دواداری، ابوبکر بن عبدالله

    از ویکی‌نور
    دواداری، ابوبکر بن عبدالله
    نام دواداری، ابوبکر بن عبدالله
    نام‎های دیگر اب‍ن‌ال‍دواداری‌، اب‍وب‍ک‍ر ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌

    دواداری‌، س‍ی‍فال‍دی‍ن‌ اب‍وب‍ک‍ر ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 736 ق یا 1335 م
    اساتید
    برخی آثار ‏کنز الدرر و جامع الغرر
    کد مؤلف AUTHORCODE3957AUTHORCODE


    ابن دوادارى، یا ابن دواةدارى، ابوبکر بن عبدالله بن آیبک دوادارى، فرزند جمال‌الدین عبدالله از بزرگان دستگاه امیر سیف‌الدین بَلَبان (بُلبان) رومى و جدّش عزالدین آیبک استاددار معظَّمى (د 646ق/ 1248م) فرمانرواى شهرک صرخد (واقع در حوران) بود.

    پدرش

    جمال‌الدین عبدالله پدر ابن‌دوادارى در محله باطلیه قاهره اقامت داشت و فرزندش ابوبکر در همین محله زاده شد و پرورش یافت.

    جمال‌الدین‌از 699ق تا 710ق حکومت ایالت عُریان را بر عهده داشت. پس از کناره‌گیرى از این سمت، سلطان او را میان ماندن در قاهره یا رفتن به شام مخیّر ساخت و او شام را برگزید و همراه فرزندش ابوبکر بدانجا رفت. جمال‌الدین در دمشق به سمت مهماندارى منصوب گشت و سپس شغل بازرسى دیوانها (مُشدّالدّواوین) نیز به او داده شد. وى به این کار علاقه‌اى نداشت و در فرصتى که به دست آورد، آن را رها کرد، اما تا سال713ق1313/م که درگذشت، در سمت مهماندارى باقى ماند. سرانجام در مأموریتى که به وادى زرقاء اردن رفته بود، از اسب فرو افتاد و مرد. پیکرش را به اذرعات در حوران بردند و در کنار گور پدر و مادرش به خاک سپردند.

    ==تولد از زندگانى ابوبکر بن عبدالله بن دوادارى جز آنچه او خود در جاى‌جاى کتابهایش آورده، اطلاع مهمى در دست نیست. احتمالاً در دهه‌هاى آخر سده 7ق13/م زاده شده است. او خود گفته است که در محله باطلیه قاهره متولد شده و سالهاى کودکى و جوانى را در آنجا گذرانده، آنگاه همراه پدرش به دمشق رفته و تا زمانى که پدرش در قید حیات بوده، در همان شهر مى‌زیسته است. گر چه نمى‌دانیم که آیا بعدها به قاهره بازگشته یا نه، ولى به احتمال قوى با ناصرالدین محمد بن منصور قلاوون از ممالیک بحرى مصر ارتباط داشته، زیرا در مقدمه کنزالدرر با لحن ستایش‌آمیزى از این سلطان سخن رانده و کتاب تاریخ خود را به نام او نامیده است.

    مناصب

    به نظر مى‌رسد که وى پس از مدتى کار دیوانى از آن روى برتافته و به علم و ادب پرداخته بوده است. ابن دوادارى با آنکه در مقدمه تاریخ بزرگش، کنزالدرر، از دانشمندان بزرگ شرق و غرب و برخى از متصوفه که با آنان دیدار داشته و از ایشان بهره گرفته سخن مى‌گوید، یادى از آنان در کتابش به میان نمى‌آورد.

    وفات

    از پایان زندگانى او نیز اطلاعى در دست نیست، اما روشن است که تا 736ق یعنى آخرین سال مذکور در تاریخ وى، زنده بوده است. مقریزى از مردى به نام ابن دوادارى که در 750ق حیات داشته، نام برده است، اما بسیار بعید به نظر مى‌رسد که این یک، همان ابوبکر بن عبدالله بوده باشد.

    آثار

    از ابن دوادارى دو کتاب باقى مانده که شهرت یافته است:

    1. كنز الدرر و جامع‌الغرر. 2. درر التيجان و غرر تواريخ الأزمان.


    وابسته‌ها

    کنز الدرر و جامع الغرر