نتيجة المقال في علم الرجال

    از ویکی‌نور
    نتیجة المقال في علم الرجال
    نتيجة المقال في علم الرجال
    پدیدآورانمؤسسة الإمام الهادي علیه‌السلام، لجنة التحقیق (اشراف)

    شیخ کبیر، محمدحسن (نويسنده)

    اسدی، باسم محمد (محقق)
    ناشردليل ما
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1390 ش یا 1432 ق
    چاپ1
    شابک978-964-397-696-5
    موضوعحدیث - علم الرجال محدثان شیعه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏ن‎‏2

    نتيجة المقال في علم الرجال اثر شيخ محمدحسن بن صفر بارفروش مازندرانى، كتابى است پيرامون علم درايه و رجال به زبان عربى. مؤلف، در روز دوازدهم ماه شوال سال 1284ق، نگارش آن را به پايان رسانده است[۱]

    اين كتاب توسط شيخ باسم محمد اسدى تحقيق و تعليقه‌نگارى شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز و مطالب در شش باب، تنظيم شده است.

    در اين نوشتار ابتدا كلياتى در مورد «علم رجال» و چگونگى اعتبار قول علماى رجال بيان شده و ادله و شواهدى كه علماى رجال به آن‌ها استشهاد مى‌كنند تا ميزان اعتبار يك روايت و راوى را بسنجند، ذكر گرديده است. در ادامه فنون مربوط به علم رجال و چگونگى جرح و تعديل روات بيان شده و شروط عدالت يا عدم عدالت و وثاقت و عدم وثاقت رجال حديث و روات تبيين گرديده است. نويسنده همچنين به معرفى برخى از رجاليون بزرگ شيعه كه ديدگاه‌هاى رجالى آنان در توثيق يا عدم توثيق روات كاملا راه‌گشا و مورد اعتبار و قبول است، پرداخته و چگونگى رجوع به كتب رجالى و تشخيص حالات راوى و الفاظ مدح يا ذم راويان حديث، اصحاب اجماع و معرفى برخى از راويان مورد قبول علماى بزرگ رجال را ذكر نموده و شخصيت روايى آنان را منعكس كرده است.

    كتاب بر اساس دو نسخه چاپ سنگى و خطى، تصحيح شده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ابتدا زندگى‌نامه مختصرى از مؤلف ارائه گرديده و در ادامه، اقدامات تحقيقى صورت گرفته در مورد كتاب، گزارش شده است؛ اقداماتى از قبيل: مقابله نسخ و ثبت اختلافات آن‌ها؛ تخريج آيات، احاديث و آثار از مصادر و منابع معتبر؛ ذكر مطالبى كه مصنف از كتاب‌هاى رجالى و فقهى نقل كرده، از منابع اصلى آن‌ها؛ شرح و توضيح برخى از كلمات مبهمى كه فهم معناى صحيح آن‌ها، نياز به توضيح و تبيين داشته است و همچنين تعريف بعضى از اسامى شهرها و اماكن با اعتماد بر معاجم معتبر؛ افزودن فهارس فنى به‌منظور تسهيل در دسترسى به مطالب و...[۲]

    مقدمه مؤلف، به تعريف علم رجال، موضوع آن و علت نياز به اين علم، اختصاص يافته است[۳]

    در باب اول، به بيان چگونگى اعتبار قول علماى رجال و احوال گروهى از علما كه در جرح و تعديل و مانند اينها به اقوال آنان مراجعه مى‌شود و وضع و ترتيب كتب مربوط به اين فن، پرداخته شده است[۴]

    در مورد كيفيت و چگونگى اعتبار اقوال علماى رجال، اختلاف وجود دارد كه آيا رجوع به قول آنان از باب ظن است يا از باب روايت يا از باب شهادت. نويسنده در اين باب، ضمن بررسى اقوال مزبور، علمايى را كه نظرياتشان در باب جرح و تعديل روات، مرجع مى‌باشد، نام برده و توضيح مختصرى پيرامون هريك داده است. اين علما عبارتند از: ابن حجر، ابن داود، ابن شاذان، ابن شهرآشوب، ابن طاوس، ابن عقده، ابن غضائرى، ابن فضال، برقى، عقيقى، عياشى، كشى، شيخ طوسى، علامه حلى، شهيد ثانى، مجلسى پدر و پسر، ميرداماد، شيخ يوسف بحرانى، شيخ حر عاملى و بهبهانى[۵]

    در باب دوم، به چگونگى رجوع به كتب رجالى در اخذ اسانيد رواياتى كه از ائمه اطهار(ع) صادر شده است و تشخيص مشتركات و بيان آنچه باعث تعين مراد از اسماء مشتركه و تشخيص حالات راوى مى‌گردد، پرداخته شده است. از جمله افراد مشتركى كه از آنها ياد شده است عبارتند از: ابن مسكان، محمد بن حسين، ابوبصير، ابن سنان، محمد بن قيس و احمد بن محمد[۶]

    باب سوم، به بررسى اسباب مدح و ذم، اختصاص يافته است. نويسنده، ابتدا ضمن توضيح اين نكته كه مدح مطلق موجب وثاقت راوى و در نتيجه، صحيح بودن روايت وى نمى‌شود، به توضيح الفاظ مدح، پرداخته است. از جمله اين الفاظ عبارتند از: «عادل، ضابط و امامى»، «ثقه يا ثقة الحديث»، «صحيح الحديث»، «لا بأس به»، «عين و وجه». در ادامه، اسباب ذم و الفاظى كه موجب ضعف راوى مى‌شود، توضيح داده شده است. اين الفاظ عبارتند از: «فاسق»، «فاسق بجوارحه»، «كان يشرب الخمر»، «يشتغل بالزنا و اللواط»، «اكذب البريه»، «كذاب»، «وضّاع»، «خبيث»، «متعصب»، «متهم»، «ساقط»، «متروك»، «ليس بشيء»، «ضعيف في الرواية» و...[۷]

    در باب چهارم، به معرفى و بررسى شخصيت روايى برخى از راويانى كه كلينى در كافى، روايات فراوانى از آنها نقل كرده و در لابه‌لاى كلام خويش با لفظ «العدة» از آنها ياد نموده است. برخى از اين افراد عبارتند از: احمد بن ادريس قمى اشعرى، على بن ابراهيم قمى، محمد بن يحيى عطار، داود بن كوره، على بن ابراهيم، على بن حسين سعدآبادى، احمد بن عبدالله بن اميه و...[۸]

    باب پنجم به بررسى اصحاب اجماع (زراره، محمد بن مسلم، بريد بن معاويه، فضيل بن يسار، معروف بن خربوذ و ابوبصير) اختصاص يافته[۹] و در آخرين باب، از رواتى كه مورد اختلافند بحث شده است. برخى از اين افراد، عبارتند از: ابراهيم بن هشام، ابن ابى‌جيد، اسحاق بن عمار، حسين بن خالد، حماد بن عيسى جهنى و...[۱۰]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب و فهرست‌هاى فنى شامل: فهرست آيات؛ روايات؛ آثار؛ طوايف، قبايل و فرق؛ اماكن و شهرها و كتب مذكور در متن، به‌همراه فهرست منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى از كلمات متن پرداخته شده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص608
    2. مقدمه محقق، ص5-16
    3. مقدمه مؤلف، ص23-56
    4. متن كتاب، ص59-98
    5. همان، ص59-92
    6. همان، ص105-133
    7. همان، ص135-232
    8. همان، ص235-316
    9. همان، ص321-433
    10. همان، ص435-604

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.