تراش ریش از نظر اسلام

    از ویکی‌نور
    تراش ریش از نظر اسلام
    تراش ریش از نظر اسلام
    پدیدآورانطبسی نجفی، محمدرضا (نويسنده) محمدی اشتهاردی، محمد (مترجم)
    عنوان‌های دیگرالمنیه فی تحقیق حکم الشارب و اللحیه
    ناشرقائم
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1354 ش
    چاپ1
    موضوعریش - جنبه‎های مذهبی - اسلام
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏194‎‏/‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏2‎‏ ‎‏م‎‏8041


    تراش ريش از نظر اسلام ترجمه كتاب "المنية في تحقيق حكم الشارب و اللحية" نوشته آیت‌الله شيخ محمدرضا طبسى نجفى می‌باشد.

    كتاب حاضر در سال 1358 به قلم مؤلف به زبان فارسى نوشته شد، سپس در سال 1362 قمرى توسط جناب آقاى محمد كاظمى قزوينى به عربى ترجمه گرديد و از آنجا كه هيچ نسخه فارسى از كتاب مذكور در دسترس نبود، كتاب حاضر مجددا توسط مرحوم آقاى محمد محمدى اشتهاردى به زبان فارسى و در 191صفحه تنظيم و ترجمه شد.

    موضوع اصلى آن راجع به حرمت ريش تراشى و بيان ادله دال بر حرمت آن است.

    انگيزه تأليف

    حرمت تراشيدن ريش با استدلال به ادله اربعه و اثبات حرمت و بيان آثار بد آن، و بر حذر داشتن مكلفين از اين كار به قول نگارنده حرام.

    ساختار

    داراى يك مقدمه و ده فصل، و به شيوه گزارشى و تحليلى نوشته شده است.

    گزارش محتوا

    مؤلف در مقدمه ضمن طرح مسئله رجوع جاهل به متخصص، در واقع مراجع را از جمله متخصصين در دين مى داند كه بر عوام لازم است از آنها در مسائل شرعى تبعيت كنند. ايشان در هر فصل، دليل جداگانه اى را براى اثبات حرمت ريش تراشى بيان مى‌كند. از جمله امتيازات مهم اين كتاب آن است كه مؤلف علاوه بر استدلال به ادله مرسوم اجتهاد، در فصل دهم از نگاه پزشکى نيز مسئله را بررسى كرده و فوائد ريش داشتن را از نگاه غربيان بيان مى‌كند.

    اين بخش هرچند بسيار موجز است و تنها به نقل چند قول بسنده كرده است، اما از آنجا كه اين نوع نگاه در استخراج احكام، امروزه بسيار مؤثر مى‌باشد، داراى اهميت است.

    مؤلف در مقدمه با بيان اينكه احكام موضوعه از طرف شارع داراى حكمت مى باشد، هر چند براى ما معلوم نباشد، رجوع به متخصص در دين را لازمه عقل مى‌داند كه بايد عوام از علما در مسائل دينى تبعيت كنند. سپس در پنج فصل به بررسى ادله كتاب، سنت، عقل، اجماع و سيره قطعيه متشرعين پرداخته، و در هر فصلى با طرح شبهات و سؤالات احتمالى، پاسخى بيان مى‌كند.

    در فصل هفتم ادله ديگر به عنوان مؤيد ذكر مى‌شود. در اين قسمت علاوه بر روايات شيعه به برخى از روايات اهل سنت نيز استدلال شده است.

    در فصل بعدى به بيان برخى از فتواهاى فقها اشاره كرده، در ضمن فتواى ائمه چهار گانه اهل سنت را نيز مبنى بر حرمت ريش تراشى ذكر مى‌كند و در پايان به اين نتيجه مى رسد كه به اتفاق تمام فرق اسلامى، ريش تراشى حرام مى‌باشد. و حتى ادعا مى‌كند كه هيچ كس در حرمت تراشيدن ريش مخالفت نكرده است.

    در فصل هشتم موضوعى خارج از بحث را مطرح كرده كه مربوط به ديه از بين بردن ريش مى شود؛ وى سپس گرفتن اجرتى كه از تراشيدن ريش بدست مى‌آيد را حرام دانسته و در ادامه چند حكم عجيب مثل حرمت نشستن در دكان كسى كه با پول ريش تراشى آنرا اجاره كرده را مطرح مى‌كند.

    نويسنده در فصل نهم كتاب خود، راجع به برخى از مستحبات و مكروهات ريش و سبيل نكاتى مانند: كوتاه كردن يا بلند گذاشتن شارب و مقدار ريش و فوائد شانه كردن ريش را بيان و در فصل پايانى، نظرياجمالى دارد به فوايد ريش گذاشتن از نگاه غربيان از نظر طبى.

    وابسته‌ها

    المنية في حكم الشارب و اللحية