پندهای امام صادق(ع) به رهجویان صادق
نام کتاب | پندهاي امام صادق (ع) به ره جويان صادق |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | نادری قمی، محمدمهدی (تحقیق و نگارش)
مصباح یزدی، محمد تقی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 45/2 /م6پ9 |
موضوع | احادیث شیعه
جعفر بن محمد (ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - احادیث جعفر بن محمد (ع)، امام ششم، 80 - 148ق. - کلمات قصار |
ناشر | موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره)، مرکز انتشارات |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1389 هـ.ش |
کد اتوماسیون | 20130 |
معرفى اجمالى
«پندهاى امام صادق(ع) به رهجويان صادق» اثر فارسى آيتالله محمد تقى مصباح يزدى، با تحقيق و نگارش محمد مهدى نادرى قمى، شرح و توضيح مبسوط حديثى گرانبهايى از امام صادق(ع)، خطاب به عبدالله بن جندب است كه در آن، به بسيارى از مباحث و موضوعات اخلاقى اشاره شده است.
كتاب، كه بخشى از مباحث مطرح شده در درسهاى اخلاق در جمع طلاب حوزه علميه قم طى سالهاى 1376 تا 1378ش ايراد شده است.
ساختار:
كتاب با مقدمه ناشر در اشاره به لزوم يافتن راهبر و راهنما براى رهروان راه حقيقت آغاز و مطالب در قالب بيستوهشت درس، ارائه گرديده است.
كتاب، جز مجموعه مشكات بوده كه بازتوليد نگاشتهها و آثارى است كه در گذشته، در قالبهاى متفاوتى منتشر شدهاند.
هر يك از مطالب اين كتاب، گنجى گرانقدر و توشهاى تمام ناشدنى است و امام صادق(ع) در اين حديث، مطالبى بسيار مفيد و ارزنده را بيان فرمودهاند كه قطعاً براى كسانى كه در مسير خودسازى و سير و سلوك و تقرب الى الله گام برمىدارند، مىتواند بسيار راهگشا باشد.
گزارش محتوا:
در درس اول، ضمن اشاره به اينكه تقرب به خداوند، گرايش فطرى انسان بوده و پيروى از اهل بيت(ع) راه رسيدن به عرفان حقيقى است، بزرگترين خطر تهديد كننده سالك و ويژگىهاى دوستان اهل بيت(ع) كه عبارت است از عظمت آخرت در آنان، پر نور بودن دل آنها، اجتناب از دنياگرايى و انس با خدا، بيان شده است.
در اين روايت، امام صادق(ع) ابتدا هشدار مىدهند كسانى كه در مسير صحيحى قرار مىگيرند و مىخواهند راه درست خداشناسى را طى كنند، بايد توجه داشته باشند كه خطرات بسيارى در پيش رويشان وجود دارد. به نظر نويسنده طرح اين نكته از سوى امام در ابتداى اين روايت، براى توجه دادن به اين نكته است كه گرچه خداوند ايمان به خود را در دل ما قرار داده و در ميان مذاهب نيز مذهب اهل بيت(ع) را انتخاب كرده و ظاهراً راه خود را يافتهايم، اما از يك نكته نبايد غفلت كنيم و آن اينكه راحت طلبى و تنبلى، هميشه در انسان وجود دارد و همين موجب مىشود كه انسان وقتى به جايى مىرسد، تصور كند ديگر مشكلى نداشته و كار تمام است، در حالى كه اگر خوب بينديشد، مىبينيد كه تازه اول مشكل است؛ هر قدر انسان در نردبان تكامل بالاتر مىرود، سقوطش خطرناكتر مىشود.
در درس دوم و سوم، به لزوم محاسبه نفس اشاره شده است. امام(ع) در اين روايت به اين نكته اشاره فرمودهاند كه هر كس افتخار انتساب به مكتب ما را دارد و از معرفت اسلام بهرهمند مىباشد، وظيفه دارد در هر شبانه روز نسبت به اعمال خود محاسبهاى داشته باشد. به عبارت ديگر، هر كس بايد از خودش حساب بكشد؛ اگر ديد كارهاى خوبى انجام داده، از خدا بخواهد كه توفيق زيادتى آن كارها را به او مرحمت كند و اگر ديد لغزشى از وى سر زده، استغفار كند تا در قيامت مبتلا به خزى و رسوايى نشود.
در درس چهارم، از نگاه مؤمن به دنيا نگريسته شده است. نويسنده معتقد است اگر در مواعظ پيامبر و اهل بيت(ع) دقت كنيم، خواهيم ديد كه يكى از مسايل محورى و مهمى كه زياد بر آن تكيه شده و درباره آن مطالب گوناگونى بيان گرديده است، مسأله «توجه به آخرت» و «پرهيز از دل باختگى در برابر دنيا» است.
امام(ع) در اين بخش از روايت، به شيوه بيانىِ قرآن كريم، به عبدالله بن جندب مىفرمايد: «خوشا به حال كسى كه نسبت به كافران حسرت نخورد براى آنچه از نعمتهاى دنيا و زيورهاى آن به ايشان داده شده است! خوشا به حال كسى كه آخرت را برگزيد و در راه آن كوشش نمود! خوشا به حال آن كه آرزوهاى دروغين فريبش نداد!»
در درس پنجم، تأثيرات گفتارى و رفتارى انسانها بر يكديگر بررسى شده است. نويسنده معتقد است همه انسانها در زندگى اجتماعى خود به صورتهاى گوناگون، بر يكديگر آثارى مطلوب يا غير مطلوب مىگذارند كه بيشتر اين تأثيرها، از راه گفتار و درصد كمترى نيز از راه رفتار مىباشد.
درس ششم، در مقام توضيح ايمان حقيقى و آثار آن است؛ آثارى كه مىتوان از راه آنها مؤمن حقيقى را شناخت. به نظر نويسنده، اسلام ظاهرى و ايمان دو مقوله متفاوت هستند. اسلام ظاهرى فقط ملاك احكام ظاهرى اجتماعى است و موجب سعادت اخروى نمىشود.
وى معتقد است اسلام ظاهرى كه با اقرار به شهادتين حاصل مىشود، در صورتى است كه فرد -هرچند در ظاهر- به لوازم شهادتين ملتزم باشد. بنابراين اگر كسى شهادتين را گفت ولى به معاد اقرار نكرد و آن را قبول نداشت، قطعاً كافر است و حتى اسلام ظاهرى هم ندارد. وى تصور برخى كه معتقدند اقرار به شهادتين موجب اسلام مىشود و اسلام موجب نجات است، گرچه فرد اقرار به برخى از اصول و ضروريات اسلام مانند پذيرش و اقرار به معاد نداشته باشد را از نقص معرفت نسبت به مسايل و معارف اسلامى دانسته است.
در درس هفتم، جهل در فرهنگ اسلامى، مورد بررسى قرار گرفته است. امام(ع) در اين فراز از سخن خود مىفرمايند: از ديرباز، بنيان جهل و نادانى قوى گرديده، بازارش رونق گرفته، پايههايش محكم شده و ريشه دوانده است. آن حضرت، يكى از عوامل رونقدهنده بازار جهل و تحكيم آن را اين امر مىدانند كه دين خدا به بازى گرفته شده است، آن چنان كه حتى كسانى كه علم خود را وسيله تقرّب به خدا قرار دادهاند نيز مقصد و نيتشان خدايى نيست و دنبال غير او هستند. حضرت اينگونه افراد را با وصف ستمپيشگان معرفى مىكند.
درس هشتم، به بيان ثمرات استقامت در ديندارى اختصاص يافته است. امام(ع) در اين فراز از روايت مىفرمايند: اى پسر جندب، اگر شيعيان ما استقامت داشته باشند (يعنى به وظايف دينىشان درست عمل كنند و به آنچه معتقدند، پاىبند باشند و در پيروى ما از راه صحيح خارج نشوند) فرشتگان با آنان مصافحه مىكنند و ابرها بر سرشان سايه مىاندازند و از بالاى سر و زير پا برايشان روزى مىفرستد و هيچ درخواستى از خدا نمىكنند، مگر اين كه به آنها عطا مىكند.در درس نهم، شرط نجاتبخش بودن ولايت اهل بيت(ع) بيان گرديده است. در ادامه روايت، امام(ع) مؤمنان را از بدگويى نسبت به شيعيان بر حذر داشته و به ايشان سفارش مىكند كه حتى اگر برخى از شيعيان گناهكار باشند، جز سخن خير، چيز ديگرى درباره آنها نگويند، بلكه با خضوع و خشوع و التماس، دعا كنند كه خداوند به آنها توفيق دهد تا گناهانشان را ترك و توبه كنند تا مشمول آمرزش حق تعالى قرار گيرند.
نويسنده معتقد است اين يك دستور اخلاقى است كه مؤمنان نبايد به محض اين كه خطايى از برادران دينى خود مشاهده كردند، با آنها قطع رابطه كرده و ايشان را منحرف، غيرقابل هدايت و اهل جهنم بدانند.
امام(ع) در بخشى از روايت كه در درس دهم آمده است، به ابن جندب، نجات يافتگان از عذاب الهى را كسانى معرفى مىكند كه خوف و رجاى حقيقى و متعادل در دلهايشان وجود دارد.
درس يازدهم، در مورد شادى از ديدگاه اسلام مىباشد. نويسنده پس از اشاره به چند نمونه از رواياتى كه در اين زمينه وارد شده و توضيح آنها، به اين نتيجه رسيده است كه جاى هيچگونه شكى نيست كه از نظر اهل بيت(ع) شاد كردن مؤمنان كارى بسيار پسنديده و بلكه بالاترين عبادات است اما به اعتقاد وى، درباره اين مطلب سؤالات و ابهاماتى وجود داشته و گاهى هم اشتباهاتى شده و برداشتها و نتيجههاى نادرستى گرفته شده است، لذا در اين درس، به بررسى و توضيح اين امر پرداخته است.
دامهاى شيطان، برحذر بودن از چند كاستى اخلاقى، پاداشهايى بزرگ براى شيعيان واقعى، شيعه از منظر امام صادق(ع)، گناه مغفور و نيكى مقبول، راه رسيدن به جوار الهى، چند نكته و سفارش اخلاقى، عاقل برحذر از تملق جاهل، رابطه مؤمن با دنيا و ماديات، رابطه مؤمن با مؤمنان ديگر، نماز مقبول و آثار آن از جمله عناوين ساير دروس مىباشد.
وضعيت كتاب:
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده و پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله:
مقدمه و متن كتاب.
نويسنده مقاله: عباس مكرمى.