أسرار الآيات به انضمام تعليقات حكيم مولی علی نوری

    از ویکی‌نور
    أسرار الآیات
    نام کتاب أسرار الآیات
    نام های دیگر کتاب تعلیقات حکیم مولی علی نوری
    پدیدآورندگان موسوی، سید محمد (محقق)

    نوری، علی بن جمشید (حاشيه نويس)

    صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نويسنده)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏217‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏4‎‏الف‎‏5‎‏ ‎‏1385
    موضوع خدا شناسی - جنبه‌های قرآنی

    کلام شیعه امامیه - متون قدیمی تا قرن 14

    ناشر حکمت
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1385 هـ.ش
    کد اتوماسیون 13886


    مؤلف

    بر اساس تصريح مؤلف در ابتداى كتاب، نام اين كتاب عبارت است از «أسرار الآيات و أنوار البيّنات». مؤلف آن محمد بن ابراهيم شيرازى معروف به صدر المتألهين متوفاى سال 1050 ه‍ ق و يا 1045 ه‍ ق.

    موضوع

    موضوع مورد بحث صدر المتألهين در اين كتاب عبارت است از الهيات به معناى اخص شامل بخش‌هاى واجب و صفات و افعال او و نبوّت و معاد.

    انگيزۀ تأليف

    مؤلف در ضمن بيان آيۀ «فلمّا أنبئهم بأسمائهم....» مى‌گويد ضمير «هم» در اسمائهم به اسماء الهى برمى‌گردد و اسماء عبارتند از جواهر عقلى نورانى و مثل كلى الهى كه آنها مظاهر اولىّ اسماءاند همان گونه كه انواع مادى مظاهر ثانوى اسماء و مظاهر آنها هستند بنابراين اين آيه به رأى و نظر اساطين حكمت كه مى‌گويند هر نوعى، جوهرى عقلى و مثالى كلى دارد اشاره مى‌كند.

    سپس مى‌گويد غرض ما در اين كتاب چيزى جز اين نيست كه به اسرارى از آيات قرآنى اشاره كنيم «ليس غرضنا في هذا الكتاب إلا إشارة إجمالية إلى أسرار بعض آيات القرآن» ص 42.

    بنابراين مؤلف در اين كتاب در پى اين هدف است كه روشن كند مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است و لذا هر مدعايى را كه مطرح مى‌كند پس از اشارۀ اجمالى به استدلال برهانى آن به بيان قرآنى مى‌پردازد و با آيات زيادى آن را اثبات و تأييد مى‌كند.

    تاريخ تأليف

    تاريخ دقيق تأليف كتاب معلوم نيست اما به ظن غالب مى‌توان حدس زد اين كتاب حدودا هم زمان با تأليف «شرح اصول كافى» يعنى سال 1044 ه‍ ق تأليف شده است، زيرا در صفحۀ 205 بعد از آوردن حديثى مى‌گويد در اين حديث به بخشى از اصول علم النفس اشاره رفته است سپس بحث مفصل در اين موضوع را به كتاب‌هاى ديگرش ارجاع مى‌دهد و مى‌گويد:

    «من أراد الاطلاع فليطالع كتابنا الكبير المسمى بالأسفار الأربعة و المجلد الأول من تفسيرنا الكبير المسمى ذلك المجلد المفتتح بمفاتيح الغيب و غيرهما من المطولات و المتوسطات».

    از اين عبارت مى‌توان مدعاى فوق را حدس زد زيرا بعد از نام بردن از اسفار و تفسير كه از جمله كتاب‌هاى طولانى صدر المتألهين مى‌باشند كلمۀ «و غيرهما من المطولات» را ذكر مى‌كند و چون كتاب‌هاى مطولۀ صدر المتألهين عبارتند از «اسفار» و «تفسير» و «شرح اصول كافى» و در اين عبارت از اسفار و تفسيرش به اسم نام مى‌برد بنابراين بايد گفت مراد او از غيرهما من المطولات، شرح اصول كافى است.

    بنابراين بايد نتيجه گرفت صدر المتألهين «أسرار الآيات» را هم‌زمان با «شرح اصول كافى» در دست تأليف داشته است و چون او در آخر كتاب «فضل علم» جلد دوم شرح اصول كافى، ص 386 تاريخ تأليف و اتمام اين بخش را سال 1044 ه‍ ق ثبت كرده است پس بايد گفت «أسرار الآيات» در حدود همين سال تأليف شده است.

    ترتيب مطالب

    كتاب «أسرار الآيات» شامل يك مقدمه و سه طرف و هر طرف شامل چند مشهد و هر مشهد شامل چند قاعده و نيز امور متفرقۀ ديگر است.

    مقدمه: شامل چند قاعده است كه اهم مطالب آن عبارتند از:

    - تشويق به تعلم حكمت حقه و بيان عواقب جهل به آن.

    - جهل مركب بودن كفر.

    - تلازم كفر و محبت دنيا.

    - عنوان‌هاى قرآن.

    - فرق كلام اللّه و كتاب اللّه.

    - فرق قرآن و ساير كتب آسمانى.

    - بخش‌هاى اصلى و فرعى قرآن.

    طرف اول: شامل سه مشهد است.

    مشهد اول، اهم مطالب آن عبارتند از:

    - اثبات واجب با برهان صديقين.

    - بيان حقيقت ايمان و آثار و اقسام آن.

    - اثبات توحيد ذاتى و ربوبى و وجودى.

    مشهد دوم، اهم مطالب آن عبارتند از:

    - صفات و اسماء واجب.

    - توحيد صفاتى.

    - حقيقت اسماء.

    - اسم اعظم.

    - علم واجب و مراتب آن.

    - قدرت واجب و سعۀ وجود او.

    - كلام واجب.

    - حروف مقطعه.

    - صقع الهى.

    - كيفيت تنزل قضاء.

    مشهد سوم، اهم مطالب آن عبارتند از:

    - دوام جود واجب.

    - كلمات تامه.

    - انحاء چهارگانۀ فاعليت واجب.

    - عالم امر.

    - غايت بودن واجب.

    طرف دوم: شامل چهار مشهد است.

    مشهد اول، مطلب عمدۀ آن عبارتست از اثبات حدوث زمانى تجددى.

    مشهد دوم، عمدۀ مطالب آن عبارتند از:

    - رجوع عالم به خدا.

    - عالم خلق و امر.

    - خليفة اللهى انسان.

    - مظهريت حقيقت محمديه براى اسم اعظم.

    - حقيقت دنيا و آخرت.

    - لوح و قلم.

    - عرش و كرسى.

    مشهد سوم، عمدۀ مطالب آن عبارتند از:

    - ايجاد مركبات.

    - نبات و حيوان و انسان.

    - تعدد حقيقت انسان در غايت سيرش.

    - بقاء روح بعد از موت.

    - تناسخ حق و باطل.

    مشهد چهارم، عمدۀ مطالب آن عبارتند از:

    - نبوت و احكامش.

    - وساطت انبياء بين انسان و ملك.

    - هدايت عمومى خداوند.

    - دوام مرگ.

    - تفسير آيۀ إنّا عرضنا الأمانة....

    طرف سوم: در علم معاد است و شامل دوازده مشهد.

    مشهد اول، در قوس نزول و صعود در حركت انسان و مراحل آن دو.

    مشهد دوم، در معنى ساعت، سرّ قيامت و زمان و مكانش، سبب اعراض از سلوك راه آخرت و نتايج آن.

    مشهد سوم، در قبر و عذاب و ثوابش.

    مشهد چهارم، در بعث و حشر، تجسم ملكات.

    مشهد پنجم، در صراط.

    مشهد ششم، در نفخ صور.

    مشهد هفتم، در صحيفۀ اعمال و تجسم اعمال.

    مشهد هشتم، ميزان و حساب.

    مشهد نهم، در جنت و نار و ابواب آنها.

    مشهد دهم، در زبانيه و تعدادش.

    مشهد يازدهم، در درجات جنت و دركات نار.

    مشهد دوازدهم، در درخت طوبى و زقوم و تجدد احوال بر اهل بهشت و جهنم.

    روش مؤلف

    چون مؤلف در اين كتاب در پى اين هدف است كه روشن كند كه مطالب حق حكمى بازگو كنندۀ نكات موجود در آيات قرآنى است، بهمين خاطر شيوۀ بحث او در اين كتاب بدين گونه است كه معمولا در هر بحثى ابتدا مدعايى را با دليل فلسفى آن طرح مى‌كند سپس همان مدعا را از طرق آيات قرآن اثبات مى‌كند و در جوانب آن بحث و گفتگو مى‌نمايد.

    نكتۀ قابل توجهى كه در اينجا مى‌توان گفت اين است كه مؤلف هم در تفسيرش و هم در اين كتاب كه چكيده‌اى است از بحث‌هاى تفسيريش نسبت به مباحث اين دو كتاب تصريح به كشف و شهود دارد.

    در صفحۀ 181 اين كتاب بعد از اين كه حديثى را در مورد عذاب قبر نقل مى‌كند مى‌گويد: «إنّي و الحمد للّه أعلم بعين اليقين أنّ هذا الحديث و نظائره الواردة من طريق الكتاب و السنة في أحوال القيامة و أهوالها حق و صدق فآمنت بها إيمانا عيانا مقرونا بالكشف و الشهود و بصرت بما لم يبصروا و جئتك من سبأ بنبأ يقين».

    و نيز در مقدمۀ سورۀ واقعه مى‌گويد: «من در گذشته به بحث و تكرار آن اشتغال زياد داشتم و شديدا به كتب حكماى اهل نظر مراجعه مى‌كردم تا جايى كه خيال مى‌كردم چيزى مى‌دانم.

    اما آنگاه كه قدرى بصيرتم باز شد و در خود نگريستم ديدم گرچه چيزى را از احوال مبدأ و معاد مى‌دانم اما با اين حال از علم حقايق، خود را خالى ديدم پس يقين كردم كه چنين علمى جز به تصفيۀ دل و تهذيب آن و عزلت از مردم و سلوك در سيرۀ صالحين قابل ادراك نيست.

    سپس آنگاه كه احساس عجز كردم و يقين به نادانيم نمودم نفسم شعله‌ور شد فأفاض عليّ من بحر الجود شيئا من أسرار الوجود و أفادني بعضا من أسرار الأيات و شواهد البينات و كشف النقاب عن وجوه البيّنات فرأيتها بحمد اللّه كطبقات الجنان مفتحة الأبواب فيها وجوه من الحور العين ينادون أصحاب الكشف و اليقين، سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين». تلخيص، ص 10 و 11، ج 7 تفسير

    چاپ

    كتاب «أسرار الآيات» در سال 1360 ش توسط انجمن اسلامى حكمت و فلسفۀ ايران در تهران با مقدمه و تصحيح آقاى محمد خواجوى چاپ شده است، اين چاپ شامل فهرست موضوعات و نيز فهرست آيات موجود در كتاب نيز هست.


    پیوندها