نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول

نهاية المأمول فى شرح كفاية الاصول شرح برخى مبحث الفاظ كتاب كفايةالاصول آخوند خراسانى در مورد حجيت قطع و ظنون معتبره به قلم شيخ محمد على اجتهادى است.

نهایة المأمول في شرح کفایة الأصول (اجتهادی، محمدعلی)
نهاية المأمول في شرح كفاية الأصول
پدیدآورانآخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین (نويسنده) اجتهادی، محمدعلی (شارح)
عنوان‌های دیگرکفایه الاصول. شرح
ناشرمطبعه الاسلامية ج: 1-1, 2-2, 2-3, 2-4
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1411 ق
چاپ1
موضوعآخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین، 1255 - 1329ق. کفایه الاصول - نقد و تفسیر اصول فقه شیعه - قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏3‎‏ ‎‏ک‎‏70‎‏213‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

در اين اثر مقاصد ششم تا هشتم كتاب كفايه در سه مجلد جداگانه شرح شده است.

گزارش محتوا

در جلد اول ابتدا به بحث امارات معتبر شرعى و عقلى و حجيت آنها پرداخته شده است. در اين راستا نگارنده به بررسى حجيت قطع پرداخته و به تبيين مفهوم حكم فعلى، ظاهرى و واقعى و فرق ميان آنها بيان كرده است. آنگاه خصوصيت احكامى را كه مكلف قطع به آنها دارد را بررسى نموده و وجوب عمل كردن بر مقتضاى قطع را بيان كرده است.[۱] 

در ادامه نويسنده به بحث در مورد تجرى و انقياد پرداخته و ثواب و عقاب كردن بر امرى قطعى را بر اساس اين دو مقوله بيان كرده و مصاديق تجرى و انقياد را بررسى نموده است.[۲]  وى از منظرى قرآنى، روايى و عقلى به مباحث مختلف قطع اشاره نموده و با توجه به اقسام قطع به احكام آن پرداخته و مخالفت امر قطعى را در هيچ صورتى نه از لحاظ شرعى و نه عقلى جايز ندانسته است. وى ديدگاه شيخ مرتضى انصارى و آخوند خراسانى را در مورد لزوم التزام به تكليف در صورت قطع به حكم را از منظر آنان بررسى نموده است.[۳] 

اثبات حجيت مطلق قطع از هر راهى كه ايجاد شود، از مباحث بعدى كتاب است. در همين راستا نويسنده به حجيت قطع قطّاع و تنجز تكليف در صورت حصول قطع براى مكلف اشاره كرده و عدم صحت مجازات مكلف در اين حالت را بررسى نموده است.[۴] 

در قسمت ديگرى از كتاب به بحث درباره تنجز تكليف توسط علم اجمالى پرداخته شده و قطع اجمالى مانند علم اجمالى تكليف‌آور دانسته شده است. آثار علم اجمالى در تنجز تكليف با ذكر برخى از مصاديق آن بيان شده و نسبت بين علم اجمالى و علم تفصيلى (قطع) بررسى گرديده است.[۵] 

تا اينجاى كتاب در مورد آثار تكليف‌آور قطع مى‌باشد. پس از آن نويسنده به بحث درباره امارات غيرقطعيه (ظنون معتبر) و حجيت آنها پرداخته و ادله عقلى و نقلى حجيت آنها را بررسى نموده است. در اين زمينه نويسنده ابتدا به امكان تعبدبه امارات ظنيه پرداخته و دلايل و شرايط حجيت ظن را بيان كرده است.[۶]  نويسنده سپس به بحث در مورد حجيت ظواهر پرداخته و ابعاد مختلف اين مسأله را بررسى نموده است. وى در اين زمينه به ادله قرآنى، روايى، بناى عقلاء و اجماع فقها و اصوليين اشاره نموده و ديدگاه چند تن از اصوليين معاصر را در اين‌باره ذكر كرده و اختلاف نظرهاى آنان را مورد ارزيابى قرار داده است.[۷] اختلاف قرائت قرآن و تأثير آن در اختلاف در ظهور و در نتيجه اختلاف در حكم شرعى از مباحث بعدى كتاب است كه در اين مورد نيز نويسنده ديدگاه آخوند خراسانى را با ديدگاه چند تن از اصوليين ديگر مقايسه نموده و وجود قرينه در آيات را براى استنباط حكم شرعى مورد توجه قرار داده است.

در قسمت بعدى كتاب به بررسى حجيت قول لغويين و استدلال به قول آنان در استنباط حكم شرعى پرداخته شده و ادله عقلى و نقلى آن را بيان كرده است.[۸]  حجيت اجماع منقول عنوان بحث بعدى كتاب است كه در اين قسمت نويسنده مناقشه برخى از علماى اصول را مبنى بر عدم حجيت اجماع منقول نقل كرده و امكان وقوع چنين اجماعى از منظر آخوند خراسانى را بررسى نموده است.[۹]

شارح در بخش بعدى كتاب به ديدگاه‌هاى آخوند خراسانى و شيخ مرتضى انصارى و برخى ديگر از علماى علم اصول در مورد حجيت شهرت فتوايى اشاره كرده و آن را براى جبران ضعف ادله ديگر مفيد دانسته و حجيت مستقلى براى آن از منظر علماى نامبرده قايل نمى‌شود.[۱۰] 

بحث درباره حجيت خبر واحد و ادله قرآنى، روايى و عقلى مورد استناد از ديگر مباحث كتاب است. شارح در اين قسمت از كتاب نيز به اختلاف نظر علماى اماميه اشاره كرده و ديدگاه‌هاى موافقان و مخالفان حجيت خبر واحد را منعكس كرده و حاصل قول آخوند خراسانى در اين مسأله را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. وى برخى از آيات نهى كننده از اتباع ظن را كه مخالفان حجيت خبر واحد به آن استناد كرده‌اند را توجيه كرده و از حجيت خبر واحد دفاع مى‌كند و معتقد است اگر ما قائل به حجيت خبر واحد در عصر عدم حضور امام معصوم نشويم باب علم و علمى به روى ما بسته خواهد شد و به هيچ وجه نمى‌توانيم به حكم شرعى كه حكمى ظاهرى و رفع تكليف كننده در عصر غيبت است دست يابيم و بايد دست از استنباط احكام شرعى بشوييم.[۱۱] 

پانویس

  1. نهایة المأمول فی شرح کفایة الأصول‌، اجتهادی، محمد علی‌، دار النشر، قم‌،چاپ اول‌، ج۱، ص۹
  2. همان، ج۱، ص۱۵
  3. همان، ج۱، ص۳۶
  4. همان،  ج۱، ص۷۵
  5. همان،  ج۱، ص۸۲
  6. همان،  ج۱، ص۱۱۰
  7. همان،  ج۱، ص۱۴۷
  8. همان،  ج۱، ص۱۸۳
  9. همان،   ج۱، ص۱۹۱
  10. همان، ج۱، ص۲۳۰
  11. همان، ج۱، ص۲۳۶

منابع مقاله

متن کتاب


وابسته‌ها