عقائد السنة و عقائد الشيعة التقارب و التباعد
نام کتاب | عقائد السنة و عقائد الشيعة التقارب و التباعد |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ورداني، صالح (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مرکز الغدير للدراسات الإسلامية |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | مجلد1: 1999م , 1419ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE40319AUTOMATIONCODE |
عقائد السنة و عقائد الشيعة التقارب و التباعد اثر صالح وردانی، کتابی است پیرامون عقاید شیعه و اهل سنت و اختلافات و اشتراکهای موجود میان هر دو و لزوم اتحاد و دوری از تفرقه میان فرق اسلامی که به زبان عربی و در دوران معاصر نوشته شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه ناشر و نویسنده آغاز و مطالب در یک تمهید و چهار فصل تنظیم شده است.
در ابتدای هر فصل، مطالبی تحت عنوان تمهید، بهعنوان مقدمه مباحث، مطرح گردیده است.
گزارش محتوا
در مقدمه ناشر، به این نکته اشاره گردیده که امروزه مسلمانان با دشمنی استعمار مواجه بوده و تنها راه مقابله با این دشمنی، اتحاد و دوری از تفرقه است و اولین گام در تحقق این امر، کسب معرفت و شناخت، نسبت به عوامل تفرقه میباشد و لذا نویسنده در این اثر، ضمن بررسی منشأ و خاستگاه این دو تفکر، به بحث پیرامون چهار موضوع اصلی توحید، نبوت، امامت و رجال پرداخته شده است[۱].
در مقدمه نویسنده، به تشریح محور اصلی مباحث کتاب، پرداخته شده است که عبارت است از بحث پیرامون عقاید اهل سنت و شیعه[۲].
در تمهید، ابتدا به تعریف و بررسی واژه عقیده دینی و مسائل مربوط به آن پرداخته شده[۳] و سپس، بهاجمال، به بیان تاریخ اهل سنت و شیعه پرداخته شده است. نویسنده معتقد است عقاید اهل سنت، به دلیل آنکه همواره قدرت سیاسی را در دست داشته و علیرغم جور و فساد حکام، در حالت مودت و دوستی و اطاعت از آنان بودند، فرصت بروز و انتشار داشته ولی عقاید شیعیان، به دلیل در حاشیه بودن و دور بودن از سیاست، این فرصت را در اختیار نداشته است[۴].
در ادامه از چگونگی پیدایش شیعه و نظرات باطلی که در این زمینه آمده است بازگو شده است[۵].
فصل اول، به مباحث مربوط به مسئله توحید، اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، به دنبال بحث پیرامون اصل موضوع ایمان به خدای یگانه نزد اهل سنت و شیعه نیست، زیرا اعتقاد هر دو گروه در مورد این امر، مسئلهای کاملاً مشخص و واضح است بلکه تمرکز بحث و موضوع اصلی پیرامون چگونگی عقیده و تلقی از وحدانیت خدا و تصور آن است. بدین منظور، به دنبال بررسی اعتقاد اهل سنت، به بحث از سه دیدگاه سلف (کسانی که قبل قرن پنجم هجری- و به قول برخی سه قرن نخست- بودهاند که عبارتند از صحابه، تابعین و تابعین تابعین)، خلف (کسانی که بعد از قرن پنجم- و بنا بر قولی بعد قرن سوم- هجری بودهاند) و ابن تیمیه (که به اعتقاد نویسنده دیدگاهی بهغیراز دیدگاه سلف و خلف داشته و منشأ دیدگاه وهابیت قدیم و جدید است) پرداخته شده است؛ و قائل است که اهل سنت مباحث توحید خود را از سه طریق فوق اخذ کردهاند؛ لکن شیعه به دلیل اینکه مباحث توحیدی خود از منبع واحدی که همان ائمه و در رأس آنها امام على(ع) است گرفتهاند دچار اختلاف و رقابت در مسائل عقیدتی که حول اسماء و صفات خداوند است نشدند. از جمله مباحث و موضوعات مطرح شده در این فصل عبارتند از: توحید و سیاست؛ توحید نزد شیعه؛ توحید نزد امام علی(ع)؛ اسماء و صفات[۶].
در فصل دوم، به مباحث مربوط به نبوت پرداخته شده است. نبوت، دومین رکن از ارکان اسلام بوده که هیچ اختلافی در میان فرق مختلف در مورد شخص آن وجود ندارد، بلکه اختلافات، در نظر و دیدگاه هر یک از فرق، پیرامون شخصیت پیامبر(ص) و نقش وی در حیطه رسالت است. بدین منظور، به بررسی دیدگاه فخر رازی پرداخته شده است. به اعتقاد او، اختلاف در این مسئله، به چهار موضع زیر بازمیگردد:
- امور اعتقادی: که در این زمینه، تمامی امت بر عصمت انبیا از کفر و بدعت اجتماع داشته بهجز گروهی از خوارج- که کفر را برای انبیاء جایز میدانند چون ارتکاب معاصی را مساوی با کفر میدانند- و روافض که اظهار کفر از باب تقیه را جایز میدانند.
- امور مربوط بهتمامی شرایط و احکام الهی که همگی معتقدند تحریف و خیانتی در این زمینه وجود ندارد، نه عمداً و نه سهها وگرنه اعتقاد و اطمینانی به شرایع وجود نخواهد داشت.
- امور مربوط به فتوا: در این زمینه در عدم جواز تعمدی خطا در فتوا، اتفاق وجود داشته اما در سهوی بودن خطا در فتوا، اختلاف وجود دارد.
- امور مربوط به افعال و احوال که در این زمینه، پنج نظریه وجود دارد:
الف) حشویه: که اقدام بر گناه کبیره و صغیره را جایز میدانند.
ب) برخی: تعمد بر کبیره جایز نیست ولی تعمد بر صغیره جایز است.
ج) برخی: تعمد بر کبیره و صغیره جایز نیست اما صدور گناه بر سبیل خطای در تأویل جایز است.
د) برخی: ارتکاب گناه کبیره، صغیره، عمدی، سهوی و خطای در تأویل جایز نیست، اما سهو و نسیان جایز است.
ه) برخی: وجود عصمت کامل اما در وقت وجوب آن اختلاف وجود دارد[۷].
در ادامه مباحثی از قبیل نبوت، قرآن و حدیث در نظر اهل سنت سپس از دیدگاه شیعه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۸].
فصل سوم، به مسائل مربوط به امامت اختصاص یافته است. نکته اساسی در اختلاف میان شیعه و اهل سنت آن است که شیعه امامت از اصول دین دانسته درحالیکه اهل سنت معتقد است ارتباطی به اصول دین ندارد. مسئله امامت، مسئلهای بسیار مهم بوده که موضوعات بسیار مهمی مبتنی بر آن است از جمله: قضایای مربوط به خلافت پس از پیامبر(ص) و امور مرتبط با آن؛ تعدیل یا عدم تعدیل تمامی صحابه؛ بسیاری از احکام و فروعات در دین و...[۹].
در ادامه چگونگی تعیین امام، برخی از وظائف و اختیارات امام، عصمت و غیبت امام با توجه به دیدگاه شیعه و اهل سنت مورد بررسی قرار گرفته است[۱۰].
در آخرین فصل، به موضوع اعتقادی مهمی پرداخته شده که عبارت است از پاسخ به این سؤال که آیا حق با اشخاص شناخته شده و این اشخاص هستند که معیار و ملاک سنجش حقیقت و واقعیت میباشند یا اینکه حق و حقیقت خود ملاک و معیار بوده اشخاص با حق شناخته میشوند؟ به عبارت دیگر، آیا اشخاص فوق نصوص بوده و یا نصوص، فوق رجال و اشخاص میباشند؟ به اعتقاد نویسنده، پاسخ به این پرسش، جوهره اساسی و اصلی اختلاف میان شیعه و اهل سنت را بهخوبی آشکار و روشن میکند[۱۱]. نویسنده برای پی بردن به جواب این سؤال، جایگاه صحابه و اهلبیت(ع) نزد فریقین مورد بحث و بررسی قرار داده است[۱۲].
در خاتمه، به اهمیت وحدت اسلامی و چگونگی تقریب مذاهب بهمنظور افزایش قدرت و توان مسلمانان اشاره شده است[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب آمده است.
در پاورقیها علاوه بر ذکر منابع[۱۴]، توضیحات جامع و مفصلی پیرامون برخی از مطالب متن ارائه شده است[۱۵].
پانویس
منابع
مقدمه و متن کتاب.