت باید گفت ابـن تیمیه به واقعیت و اعمال عبادى مـسیحیان در طـول تاریخ نیز توجه داشته و از این جهت کتاب او غنى است و مىتوان آن را عرصهاى براى فهم سلوک اخلاقى و عبادى مسیحیان دانست[۹].
در پایان میتوان به این نکته اشاره نمود که ابن تیمیه مباحث فراوانى را در کتاب خود آورده، لیکن آنها را از هم متمایز نساخته است؛ در نتیجه تداخل و همپوشانى قابل توجهى در مباحث او به چـشم مىخورد. ابن تیمیه عمدتاً در پى دفاع از آموزههاى اسلامى و اثبات درستى آنهاست تا ابطال آموزههای مسیحی و نشان دادن تناقض درونی آنها. نویسنده از میراث کلامى مسلمانان در کار خود بهنیکى بهره گرفته، لیکن در آن حد متوقف نشده و کوشیده است هوشمندانه بر آن چیزى بیفزاید و مباحث خود را از حوزه مسائل نظرى و انتزاعى صـرف بـیرون آورده، با واقعیت زمانه خود گره بزند. این کتاب درست در زمانهاى که اعتقادات مسلمانان در معرض حمله قرار داشت نوشته شده و نویسنده دغدغه مسائل زمانه خود را داشته است. بدین ترتیب، این کتاب بیانگر اسـتمرار و تـکامل مـناظرات کلامى بین الادیانى و تحولات آن اسـت[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد و فهرست مطالب هر سه جلد، بههمراه فهرست روایات، اشعار، اماکن، اعلام و اعلام النساء، در انتهای جلد سوم آمده است.
در پاورقیها که توسط محققین و بسیار مفصل و دقیق نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع و اشاره به اختلاف نسخ، توضحیات جامع و مفصلی راجع به برخی از کلمات و عبارات متن، ارائه گردیده است.