مجموعة رسائل الكرماني

    از ویکی‌نور
    مجموعة رسائل الكرماني
    مجموعة رسائل الكرماني
    پدیدآورانکرمانی، احمد بن عبدالله (نويسنده)


    غالب، مصطفي (محقق)
    ناشرمجد (الموسسة الجامعية للدراسات و النشر و التوزيع)
    مکان نشرلبنان - بيروت
    سال نشرمجلد1: 1407ق ,
    چاپ2
    موضوعاسماعيليه - عقايد کلام اسماعيليه
    زبانعربي
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏215‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏4‎‏م‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    مجموعة رسائل الكرماني، اثر احمد حمیدالدین کرمانی (متوفای حدود 411ق)، در موضوعات متنوع است که توسط مصطفی غالب مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است.

    برخی بر این باورند که دو رساله آخر کتاب نوشته حمیدالدین کرمانی نیست، بلکه رساله دوازدهم، یعنی «الرسالة في الرد علی من ينكر العالم الروحاني» را شهریار بن حسن و رساله «خزائن الأدلة» را ابویعقوب اسحاق بن احمد سجستانی نوشته‎اند[۱].

    ساختار

    این اثر با مقدمه محقق آغاز و به دنبال آن سیزده رساله آمده است.

    گزارش محتو‎‎ا

    مقدمه محقق شامل بیان انگیزه نویسنده در هریک از رساله‎ها، توضیح و معرفی هرکدام از رساله‎ها، ترجمه نویسنده و روش تحقیق است.

    سیزده رساله موجود در این اثر به شرح زیر است:

    1. الرسالة الدرية في معنی التوحيد؛
    2. رسالة النظم في مقابلة العوالم بعضها بعضا؛
    3. الرسالة الرضية في الجواب علی من يقول بقدم الجوهر و حدوث الصورة؛
    4. الرسالة المضيئة في الأمر و الآمر و المأمور؛
    5. الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه؛
    6. رسالة الروضة في الأزل و الأزلي و الأزلية؛
    7. الرسالة الزاهرة في جواب مسائل؛
    8. الرسالة الحاوية في الليل و النهار؛
    9. رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله؛
    10. الرسالة الواعظة في الرد علی الأخرم الفرغاني؛
    11. الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي؛
    12. الرسالة في الرد علی من ينكر العالم الروحاني؛
    13. خزائن الأدلة.

    در اینجا به توضیح برخی از آن‎ها می‎پردازیم:

    الرسالة الدرية في معنی التوحيد

    این، اولین رساله‎ای است که در این اثر آمده است. نویسنده در این رساله نظر فاطمیان را درباره توحید خدای متعال گسترش می‎دهد. او ثابت می‎کند که به هیچ صفتی از صفات وی نمی‎توان دست‎ یافت. او نه جسم است و نه در جسم و هیچ عاقلی ذات او را نمی‎تواند درک کند و هیچ‎کس نمی‎تواند او را حس کند و او را با هیچ لفظ و گفتاری نمی‎توان تبیین نمود[۲].

    الرسالة اللازم في صوم شهر رمضان و حينه

    این، پنجمین رساله ‎است که در این اثر آمده است. کرمانی درباره رؤیت معتقد است که رؤیت به دو شکل صورت می‎گیرد:

    1. رؤیت طبیعی؛
    2. رؤیت نفسی.

    رؤیت طبیعی با چشم صورت می‎گیرد و چشم، رنگ‎ها و اشکال و... را می‎بیند و این نیاز به استدلال ندارد. رؤیت نفسانی، علمی است که از طریق قلب و نفس حاصل می‎شود و با رؤیت طبیعی متفاوت است. ایشان در بخشی از این رساله، بعد از مناقشه تمام آیات و احادیثی که در موضوع روزه آمده، به این نتیجه می‎رسد که روزه ماه مبارک رمضان سی روز تمام است و...[۳].

    رسالة مباسم البشارات بالإمام الحاكم‎بأمرالله

    این، نهمین رساله است و به‎منظور تقویت مبادی فکری اسماعیلیه و با هدف مهار بحران فکری فاطمیان و به‎نوعی بر ضد تبلیغات منفی عباسیان به رشته تحریر درآمد. سراسر این اثر، پیرامون اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و تحکیم موقعیت متزلزل امام فاطمی است. کرمانی در این مجموعه سعی می‎کند تا ضمن تأکید بر جایگاه رفیع الحاكم‎بأمرالله و کاستن از ادعاهای غالیانه دعوت‎گران نواندیش، بشارت‎های پیامبر(ص) و اشاراتی را که در حق ائمه صورت گرفته، جمع‎آوری کند. او در فواصل گزاره‎های تاریخی، به‎گونه‎ای شرایط پیش‎آمده دربار الحاکم را امتحانی برای اهل دعوت می‎داند و تعجب‎آور اینکه به‎رغم رویکرد عقلانی و استدلالی‎اش با اذعان به افعال و اقدامات عجیب الحاکم که گاه معاصرانش از آن‎ها به کارهای سیاه تعبیر کرده‎اند، هرگز آن‎ها را رد نمی‎کند، بلکه آن‎ها را آزمودنی برای اهل دعوت تلقی می‎کند. حمیدالدین بنا بر ضرورت، چهارده فصل این رساله را به اثبات موضوع امامت اختصاص داد و اطاعت از ائمه را امری ضروری و واجب قلمداد کرد. کرمانی در فصل دوم همین رساله، به دلایل وجوب و ضرورت امامت الحاكم‎بأمرالله پرداخته، چهره‎ای کاریزماتیک، قدسی و لازم الاطاعه از او عرضه کرده است. نظر به عبارت‎پردازی‎ها و لفاظی‎های او در این کتاب و کاربست ادله و استدلال‎های کلامی و عقلانی در اثبات امامت اسماعیلیه به‎راحتی می‎توان پذیرفت که حمیدالدین تمامی تلاش خود را در این کتاب و دیگر آثارش معطوف به حل یا رفع بحران اعتقادی پدیدآمده برای جایگاه ازدست‎رفته امامت، به‎ویژه امامت الحاكم‎بأمرالله، مبذول داشت. اندیشمند ایرانی کوشید تا تناقضات و بحران فرهنگی پیش‎آمده را با مباحث فکری و کلامی پاسخ دهد و امامت خلفای فاطمی، به‎ویژه الحاکم را به‎حق جلوه دهد. در تأیید امام زمانش، الحاکم، به‎صراحت او را مفترض‎ الطاعه شمرد و این‎چنین ادعا کرد: «إن أميرالمؤمنين الحاكم‎بأمرالله – سلام ‎الله عليه - في كونه إماما في وقته و قائما في زمانه و قائدا لأهله و شفيعا للمتقين بحبله». او به‎منظور تحقق اهداف خود، مبنی بر تضعیف دشمنان فاطمیان و رفع بحران‎های فکری معاصرش، در پایان چهاردهمین فصل کتاب یادشده، ضمن معرفی دشمنان ولایت و امامت فاطمیان که مقیم بغداد و خراسان بودند، آن‎ها را فانی و مغلوب قلمداد می‎کند و در پایان رساله با اطمینانی خوش‎بینانه شکست دشمنان فاطمیان را در چهارصدمین سال رحلت پیامبر اکرم(ص)، یعنی سال 411 ق، پیش‎بینی می‎کند[۴].

    الرسالة الكافية في الرد علی الهاروني الحسني الزيدي

    این، یازدهمین رساله است. یکی از عالمان زیدی به نام هارونی حسنی در نقد دیدگاه اسماعیلیان گفتاری داشته که حمیدالدین کرمانی به ‎نقد و ردّ آن پرداخته است. تنظیم رساله بدین ‎صورت است که ابتدا با عنوان «عين المسألة»، اصل اشکال آمده و آنگاه نقد هارونی و سپس جواب حمیدالدین از وی آورده شده است. اولین مسئله این است که چرا اسماعیلیه برای عناوین ظاهری شرع، نظیر صلات و زکات و...، باطن معتقدند. کرمانی می‎کوشد تا اعتقاد اسماعیلیان را بر ظواهر به اثبات رساند و کتاب‎ها و آثاری را نیز در این زمینه یاد می‎کند. در صفحات بعدی کتاب، امامت، موردبحث قرار گرفته و با توجّه به اینکه هارونی، زیدی است، نص بر امامت را تنها درباره سه امام اوّل پذیرفته است. کرمانی جواب می‎دهد که چون امامی بر امام بعدی تصریح کند، این در واقع نص النبی است. آنگاه مسئله غیبت مطرح شده است و سؤال از الحاكم‎بأمرالله که از جنجالی‎ترین امامان اسماعیلیه است، بعد از آن آمده است و پس از اینها عقیده اسماعیلیان نسبت به خلفا آمده است[۵].

    خزائن الأدلة

    این، آخرین رساله‎ای است که در این اثر به چشم می‎خورد. این رساله نیز نمونه‎ای دیگر از کوشش‎های فکری و علمی کرمانی برای طرح و اثبات حقانیت الحاكم‎بأمرالله و ستردن تأثیرات سوء تبلیغات عباسیان در انکار و دروغ‎زن دانستن الحاکم است؛ بدین منظور او در سرمطلع این رساله، الحاکم را در جایگاه امام - خلیفه محق در رأس سلطه سیاسی - مذهبی دربار فاطمیان قرار می‎دهد و او را وارث ملک و حکمت نبوی می‎داند. با تأکید بر میراث‎بری الحاکم از حضرت ابراهیم و اسماعیل، امام فاطمی را مصداق آیه فَقَدْ آتَينٰا آلَ إِبْرٰاهِيمَ اَلْكتٰابَ وَ اَلْحِكمَةَ وَ آتَينٰاهُمْ مُلْكاً عَظِيماً (النساء: 54) می‎داند. علاوه بر این، در بیست‎وپنجمین خزانه که در اثبات امامت بیان شده است، بار دیگر تیغ تیز عقل را بر ادعای منکران امامت برکشیده و با استدلال‎های عقلانی، موقعیت امام فاطمی را در فرهنگ و نظام فکری شیعه اسماعیلی تبیین و تشریح می‎کند. با لازم الاطاعه دانستن امامان، ذریه حسنین(ع) را معیار صحیح در عرصه منازعات فکری معرفی می‎کند. رهروان ایشان را اهل بهشت می‎داند و متمسکان به حبل آنان را سعادتمند می‎شمارد. بدین‎وسیله، او در قالب راهکاری اثربخش به ارائه طرح‎واره نظریه امامت اسماعیلیه مبادرت کرد و علاوه بر تقویت مبادی فکری نوکیشان اسماعیلی، به مهار بحران فکری فاطمیان نائل آمد و چند صباحی از تنش‎های فکری اسماعیلیه کاست و اضمحلال زودهنگام دولت آنان را به تعویق انداخت[۶].

    وضعیت کتاب

    پاورقی‎ها به ذکر اختلاف نسخ و مستندات مطالب کتاب اختصاص یافته است.

    فهرست محتویات در انتهای کتاب آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص5-6
    2. ر.ک: همان، ص7
    3. ر.ک: همان، ص10
    4. جان‎احمدی، فاطمه، ص94-95
    5. جعفریان، رسول، ص107
    6. جان‎احمدی، فاطمه، ص95

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. جعفریان، رسول، «گزیده کتاب‎شناسی توصیفی فرق اسلامی»، آینه پژوهش، مرداد و شهریور 1369، شماره 2.
    3. جان‎احمدی، فاطمه، «مدیریت بحران دربار فاطمیان»، جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان 1390.

    وابسته‌ها