تطور البحث الدلالي؛ دراسة تطبيقية في القرآن الكريم
تطور البحث الدلالي؛ دراسة تطبيقية في القرآن الكريم | |
---|---|
پدیدآوران | صغير، محمدحسین علي (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | دراسة تطبيقيه في القرآن الکريم |
ناشر | دار المؤرخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - مسائل لغوی معني شناسی - جنبههاي قرآني |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 82/2 /ص7ت6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تطور البحث الدلالي؛ دراسة تطبيقية في القرآن الكريم نوشته محمد حسین علی صغیر، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی و فلسفه. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب دارای یک مقدمه و محتوای مطالب در چهار فصل و یک خاتمه است. نویسنده در خاتمه کتاب، خلاصه نتایج فصلهای سابق را بیان کرده است. نویسنده، مصادر بحث را در دو قسمت ارائه کرده است. مصادر عربی و مصادر غیرعربی (اجنبی)؛ در این میان، سهم مصادر عربی 37 کتاب و سهم مصادر اجنبی یک کتاب است.
گزارش محتوا
فصل اول
نویسنده در فصل اول به نظریه معناشناسی از نگاه نوگرایان (مدرنیستها) میپردازد. او در این فصل به نتیجه تلاش نوگرایان عرب و اروپایی در این نظریه اشاره کرده و معتقد است که:
- میشل بریل لغوی فرانسوی بهعنوان اولین شخص و مؤسس معناشناسی است.
- معنای دلالت نزد اروپائیان، عبارت است از اتحاد جامعی در چارچوبی یکپارچه و پیشرفته بین دال و مدلول که غیرقابل تجزیه و تفکیک است.
- بحث معناشناسی معاصر، بر ارتباط زبان و فکر تأکید دارد به خاطر ارتباط مستقیمی که بین سیگنالهای عناصر در ذهن ما وجود دارد.
- ادراک معنی پدیدهها به دو صورت حسی و معنوی امکانپذیر است؛ دلالت حسی همان چارچوب بیرونی است که بهصورت شکل یک شیء است و دلالت معنوی، چارچوب داخلی ماده است که با مضمون و محتوا بیان میشود.
- کشف تفاوتهای معناشناسی بین نظر و عمل و سعی در ایجاد اصطلاحی برای فهم مشترک عربی و اروپایی از طریق مقایسه بین نظرات مختلف[۱].
فصل دوم
نویسنده در فصل دوم به اصالت معناشناسی نزد اعراب میپردازد. وی تلاشهای اولیه علمای اسلام و عرب دراینباره را بیان میکند و اصالت معناشناسی در نزد آنان را از میان استقرای تاریخی نظریات مختلفشان در این موضوع بیرون میکشد.
ایشان در فصل دوم نتایج ذیل را به دست میآورد:
- سنگ بنای اولیه تدوین مباحث معناشناسی از نوآوریها و حرکتهای علمی عربها است که در این زمینه بر سایر ملل پیشی گرفتهاند.
- مکتب معناشناسی اعراب و لطافت خوانایی آن، یکباره پدید نیامده است بلکه سیر تکاملی آن از مسیر پرسش و پاسخ و نقض و ابرام در میان دستان بزرگ اندیشمندان کاوشگر این مبحث را به چارچوب کنونیاش رسانده است.
- خلیل بن احمد (متوفی 175ق) و ابو عثمان جاحظ (255ق) و ابوالفتح عثمان بن جنی (متوفی 392ق) از سابقین در این اصطلاح هستند.
- احمد بن فارس (متوفی 395ق) صاحب نظریه یکپارچه در معناشناسی، نظریه تنوع دلالتها و اقسام آنها، توازن اصوات، استنتاج دلالتی خاص برای هر شکلی که از تعدادی حروف تشکیل شده باشد، است.
- شریف رضی (متوفی 406ق) ابومنصور ثعالبی (متوفی 429ق) و عبدالقادر جرجانی (متوفی 471ق) از کسانی هستند که به این مسئله اصالت دادهاند و در برخی آثار علمیشان بهصورت عملی به آن پرداختهاند.
- تلاشهای ضیاءالدین ابن اثیر (متوفی 637ق) و حازم قرطاجنی (متوفی 684ق) و جلالالدین سیوطی (متوفی 911ق) در تطبیق میان نظر و عمل در این موضوع بهصورت دامنهدار بوده است[۲].
فصل سوم
نویسنده در فصل سوم به تطبیقات معناشناسی در قرآن کریم میپردازد. او این مباحث را در سه پدیده پی میگیرد؛ لذا در این فصل به مجموعه ترکیبی لفظیای در قرآن کریم میرسد و آن را لغتی اجتماعی دارای سرشت دلالی خاصی مییابد که فعالیتهای بیانی آن از مشخصههای همگون بلاغی مشتق شده است؛ مشخصههای همگون بلاغیای که علاوه بر معانی اولیه بر معانی ثانویه هم تأکید دارند. این امر از طریق تطبیقات معناشناسی بر جملههای انتخاب شده از میان آن الفاظ صورت گرفته است.
نویسنده، در این فصل از طریق طرح این مباحث به نتایج ذیل دست مییابد:
- قرآن کریم از طریق پدیدههای قرآنی لفظ مناسب را برای موقعیت مناسب، برگزیده است. قرآن، الفاظ را برای دلالتشان برگزیده است و سازگاری آن با مقتضیات حال در روش استعمال لفظ را در صدور جهات متعدد از آن در نظر گرفته است. این انتخاب کلمات ذاتاً مورد نظر نبوده است بلکه منظور از آن رساندن معنی مورد نظر بوده است پس فی ذاته نه الفاظ بر معانی اولویت دارند و نه به عکس. همچنین، درباره کلمات باید این نکته را هم در نظر داشت که توجه خطاب خداوند در آن به ساکنان زمین بوده است و آنان بهحسب ذائقه فطریشان علاقهمندند تا آن را بهصورت عقلی بفهمند و اسرارش را از طریق علم کشف کنند.
- نویسنده در این فصل نمونههای قابل توجه در قرآن را انتخاب میکند و به تحلیل انتقادی آن پرداخته و همانندهایی برای آنها میآورد. وی از روش عربها در استعمال در مواردی که ما را به رویکرد معناشناسی پایه در استقرای اصول معناشناسی در قرآن نزدیک میکند، پیروی میکند.
- او خطابی (متوفی 388ق) را در تطبیق فرضیاتی که درباره برخی از الفاظ قرآن کریم ارائه کرده، عالمی موفق و دقیق بهحساب میآورد. خطابی در این موارد به متبادر از فهم عرفی استناد کرده و برای آن شواهدی از میراث ادبی عرب ارائه داده است.[۳]
فصل چهارم
نویسنده در فصل چهارم به ارائه آماری از محققان عرب و اروپایی قدیم و جدید این مسئله ارائه کرده است تا مایهروشنی راه پژوهشگران دایرةالمعارفی باشد. وی واژهنامهای در این فصل ارائه میدهد و آن را به ترتیب معجمهای معاصر، مرتب میکند. برخی از اطلاعات مهم درباره این موضوع که در این معجم ارائه شدهاند شامل اسامی و کتابها و تواریخ و عناوینی هستند که موجب تسهیل در کار آکادمیک میشود[۴].
وضعیت کتاب
کتاب، دارای فهرست مطالب و کتابنامه است. فهرست مطالب بهصورت مختصر در انتهای اثر و بهصورت مفصلتر در ابتدای آن ذکر شده است. همچنین نویسنده آیات قرآنی که در کتاب به آنها استناد کرده را به ترتیب ارائه مصحف، در انتهای کتاب لیست کرده است[۵]. پاورقیها در موارد معدودی، علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی توضیح مختصری درباره اشخاص یا کتب و... هستند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.