استرآبادی، محمدمهدی

    از ویکی‌نور
    استرآبادی، محمدمهدی بن محمدنصیر
    نام استرآبادی، محمدمهدی بن محمدنصیر
    نام‌های دیگر اس‍ت‍رآب‍ادی‌، م‍ه‍دی‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د ن‍ص‍ی‍ر

    اس‍ت‍رآب‍ادی‌، م‍ی‍رزا م‍ه‍دی‌ خ‍ان‌

    ک‍وک‍ب‌ اس‍ت‍رآب‍ادی

    م‍ح‍م‍د م‍ه‍دی ‌خ‍ان‌

    م‍ن‍ش‍ی‌ اس‍ت‍رآب‍ادی‌، م‍ی‍رزا م‍ه‍دی‌ خ‍ان

    م‍ه‍دی‌ اس‍ت‍رآب‍ادی‌

    م‍ه‍دی ‌خ‍ان‌ اس‍ت‍رآب‍ادی

    م‍ی‍رزا م‍ه‍دی‌ خ‍ان‌ اس‍ت‍رآب‍ادی

    م‍ی‍رزا م‍ه‍دی‌ خ‍ان‌ ن‍ادری

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 1180 ‌‎ق
    اساتید
    برخی آثار ‏جهانگشای نادری

    ‏دره نادره: تاریخ عصر نادرشاه

    کد مؤلف AUTHORCODE5111AUTHORCODE


    ميرزا محمد مهدي خان اِسْتَرابادي (د ح1173ق) فرزند محمد نصير، منشى و وقايع‌نگار نادر شاه افشار. استرابادي، به گفته برخى‌از نويسندگان معاصرش، در شعر «كوكب» تخلص مى‌كرده است.

    استرابادي به روزگار شاه سلطان حسين صفوي منصب باغبانباشى‌گري داشت و پس از به قدرت رسيدن اشرف افغان در شعبان 1137ق براي او شعرى گفت كه بر سكه زدند. وي پس از ورود نادر به اصفهان در 1142ق1729/م‌از سوي خود و اهالى استراباد تهنيت‌نامه‌اي براي او نگاشت، ولى از متن بر نمى‌آيد كه‌آيا ميرزا مهدي در اين زمان خود همراه نادر بوده است، يا نه؟ در نوروز (ماه رمضان) همان سال كه نادر به فرمانروايى خراسان رسيد، ميرزا مهدي حكومت او را تهنيت گفت و ظاهراً از همين زمان به بعد ملازم او بوده، و سمت وقايع نگاري و منشيگري وي را بر عهده داشته است.

    استرابادي خود تصريح كرده كه در ذيقعدة 1146 در سفر نادر شاه به اصفهان در ملازمت وي بوده است و نيز در محاصره گنجه در 1147ق شركت داشت و از او به عنوان منشى ياد شده است. از اين پس، بر تقرب و منزلت استرابادي نزد نادر افزوده شد. هنگامى كه نادر در شوال 1148 در دشت مغان تاج شاهى بر سر نهاد، استرابادي «منشى ديوان اعلى» بود. نادر شاه دو سه ماه پس از به تخت نشستن، چون مستوفى الممالك براي فارس، عراق، خراسان و آذربايجان برگزيد، ميرزا مهدي را نيز به مقام منشى الممالكى منصوب كرد.

    استرابادي در لشكركشى نادر شاه به هندوستان در 1152ق1739/م همراه وي بود و در مذاكرات خصوصى او و محمد شاه گوركانى حضور داشت و محمد شاه الماس درخشانى به وي هديه داد كه‌بعدها نادر آن‌را از او ستاند. به روايت عبدالكريم كشميري، در 1154ق ميرزا مهدي از سوي نادر شاه مأمور ترجمه كتب مقدس يهوديان و مسيحيان به فارسى شد؛ شگفت آنكه استرابادي خود اشاره‌اي به اين موضوع نكرده است. در 1156ق كه نادر شاه در نجف علما را گرد آورد تا مذهب شيعه جعفري را به عنوان مذهب پنجم اسلامى تثبيت كند، ميرزا مهدي حاضر بود و وثيقه نامه آن‌را خود نوشت.

    گويا استرابادي در اواخر عمر از كارهاي دولتى دوري جست و به تكميل تأليفات خود پرداخت. استرابادي کتابخانه بزرگى شامل کتابهاي خطى فارسى، عربى و تركى و مجموعه مفصلى از خطوط استادان بزرگ خوشنويس در اختيار داشت، چنانكه در روزگار ما هر جا خط ميرعماد پيدا شده‌است، مهر ميرزا مهدي خان نيز بر پشت آن به چشم مى‌خورد. استرابادي اين کتابخانه را وقف فرزندان خود كرد و در متن «وقف‌نامه» كه جزء منشآت وي به چاپ رسيده، نام بسياري از کتابهاي مشهور آمده است.

    آثار

    1-منشآت، مجموعه‌اي است از نامه‌ها و احكامى كه استرابادي خود نوشته، و يا برخى از آنها را تحرير كرده‌است.

    2-مبانى اللغة، مقدمه‌اي است بر کتاب سنگلاخ درباره صرف و نحو زبان تركى جغتايى.

    3-سنگلاخ، فرهنگى است از لغات تركى جغتايى به فارسى مشتمل بر واژه‌هاي دشوار اشعار امير عليشير نوايى

    4-ديوان. به رغم آنكه برخى استرابادي را ملك الشعراي نادر شاه دانسته‌اند، اما اشعار اندكى از او باقى است. دو منظومه به او نسبت داده است. نيز نسخه‌اي با عنوان ديوان ميرزا مهدي منشى وجود دارد كه در آن قصايدي در ستايش پيامبر(ص) و امامان(ع) و نيز مولود نادر شاه‌و ورود او به مشهد آمده است.

    5-وقايع‌نامه.

    6-زوال آفتاب نبوت.

    7- حكايت يوم الغدير (غديريه).

    وى در سال 1180ق درگذشت.


    وابسته‌ها