تاریخ‌نامه طبری (پیش از اسلام)

    از ویکی‌نور
    ‏تاریخ‎نامه طبری
    تاریخ‌نامه طبری (پیش از اسلام)
    پدیدآورانطبری، محمد بن جریر (نويسنده)

    بلعمی، محمد بن محمد (مترجم)

    روشن، محمد (مصحح)
    عنوان‌های دیگرتاريخ طبري

    تاريخ بلعمي

    تاريخ الرسل و الملوک. فارسي
    ناشرصدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، انتشارات سروش
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشرمجلد1: 1378ش , مجلد2: 1378ش ,
    زبانفارسي
    تعداد جلد2
    کد کنگره

    تاریخ‎نامه طبری، ترجمه «أخبار الأمم و الملوك»، اثر‎ مورخ و مفسر معروف محمد‎ بن‎ جریر طـبری (متوفی 310ق) است که ابوعلی بلعمی به فرمان منصور بن نوح سامانی، حدود پنجاه سال پس از تألیف کتاب طبرى، آن را به فارسی برگردانده، ولذا این اثر یکى از قدیمی‎ترین آثار به نثر فارسى درى است که از لحاظ ادبى و تاریخى ارزشى ویژه دارد.

    تاریخ‎نامه طبری، بـه‎ هـمت محمد روشن، با تصحیح جدید و کامل‎تری (نسبت به‎ تصحیحات قبلی)، با افزودن تعلیقات و توضیحات در‎ اختیار دانش‎پژوهان قرار گرفته است.

    این کتاب ابتدا در دو جلد با ذکر تاریخ پیامبران و تـاریخ اسـطوره‎ای و باستانی ایران منتشر گردید و سه جلد دیگر آن بعدها با عنوان «بخش چاپ‎نشده» منتشر شد؛ لذا در این نوشتار به دو جلد ابتدایی اثر پرداخته شده است.

    ساختار

    کتاب، مشتمل بر مقدمه تحقیقی مصحح و مباحث تاریخ طبری است که به شیوه نگارشی قدیم با ذکر عناوین پیاپی بدون فصل‎بندی و تبویب نوشته شده است.

    گزارش محتوا

    تاریخ‎نامه طبری ترجمه اثر‎ مورخ و مفسر معروف محمد‎ بن‎ جریر طـبری (متوفی 310ق)، صاحب اثر معروف أخبار الأمم و الملوك می‎باشد که تحت‎ عنوان‎ تاریخ طبری از سوی مرحوم ابوالقـاسم پاینده به فارسی ترجمه‎ شده است. بر اساس تاریخ طبری، در روزگار سامانیان، ابوعلی‎ محمد بن محمد بن عبدالله بلعمی (متوفی 363‎ق)، کتاب‎ معروف تاریخ بلعمی را ساخت. اینک نیز از تاریخ‎نامه طبری، بـه‎ هـمت محمد روشن تصحیح جدید و کامل‎تری (نسبت به‎ تصحیحات قبلی) با افزودن تعلیقات و توضیحات در‎ اختیار دانش‎پژوهان قرار گرفته است. نقطه نظرات مصحح در مورد کیفیت انتساب تـرجمه تـاریخ طبری به‎ ابوعلی بلعمی و به‎طور کلی نقش بلعمی در فرآیند ترجمه این‎‎ اثر‎ قابل توجه است[۱]‏.

    محمد‎ روشن‎ در‎ درآمد کوتاهی قبل از پیشگفتار‎ که‎ به‎‎ تصحیحات و چاپ‎های قبلی خود از تاریخ‎نامه طبری اشاره‎ می‎کنند، چکیده‎ای از تفحصات خود را چنین بـاز نـموده‎اند: «سـپاس‎ و آزادی خدای را‎ که‎ تاریخ‎نامه‎ طبری کـه بـه‎نـادرست در پاره‎ای از نگاشته‎های‎ پارسی،‎ تاریخ بلعمی خوانده شده است و من به‎فراخی در پیشگفتار خود از این انتساب ناروا سخن رانده‎ام و باز نموده‎ام‎ کـه‎ ابـو‎عـلی محمد بن محمد بن بلعمی از پایه و مایه‎ دانـش‎ بـهره‎ای چندان نداشته و در این کار واسطه‎ای بیش‎ نبوده است و ترجمه ناب این اثر از دبیران و منشیان دانشمند‎ و گمنام‎ دیوان‎ سامانیان بـوده اسـت و سـه تن یا سه گروه در این کار‎ اهتمام‎ ورزیده‎اند و به‎احتمال بـسیار از کار همدیگر آگاهی نداشته‎اند»[۲]‏.

    وی در ادامه بـه شـرح و تـفصیل دلایل و شواهد خود بر‎ این‎ مدعا‎ می‎پردازد که دلیل اول را وجود دو گـونه مـقدمه تازی و فارسی بر سر نسخه‎ها‎ و شاهد‎ دیگر‎ را تفاوت‎های فاحش شیوه‎ نگارش و روایت نسخه‎ها نسبت به یـکدیگر مـی‎داند. ایـشان، افزون بر‎ استنباط‎ها‎ و دریافت‎های خود در خصوص سه‎گانه‎ بودن روایت‎های تاریخ‎نامه، به تـردیدها و دریـافت‎های پیـشگامان‎ تحقیقات‎ ادبی‎ و تاریخی‎ در ایران، از جمله علامه محمد قزوینی و محمدتقی ملک‎الشعرای بهار اشـاره مـی‎کند‎ کـه‎ آنها نیز متوجه‎ چندگونگی نسخه‎های تاریخ‎نامه طبری شده بوده‎اند. مصحح‎ دانشمند کتاب پس‎ از‎ ایـراد‎ دلایـل و استنباط‎های خود به این‎ نتیجه پیش‎گفته می‎رسد:

    «اینک که سال‎هایی بلند از تـحقیقات‎ ادبـی‎ بـه شیوه‎ای علمی‎ و بنیادین می‎گذرد و دو سه تن از محققان صاحب‎نظر درباره‎‎ اثر‎ منسوب‎ به بلعمی بـذل اهـتمام کرده‎اند و همگان به نتیجه‎ای‎ یگانه رسیده‎اند، تسمیه اثر و بازخواندن آن‎ به‎ نـام‎ بـلعمی نـاروا است و شایسته است نام درست اثر را – تاریخ‎نامه طبری - ‎بخوانیم‎ و برای‎ سفارشی که امیر سامانی، مـنصور بـن نوح به زبان‎ ابوالحسن فائق خاصه به بلعمی کرده‎ است‎ و از او درخـواسته تـا مـتن تاریخ طبری را به فارسی برگردانند، آن‎ را‎ منسوب به بلعمی‎ بدانیم و نه حاصل کار‎ او‎ و ترجمه‎ او»[۳]‏.

    افـزون بـر ارزش‎‎های تاریخی تاریخ‎نامه طبری،‎ اهمیت‎ این‎ کتاب به‎عنوان اثری ادبی و شان آن در تـاریخ ادبـیات ایران و جایگاه‎ آن‎ همچون حلقه‎ای اصلی از زنجیره‎ تطور‎ زبان و ادب‎‎ فارسی‎ بر‎ اهل فن پوشیده نـیست. در خـصوص‎ جنبه‎ ادبی تاریخ‎نامه‎ طبری، مصحح محترم کتاب در پیشگفتار می‎نویسد: «تاریخ‎نامه طبری، پس از‎ «مـقدمه شاهنامه ابومنصوری» که‎ رساله‎واری بیست‎ و سـی بـرگی‎ اسـت‎ و به فرمان ابومنصور عبدالرزاق‎ طـوسی بـه سال 346ق، گردآوری گشته، دومین‎ متن منثور تاریخ‎دار زبان فارسی‎ است‎. ترجمه تـاریخ‎نامه طـبری‎ به سال‎ 352‎ق، به روزگـار سـامانیان‎ به‎ دوران مـنصور بـن نـوح‎‎ بن‎ احمد بن اسماعیل صورت پذیـرفته اسـت. از آن‎ روزگاران، در سده‎های نخستین استقرار حکومت‎های ایرانی، آثار‎ چندانی‎‎ به‎جای نمانده اسـت. ازایـن‎روی تاریخ‎نامه‎ طبری‎ از نخستین‎‎ نمونه‎های‎ ارجمند‎ زبـان فارسی دری است‎ که گـذشته از قـدمت و اصالت، به اعتبار در بر داشـتن و احـتوای آن بر تاریخ عمومی‎ جهان‎‎ و ایران، از آفرینش آدم(ع) تا روزگار‎ نویسنده‎، مجموعه‎ای‎‎ گران‎بار‎ از‎ اساطیر و داسـتان‎ها و افـسانه‎های‎ آیینی‎ و ملی است و از سویی دیـگر بـه سـبب گنجینه‎ای گران‎بار از واژگـان و تـرکیب‎های کهن زبان فارسی و پرهـیز‎ از‎ بـه‎‎کار بردن واژه‎های‎ بیگانه، شایسته بازنگری و بررسی‎ و مداقه‎ است»[۴]‏.

    پیشگفتار‎ مصحح‎‎ کتاب بـا شـرحی از زندگی‎نامه، شکل و شمایل فرضی، تحصیلات و مـدارج عـلمی، اوضاع و احـوال زمـان حـیات و آثار طبری ادامه می‎یابد. آنگاه مـعرفی و بـررسی جامع و مفیدی از مهم‎ترین اثر طبری، یـعنی أخـبار الأمـم و المـلوك یـا تاريخ الرسل و المـلوك‎ هـمراه با اظهار نظرات‎ گروهی‎ از مورخان قدیم و محققان‎ و صاحب‎نظران جدید درباره ارزش‎ها و ویژگی‎های تاریخ طبری‎ ارائه شده اسـت[۵]‏.

    در فـراز دیـگری از پیشگفتار، مصحح به توصیف اوضاع‎ و احـوال و شـرایط زمـانی مـناسبی کـه‎ در‎ اثـر ضعف و تحلیل قدرت‎ خلافت عباسی از یک‎سو و ظهور حکومت‎های محلی همچون‎ سامانیان و آل‎بویه - که علاقه و اهتمام وافری به حمایت از‎ دانشمندان‎ و احیای زبان مادری داشتند - از‎ سوی‎ دیگر بـه وجود آمده بود، می‎پردازد و نشان می‎دهد که مهم‎ترین عامل پیدایی‎ و افزونی آثار فارسی بعد از اسلام، بستر مناسبی بود که به این‎‎ ترتیب‎، به‎ویژه توسط حکومت‎های‎ محلی‎ با تمایلات نـژادی و قـومی و به تعبیری ملی فراهم شده بود[۶]‏.

    پیشگفتار با معرفی کوتاه خاندان بلعمی و تعیین‎ نقش و جایگاه این خاندان در حفظ و اعتلای فرهنگ و ادب‎ ایرانی ادامه می‎یابد‎. سپس‎ به معرفی و بـحث پیـرامون «ترجمه‎ تاریخ‎نامه طبری» می‎پردازد. مصحح کتاب در این قسمت ضمن‎ ارج نهادن به تلاش‎های علم‎دوستانه خاندان بلعمی، معتقدند که خاندان بلعمی تلاش کردند تـرجمه تـاریخ‎ طبری‎ را به‎ خود منتسب نـمایند، درحـالی‎که اندیشه این کار متعلق به امیر سامانی‎ بوده و مترجمان آن نیز گروهی از‎ دبیران بوده‎اند[۷]‏.

    در آخرین مطلب پیـشگفتار، مـصحح محترم از چگونگی‎‎ آغاز‎ و اهتمام‎ به تصحیح متن تاریخ‎نامه طبری و معرفی‎ نسخه‎های خطی مورد استفاده و مقایسه آنها و معرفی نسخه‎‎ اساس‎ و روش کار سخن‎ می‎گویند. در پایان پیـشگفتار نـیز عـکس‎های صفحاتی‎ از‎ نسخه‎های خطی مورد اسـتفاده در تـصحیح حـاضر، به چاپ رسیده‎ است. آنگاه متن‎ تاریخ‎نامه‎ آغاز‎ می‎گردد[۸]‏.

    در جلد اول و دوم «تاریخ‎نامه‎ طبری» یـا‎ تاریخ عمومی‎ عالم، نیز به‎سان سایر تواریخ عمومی که در بطن تمدن اسلامی‎ پدید‎ آمدند‎، حوادث‎ جهان از زمـان حـضرت آدم آغـاز می‎گردد و وقایع با ترکیبی از تاریخ‎ پیامبران‎ پس از حضرت آدم تا حضرت‎ محمد(ص)، تـاریخ اسـطوره‎ای ایران، تاریخ باستان ایران و تاریخ‎ اسلام نقل‎ می‎شوند[۹]‏.‎

    جلد نخست، شـامل ابـتدای تـاریخ عالم‎ تا‎ خبر‎ مرگ قباد‎، پادشاه‎ ساسانی‎ است. عناوین برخی باب‎های‎ کتاب عبارتند‎ از‎: آفـرینش آدم(ع)، نـبوت حضرت آدم(ع)، خبر پیامبری‎ شیث و ادریس، حدیث کیومرث، پادشاهی‎ طهمورث‎، پادشاهی‎ جمشید، خبر نـوح(ع)، خـبر پادشـاهی‎ ضحاک، پادشاهی نمرود، هود‎ پیغمبر‎ و قوم عاد، خبر صالح(ع)، خبر‎ ابراهیم‎ خلیل‎الرحمان، قـصه یـعقوب(ع)، قصه یوسف(ع)، پادشـاهی کـیقباد و قـصه‎ الیاس‎. همچنین‎ تاریخ پیامبران و پادشاهان‎ ایران‎ تا زمان سلطنت و مرگ‎ قباد‎ ساسانی به‎ترتیب و تـوالی ایـام حیات‎ و رسالت و سلطنت آنها ذکر شده است[۱۰]‏.‎

    در جلد دوم، رویدادهای تـاریخی و سـلطنت پادشـاهان‎ ساسانی‎ پس از‎ مرگ‎‎ قباد‎ و آغاز پادشاهی انوشیروان‎ پی گرفته می‎شود و متن اصلی‎ کتاب با سقوط دودمـان سـاسانی بـه پایان می‎رسد. در این‎ قسمت‎‎ نیز حوادث دوران یادشده در‎ سرزمین‎های‎ دیگر‎ همچون‎‎ یـمن‎، حـبشه و عربستان طبق‎ منابع‎ و روایات اسلامی آورده شده‎ است. این قسمت، بخش کمتری از صفحات جلد دوم را در بر‎ می‎گیرد‎ کـه‎ عـناوین پاره‎ای از مطالب آن به این‎ شرح‎ است‎: پادشاهی‎ نوشیروان‎ بن‎ قباد، خبر آمدن ابرهه بـا لشـکر بـه قصد خانه خدا، ولادت پیامبر(ص)، خبر‎ وفات‎ انوشیروان، قصه پرویز با قـیصر روم، ذکـر علامات‎ و معجزات پیغمبر(ص)، خـبر حـرب عرب و عـجم بـر سـر ذی‎قار، نوشتن نامه پیامبر(ص) برای خسروپرویـز‎، پادشاهی اردشیر بن شیرویه و پادشـاهی‎ یزدجرد بن شهریار[۱۱]‏.‎


    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب هر دو جلد در ابتدای جلد اول ذکر شده است. در انتهای جلد دوم نیز تـفصیل نـسخه‎بدل‎ها (مقایسه تطبیقی نسخه‎ها)، جدول‎ تطبیقی نسخه‎های اساس و دیگر نسخه‎ها، فـهارس آیـه‎های‎ قرآنی، اشعار، امـثال‎ و حـکم‎، واژه‎‎‎نامه و فهرست‎ نام‎های کسان ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص32
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان؛ مقدمه مصحح، صفحه هفده
    4. ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص32
    5. ر.ک: همان، ص33-32؛ مقدمه مصحح، صفحه هجده تا بیست‎وهشت
    6. ر.ک: همان، ص33؛ همان، صفحه سی‎وسه
    7. ر.ک: همان؛ همان، صفحه سی‎وپنج تا چهل
    8. ر.ک: همان؛ صفحه چهل‎وشش تا شصت‎وچهار
    9. ر.ک: تبریزنیا، مجتبی، ص33
    10. ر.ک: همان
    11. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه مصحح و متن کتاب.
    2. تبریزنیا، تبریزی، مجتبی، نگاهی به چاپ جدید کتاب تاریخ‎نامه طبری، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی 1378، شماره 27، صفحه 32 تا 33، به آدرس اینترنتی:

    http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/267935

    وابسته‌ها

    تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك