رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد

رسائل الثعالبي اثر ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى نيشابورى (متوفى 429ق)، كتابى است دربردارنده چند اثر از ثعالبى به نام‌هاى «نثر النظم و حل العقد» در صناعت انشاء كه كتاب «الفوائد و القلائد» نيز در حاشيه آن آمده و كتاب «الكناية و التعريض» كه منتخبى است از كنايات ادباء و اشارات بلغاء.

رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد
رسائل الثعالبي، أو، نثر النظم و حل العقد
پدیدآورانخاقانی، علی (مقدمه‌نويس) ثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده)
عنوان‌های دیگرالکنایه و التعریض

نثر النظم و حل العقد

کتاب الفوائد والقلائد

... الفوائد والقلائد

رسائل الثعالبی: الکنایه و التعریض
ناشرمکتبة دار البیان
مکان نشربغداد - عراق
چاپ1
موضوعادبیات عربی - قرن 5ق. نثر عربی - قرن 5ق.
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏PJA‎‏ ‎‏3914‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏5
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


اين آثار به زبان عربى و در اوايل قرن پنجم هجرى نوشته شده‌اند.

ساختار

كتاب با مقدمه على الخاقانى آغاز شده است. كتاب «نثر النظم و حل العقد» داراى سى و نه باب، كتاب «الفوائد و القلائد» داراى هشت باب و كتاب «الكناية و التعريض» نيز داراى هفت باب است.

نويسنده در لابه‌لاى متون كتاب، از اشعار شاعران بزرگ عرب، به شيوايى و زيبايى استفاده كرده است.

گزارش محتوا

در مقدمه، زندگى‌نامه مختصرى از ثعالبى آمده و توضيح مختصرى پيرامون آثار وى داده شده است[۱]

كتاب «نثر النظم و حل العقد» در صناعت انشاء تأليف گرديده است و داراى سى و نه باب است.

نويسنده، اين كتاب را به ابوالعباس خوارزم‌شاه تقديم نموده است[۲]

توضيحاتى از خود نويسنده به‌صورت حاشيه، در اطراف متن نوشته شده كه در آن‌ها، به تبيين بيشتر مطالب و تشريح آن‌ها پرداخته شده است.

نويسنده در نخستين باب كتاب، به بيان اهميت كتّاب و فضايل آثار ايشان پرداخته است. به نظر وى، طبقه كتّاب و اهميت ايشان، از شعرا بالاتر مى‌باشد؛ زيرا نوشتن قوانين و سنن ملوك، مراسلات حكومتى پيرامون خراج، عمارت بلاد و...، تحريص مردم بر اصلاح و جهاد و... بر عهده ايشان مى‌باشد[۳]

در ساير ابواب كتاب، پيرامون مسائل و عناوين زير، سخن به ميان آمده است: قلم؛ مكارم و جود؛ لطف سؤال؛ خلف وعده؛ شكر؛ اعتذار و استعطاف؛ قبول عذر؛ توقع فرج؛ قناعت؛ رزق؛ غربت و كراهت آن؛ پيرى و جوانى؛ زيارت و عيادت؛ عبادت؛ لطايف و امثال؛ اوصاف و تشبيهات؛ فصد و شرب دوا؛ بهار؛ خمريات؛ طول شب و روز و...

كتاب «الفوائد و القلائد» نيز در حاشيه همين كتاب بوده و مطالب آن در هشت باب و چندين فصل، تنظيم شده است. باب اول اين كتاب، پيرامون فضيلت علم و عقل مى‌باشد. نويسنده بر اين باور است كه علم، بهترين زينت و عقل، برترين بهره‌ها مى‌باشد[۴]

وى در فصل دوم، به بيان فضيلت زهد و عبادت پرداخته[۵]، پس از اشاره به آداب حفظ زبان و فصاحت در باب سوم[۶]، در باب چهارم به بيان شيوه‌ها و امور مربوط به ادب نفس و تربيت آن پرداخته[۷]و برخى از مكارم اخلاق را در باب پنجم، توضيح داده است[۸]

در باب ششم، از حسن سيرت و استعانت بر آن سخن گفته شده[۹]و در باب هفتم، از حسن سياست و اعتدال در آن، بحث به ميان آمده است[۱۰]و در آخرين باب، حسن بلاغت و استعانت بر آن، توضيح و تشريح شده است[۱۱]

از ديگر مباحث مطرح‌شده در اين كتاب، عبارت است از: امثال، اقوال و كلمات قصار حضرت على(ع)؛ انشاء و مباحث مربوط به نحوه نگارش آن؛ نحوه كتابت؛ وصف شعر و شعراء؛ محاسن نظم و نثر؛ وصف بلغاء؛ تقسيم كلام به نظم و نثر؛ اوصاف بلاغت و خصوصيات كلام بليغ و...

كتاب «الكناية و التعريض»، منتخبى است از كنايات ادباء و اشارات بلغاء. اين كتاب نيز با مقدمه‌اى از على الخاقانى در اشاره به موضوع ابواب آن آغاز و مطالب آن در هفت باب، نظم يافته است. بااينكه اين كتاب در ادامه كتاب قبلى آمده، اما شماره‌گذارى صفحات آن ادامه كتاب قبلى نبوده و صفحات از نو شماره‌گذارى گرديده است[۱۲]

باب اول، در پنج فصل سامان يافته و در آن، كنايات مربوط به زنان، دختران و اهل حرم و مسائل، شوؤن و احوال ايشان آمده است[۱۳]

از جمله كناياتى كه اعراب در مورد زنان استفاده كرده و نويسنده به آن‌ها اشاره نموده است، عبارتند از: النعجة، الشاة، القلوص، السرحة، الحرث، الفراش، العتبة، القارورة، القوصرة، النعل، الغل، القيد، الظلة، الجارة. نويسنده در ادامه، به اشعارى كه در آن‌ها اين كنايات استفاده شده، اشاره نموده است[۱۴]

باب دوم نيز داراى پنج فصل بوده و پيرامون كناياتى است كه مربوط به پسران و كسانى كه علاقه‌مند به ايشان مى‌باشند، است. اين كنايات، مربوط به احتلام و ختان، پسر بودن، لواط و اهل آن، مدح و ذم خروج لحيه و روييدن موى صورت و... مى‌باشد[۱۵]

در باب سوم، در چهار فصل، مسائل مربوط به طعام، تهيه آن و مكان‌هاى صرف آن، خلاصه گرديده است[۱۶]

در باب چهارم، در قالب دوازده فصل، كنايات مربوط به زشتى‌ها و بلاها ذكر گرديده است. اين كنايات پيرامون موضوعات زير مى‌باشد: قبح و سواد؛ سنگينى و سردى؛ برص؛ بخل؛ كورى؛ معايب و اخلاق مذموم؛ ذم شعرا و شعر؛ سؤال و تكدى‌گرى؛ فقر و بدحالى؛ صناعات و شغل‌هاى پست و دنى و...[۱۷]

باب پنجم، داراى هشت فصل بوده و در آن كناياتى ذكر شده كه پيرامون مرض، پيرى، كهن‌سالى و مرگ مى‌باشد[۱۸]

در باب ششم، كناياتى ذكر گرديده كه به طعام، شراب و وقت و حال آن‌ها مربوط مى‌باشد. اين مطالب در دو فصل تنظيم شده است[۱۹]

در آخرين باب، كه داراى هفت فصل مى‌باشد، به فنون كنايه و تعريض و سياق و شرايط آن، اشاره گرديده است. از جمله كناياتى كه در اين باب آمده، عبارتند از كناياتى مربوط به: عزل، هزيمت، بعضى از الفاظ سلطانى، تفأل و تطيّر، مرمت بدن، كنايات اخبار النبى(ص)، ضد كنايه، كنايات اهل بغداد، برخى از فنون تعريض و...[۲۰]

وضعيت كتاب

فهرست مطالب هر كتاب، در انتهاى همان كتاب آمده است.

پاورقى‌ها بسيار اندك بوده و در آن‌ها برخى از كلمات متن، توضيح داده شده است.

پانويس

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.