والاترین بندگان (شرح و تفسیر آیات عباد الرحمن)
والاترین بندگان (شرح و تفسیر آیات عباد الرحمن) | |
---|---|
پدیدآوران | مکارم شیرازی، ناصر (نويسنده) عليان نژادي، ابو القاسم (گردآورنده) |
عنوانهای دیگر | شرح و تفسير آيات عباد الرحمن |
ناشر | نسل جوان |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1383ش , |
شابک | 964-6275-29-X |
موضوع | انسان (اسلام) - جنبههاي قرآني
تفاسير (سوره فرقان) تفاسير شيعه - قرن ?? مومنان - جنبههاي قرآني |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 102/56 /م7و2 |
والاترین بندگان (شرح و تفسیر آیات عباد الرحمن)، اثر آیتالله مکارم شیرازی، مجموعه سخنرانیهای ایشان در جلسات تفسیر قرآن در ماه مبارک رمضان است که توسط ابوالقاسم علیاننژادی گردآوری شده است.
هرچند آیتالله مکارم این مباحث را در تفسیر نمونه، جلد پانزدهم، ذیل آیات مورد بحث و در کتاب اخلاق در قرآن، جلد دوم و سوم، مطرح نمودهاند، ولى ازآنجاکه مباحث این کتاب دو ویژگى دارد، بهصورت مستقل منتشر شد:
- بحث گستردهتر و شامل مطالب تازهای است که در کتب مذکور نیامده است.
- نیازهاى عصر و زمان ما در آن لحاظ و در قالب جدیدى ریخته شده است[۱].
ساختار
در واقع این کتاب شرحی بر آیات 63 تا 76 سوره فرقان است که صفات چهاردهگانه «عباد الرحمن» در آن خلاصه شده و نویسنده برای هرکدام از آن صفات یک بخش در نظر گرفته است. در ابتدای کتاب نیز تذکر محقق و مقدمهی طولانی مؤلف ارائه شده است.
گزارش محتوا
همان گونه که گذشت در آیات مورد بحث، چهارده صفت براى عباد الرحمن ذکر شده است؛ هرچند بعضى از مفسران تنها به دوازده ویژگى آن اشاره نموده و از دو مورد دیگر غفلت کردهاند. آن صفات و ویژگیها به شرح زیر است:
- تواضع و فروتنى؛
- مدارا کردن با جاهلان و افراد نادان؛
- عبادتهای شبانه، مخصوصاً نماز شب؛
- ترس از خداوند و خوف از عذاب الهى؛
- ترک افراطوتفریط در مسائل مختلف زندگى؛
- دست شستن از هرگونه شرک؛
- احترام به خون افراد بیگناه؛
- ترک بیعفتی و آلوده نشدن به زنا؛
- حاضر نشدن در مجالس آلوده و باطل؛
- پرهیز از کارهاى لغو و بیهوده؛
- تحقیق و تفکر و اندیشه در کارها؛
- توجه به تربیت اولاد و فرزندان؛
- اسوه و الگوى دیگران بودن؛
- صبر در مقابل مشکلات ناخوشایند زندگى[۲].
ما در این مقاله سعی داریم به چند مورد از این صفات اخلاقی بپردازیم:
الف)- تواضع و فروتنی:
در آیات مورد اشاره، اولین صفت از صفات شایسته عباد الرحمن و بندگان خاص خداوند، تواضع و فروتنى شمرده شده است. خداوند متعال در اولین توصیف، خلقوخوی زشت تکبر و خودبرتربینی را از این دسته از بندگان خاص خود نفى کرده است: وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً (بندگان (خاص خداوندِ) رحمان کسانى هستند که با آرامش و بیتکبر بر زمین راه میروند)[۳].
چرا در این آیه از لفظ «مشی» استفاده شده است؟ تکبر و خودبرتربینی نیز نمودها و بروزهایى دارد، ولى بارزترین و آشکارترین نماد آن، در هنگام راه رفتن آشکار میشود... علاوه بر این میتوان گفت: منظور از «مشى» راه رفتن عادى نیست، بلکه منظور خط و مشى زندگى و برنامههای اجتماعى است؛ در این صورت آیه شریفه معناى گستردهترى پیدا میکند؛ بدین معنى که عباد الرحمن کسانى هستند که تمام برنامههای زندگى آنها - چه فردى و چه اجتماعى - توأم با تواضع و فروتنى است و این بندگان خاص خداوند همواره از تکبر و خودبرتربینى بهدورند.
طبق هر دو تفسیر، تواضع یکى از صفات شایسته عباد الرحمن است؛ البته تواضع در تمام برنامههای زندگى[۴].
نویسنده در ادامه، بعد از پیامدهای شوم و ناگوار تکبر[۵]، برای درمان تکبر سه راه عملی در نظر میگیرد که عبارت است از: توجه به کوچکی انسان در برابر جهان هستی؛ مطالعه پیامدها و آثار سوء تکبر؛ تمرین و ممارست (ورزشهای روحی)[۶].
ب)- احترام به خون انسانها:
هفتمین ویژگى و صفت زیباى عباد الرحمن، احترام و ارزش نهادن به خون انسانهاست؛ آنها خون هیچ انسان بیگناهى را نمیریزند و دامان خویش را آلوده به این گناه نمیکنند: «وَ لاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ (فرقان: 68).
به دو نکته مهم در این آیه شریفه اشاره شده:
- چون این آیه بهصورت مطلق بیان شده، تفاوتی بین خون مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ لکن کفار حربی، یعنی کسانی که با ما در حال جنگ هستند، خون آنها مباح است. همان گونه که آنها خون مسلمانان را محترم نمیشمرند، اسلام نیز با آنان چنین برخوردی نموده است. دراینبین کودکان، زنان و پیرزنان، پیرمردان و بیماران از آنها حکمشان متفاوت است[۷].
- خداوند در این آیه ارزش انسان در اسلام را بیان نموده است. اسلام برای انسان ارزشی فوقالعاده قائل است که با مطالعه احکام و معارف اسلامی بهخوبی روشن و آشکار میشود که نویسنده به چند مورد آن اشاره میکند و توضیحی مختصر برای آن ارائه میدهد: کیفیت آفرینش آدم، سجده فرشتگان بر آدم، تبریک خداوند به خویشتن، انسان خلیفه خدا و آدم معلم فرشتگان، از آن جمله است[۸].
معارف اسلامی برای خون انسان نیز ارزش بینظیری قائل شده است؛ بهگونهای که قرآن کریم ارزش خون یک انسان بیگناه را مساوی با خون تمام انسانها میداند. در آیه 32 سوره مائده چنین میخوانیم: هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته و هرکس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است[۹]. در آیه 93 سوره نساء، مجازات سخت و سنگینی را برای قاتلان در نظر گرفته است: هرکس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالیکه جاودانه در آن میماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است[۱۰].
ج)- صبر و بردباری: خداوند متعال در آیه 75 و 76 سوره فرقان که مشتمل بر چهاردهمین صفت عباد الرحمن است، چنین میفرماید: أُوْلـئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَوْنَ فِيهَا تَحِيَةً وَ سَلاَماً خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًا وَ مُقَاماً؛ (آرى)، آنها (عباد الرحمن) هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیباییاشان به آنان پاداش داده میشود و در آن، با تحیت و سلام روبهرو میشوند؛ درحالیکه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت خوبى!
عباد الرحمن، آن فاتحان قله رفیع عبودیت و بندگى، بهپاس صبر و بردبارى و تحملشان، در کاخهای بیمثال بهشتى سکنى میگزینند و همواره در آنجا خواهند ماند که آن خانههای بهشتى، مُقامى عالى و قرارگاه خوب و مطمئنى است[۱۱].
نویسنده بعد از ترجمه و توضیح برخی از لغات این دو آیه شریفه، به اهمیت صبر در معارف دینی اشاره میکند. ایشان با استناد به آیات 22 تا 24 سوره رعد میگوید: همان گونه که ملاحظه میفرمایید فرشتگان بهخاطر صبر و استقامت و بردبارى بهشتیان به آنها سلام و درود میفرستند و رمز بهشتى شدن آنها را صبر معرفى میکنند. در روایات اسلامى نیز صبر از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسى قرار گرفته و جملات بلند و زیبایى پیرامون آن از معصومین(ع) به ما رسیده است:
حضرت على(ع)، در شماره 82 از کلمات قصار نهجالبلاغه نسبت به پنج چیز سفارش اکید میفرماید و براى تحصیل آن هر مقدار زحمت و مشقت و تلاش را شایسته میداند که پنجمین آنها صبر است. سپس ترسیمى زیبا و کاملاً محسوس و گویا از صبر ارائه میدهد و نقش مهم آن را اینچنین به تصویر میکشد: «مثل صبر نسبت به ایمان، مثل سر نسبت به تن انسان است و همان گونه که تن بیسر خیروبرکتی ندارد، ایمان بدون صبر نیز خیرى ندارد!»
صبر نسبت به جسم ایمان، موقعیت سر را دارد که بدون آن ادامه حیات ایمان امکانپذیر نیست، اما ادامه حیات ایمان با فقدان سایر اعمال و صفات اخلاقى، هرچند بهطور ناقص، ممکن است[۱۲].
نویسنده سپس از حقیقت صبر سخن به میان میآورد. برخى از مردم تصور نادرستى از «صبر» دارند و آن را به «نشستن و دست روى دست گذاشتن» و «رها کردن فعالیت و تلاش» تفسیر میکنند؛ همان گونه که برخى تصویر نادرست دیگرى از آن ارائه داده و آن را به «تسلیم شدن در مقابل هر ظلم و ستمى» معنى کردهاند!
اما صبرى که جایگاه خاص و ویژه آن در بحث قبل گذشت، هیچیک از این تفسیرها را برنمیتابد. شاهد این مطلب آیه شریفه 250 سوره بقره است: «و هنگامی که (طالوت و یاران بااستقامتش) در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان».
همان گونه که ملاحظه میکنید صبر در این آیه شریفه، نه به معنى خانهنشینی و رها کردن تلاش و فعالیت است و نه به معنى پذیرش ظلم و ستم، بلکه برعکس، طالوت و همراهانش از خداوند صبر و استقامت طلب میکنند تا در سایه تلاش و فعالیت و نبرد با خصم و مبارزه با ظلم و ستم، بر دشمن پیروز شوند و ظلم و ستم آنها را قطع نمایند.
البته صبر انواع و اقسامى دارد که آنچه در آیه شریفه به آن اشاره شد، یک نوع آن است. صبر در مقابل معصیت، صبر در مقابل طاعت و عبادت، صبر در مقابل شهوات، صبر در مقابل اموال حرام، صبر در مقابل پست و مقام، صبر در مقابل وسوسههای شیطان، صبر در مقابل هواى نفس و مانند آن از جمله انواع صبر است[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست محتویات در ابتدا و فهرست آیات در انتهای کتاب آمده است.
پاورقیها علاوه بر ارجاعات، حاوی توضیح برخی از مطالب کتاب است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.