نظام‌السلطنه مافی، حسین‌قلی

    از ویکی‌نور
    نظام‎ السلطنه مافی، حسین قلی
    نام نظام‎ السلطنه مافی، حسین قلی
    نام های دیگر م‍اف‍ی‌، ح‍س‍ی‍ن‌ ق‍ل‍ی‌

    ن‍ظام ‌م‍اف‍ی‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ق‍ل‍ی‌

    ‌م‍اف‍ی قزوینی‌، ح‍س‍ی‍ن ‌ق‍ل‍ی‌ بن شریفخان

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 1326 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE3893AUTHORCODE


    حسین‌قلی نظام‌السلطنه مافی، پسر شريف‌خان قزوينى، از رجال معروف دوره قاجاريه و مردى اديب، خوش‌ذوق، خوش‌خط، شاعر، كاردان، باهوش و موقع‌شناس و به ايل مافى، از ايلات پيرامون قزوين و ايلات كُرد، منسوب بود كه به فرمان شاه عباس از كوهستان ساوجبلاغ كوچانده شدند و به رى و قزوين رفتند. او در 1248 هجرى قمرى در تهران زاده شد و پس از گذراندن تحصيلات مقدماتى، به منشى‌گرى در دستگاه حكومتى سلطان مراد ميرزا حسام‌السلطنه (پسر سيزدهم عباس ميرزا نائب‌السلطنه) پرداخت و آرام آرام در همان دستگاه رشد كرد.

    نظام‌السلطنه مافى كه در دوران قاجار داراى منصب و مقامى بود، بارها در ايلات و ولايات ايران به حكم‌رانى دست يافت. هنگامى كه حسام‌السلطنه والى فارس شد (1274)، حسين‌قلى خان را به حكم‌رانى در بوشهر فرستاد و هنگامى كه والى خراسان شد (1278)، او را نيز همراه خود بدان جا برد. حسين‌قلى سپس همراه حسام‌السلطنه به تهران بازگشت و از آن جا به حكم‌رانى در اصفهان فرمان يافت.

    هنگامى كه اداره گيلان و يزد به يحيى‌خان معتمدالملك سپرده شد (1291)، وى به حكومت بر يزد مأمور و در اين مأموريت به «سعدالملك» ملقب شد. وى يك سال در اين جايگاه بود و برادر خود را به جاى خويش منصوب كرد و به تهران بازگشت و همراه يحيى‌خان معتمدالملك به فارس رفت و حكومت لارستان را پذيرفت و بعدها حاكم بوشهر و دشتى و دشتستان شد. هنگامى كه يحيى‌خان معتمدالملك را از حكومت فارس بركنار كردند، همراه او به تهران آمد و بعدها به فرمان امين‌السلطان به حكومت زنجان منصوب شد. او همچنين در سفر ناصرالدين شاه به قم (1305)، از همراهان شاه بود و در اين سفر به «نظام‌السلطنه» ملقب و به حكومت خوزستان و چهارمحال بختيارى منصوب شد و تا سه سال در اين جايگاه ماند و پس از مشروطه در هيئت‌هاى (كابينه‌هاى) گوناگونى شركت كرد و در نخستين كابينه به وزارت تجارت و عدليه رسيد.

    پس از اخراج ناصرالملك از ايران، محمدعلى شاه با بى‌اعتنايى و بدون مشورت با وكلاى مجلس تصميم گرفت، كسى را از رجال سال‌خورده و با تجربه به نخست‌وزيرى برگزيند تا شايد مشكلات كشور را حل كند. از اين‌رو، حسين‌قلى خان نظام‌السلطنه هشتاد ساله را كه به درستى رأى و حسن تدبير و كاردانى آوازه داشت، در آن جايگاه نشاند و او را «رئيس‌الوزا» خواند و در گزينش وزيران آزاد گذارد.

    نخستين كار نظام‌السلطنه، اطمينان يافتن از مشروطه‌خواهى شاه بود. از اين‌رو، وى را را ملزم كرد كه پشت قرآنى را مهر و امضا كرد و به تجديد مشروطه و حكومت قانون سوگند بخورد تا او بتواند از تحريكات نمايندگان تندرو جلوگيرى كند، اما نمايندگان مجلس نيز براى سازش با او، پنج شرط گذاردند: عزل سعدالدوله؛ مجازات افراد بدخواه؛ تخصيص دويست سرباز براى مجلس؛ تلفيق تيپ قزاق و گارد شخصى شاه زير نظر وزارت جنگ؛ اشتغال امير بهادر فقط در گارد شاه و دخالت نكردن او در امور ديگر.

    نظام‌السلطنه عشق فراوانى به كار داشت، اما اندك اندك در سال‌ها خدمت‌رسانى ديوانى به شمارى از رجال، به اوضاع كشور بدبين شد و اوضاع را به سختى نقد مى‌كرد و از انتقادات خود به‌ويژه تا آغاز انقلاب مشروطيت دست بر نداشت. او همچنين براى آبادسازى شهرها و نشر آثار فرهنگى و تاريخى بسيار تلاش مى‌كرد و از ملاكان و سرمايه‌داران بزرگ ايران به شمار مى‌آمد. اوايل 1287ش، روى‌دادهاى تازه‌اى رخ داد و شكاف ميان شاه و مشروطه‌خواهان بيشتر شد و نظام‌السلطنه در برابر اين حوادث تاب نياورد و از نخست‌وزيرى استعفا كرد و اداره اوضاع آشفته كشور را به شاه سپرد. حسينقلى فرزندان بسيار داشت كه همه آنان جز تنها پسرش حسين، در كودكى درگذشتند. حسين نيز در جوانى مرد و او بر اثر مرگ ناگهانى تنها فرزند جوانش، در دوران نخست‌وزيرى ايستادگى روحى‌اش را از دست داد و از اين‌رو، بيش از چهار ماه زنده نماند و درگذشت و در آرامگاهى در همسايگى امامزاده عبدالله شهر رى به خاك سپرده شد.


    وابسته‌ها

    خاطرات و اسناد حسین قلی خان نظام السلطنه مافی