مهدویت از ديدگاه دين‌پژوهان غربى

    از ویکی‌نور
    مهدویت از دیدگاه دین‌پژوهان غربی
    نام کتاب مهدویت از دیدگاه دین‌پژوهان غربی
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان موسوی گیلانی، رضی (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏م‎‏9
    موضوع محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. -

    مهدویت - دفاعیه‌‏ها و ردیه‌‏ها

    مهدویت - مطالعات تطبیقی

    مهدویت در ادیان

    ناشر بنياد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1387 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE13467AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    مهدويت از ديدگاه دين‌پژوهان غربى اثر سيد رضى موسوى گيلانى، مهدويت را از نظرگاه غربيان مورد بررسى قرار داده و به نكات مثبت و منفى آنان، به صورت نقادانه، اشاره مى‌كند.

    كتاب به زبان فارسى و در سال 1384ش نوشته شده است.

    ساختار

    مقدمه مؤلف در اشاره به جايگاه مهدويت در مباحث اعتقادى، آغازگر مباحث بوده و مطالب در ده فصل تدوين يافته است.

    فصل‌هاى كتاب، هر كدام به يكى از شرق‌شناسان اختصاص يافته كه مؤلف براى توضيح ديدگاه آنان مباحثى چون، روش‌شناسى، زمينه‌هاى فكرى، نگرش به موضوع مهدويت و نقد و بررسى آراء ايشان پيرامون اين مسئله را محور قرار داده است.

    در ابتداى هر فصل، توضيحاتى پيرامون آن، در قالب مقدمه آمده است.

    از جمله ويژگى‌هاى كتب، تبيين انديشه‌ها و پژوهش‌هاى برخى فيلسوفان غربى؛ از جمله هانرى كربن، جيمز دارمستتر، فان فلوتن، ايگناتس گلدتسيهر، ادوارد برون، مارگوليوث، ژزف كنت دوگوبينو، هميلتون گيب و آنه مارى شيمل است.

    گزارش محتوا

    نويسنده در مقدمه، ضمن ارائه تعريف كوتاهى از اصطلاح «شرق‌شناسى» به تاريخچه مختصرى از فعاليت‌ها و محورهاى مطالعاتى پاره‌اى از شرق‌شناسان اشاره كرده و ضمن تعريف معناى لغوى و اصطلاحى واژه شرق‌شناسى، دوره‌هايى كه بر اين دست مطالعات گذشته است را، يادآورى مى‌كند.

    فصل نخست، به بررسى مهدويت از ديدگاه شرق‌شناسان مى‌پردازد كه در آن، به تعريف شرق‌شناسى و دوره‌هاى مختلف آن اشاره شده است.

    مؤلف رجوع به منابع دست دوم در زمينه اسلام و ديگر اديان شرقى، كلى‌نگرى به جاى جزيى‌نگرى در زمينه شناخت مذاهب اسلامى و برگزيدن شيوه تاريخى در تحليل تمدن اسلامى را؛ از جمله جنبه‌هاى آسيب‌شناسانه شرق‌شناسان و دين‌پژوهان اسلام‌شناس دانسته است.

    دوم، به بررسى روش‌پژوهى «هانرى كربن» در شيعه‌شناسى و انديشه‌ها و آراى اين فيلسوف پرداخته است.

    مؤلف معتقد است كه ديدگاه كربن به شيعه‌شناسى و مسئله مهدويت، كاملا پديدارشناسانه بوده با يادآورى زمينه‌هاى فكرى او پيش از آشنايى با فرهنگ اسلامى، آراى بزرگانى چون شهاب‌الدين سهروردى، ابن عربى و سيد حيدر عاملى را بر نگرش كربن به مسئله مهدويت مؤثر مى‌بيند.

    وى همچنين بر اين باور است كه كربن به بيان اصلى‌ترين عناصر تفكر شيعى اشاره نموده و براى تبيين آن‌ها تلاش مى‌كند.

    امامت، ولايت و مهدويت از عناصرى است كه شيعه بدون آن نابود و مضمحل مى‌شود. كربن معتقد است كه ظهور امام عصر نيازمند فراهم گرديدن شرايط است و از طرفى ظهور او بزرگ‌ترين پشتوانه و انگيزه تزكيه نفوس است.

    نويسنده در پايان اين فصل، به نقد آراء كربن درباره مهدويت پرداخته و اگرچه محاسنى براى روش پديدارشناسانه او قائل است، پنهان ماندن پاره‌اى از نكات تاريخى را از نقاط ضعف اين روش بر مى‌شمارد.

    سوم، به شرح ديدگاه‌هاى جيمز دارمستتر پرداخته و با ارائه كتاب‌شناسى وى درباره مهدويت و اشاره به روش تحقيق او كه بر خلاف كربن، روشى معطوف به مطالعات تاريخى است، نگرش‌هاى او به مسئله مهدويت را يادآورى كرده و در پايان به نقد و بررسى آراء او پرداخته است.

    فان فلوتن شرق شناس ديگرى است كه ديدگاه‌هاى شيعه شناسانه او در چهارم، آمده است. روش او هم گرچه تاريخى است؛ اما به جاى آن كه به مهدويت از ديدگاه شيعه و معتقدان به آن بپردازد، صرفا به تاريخى‌گرى نظر دارد. ضمن اين كه براى شناخت شيعه و مهدويت از منابع دسته دوم استفاده كرده است.

    در پنجم، به ديدگاه ايگناتس گلدتسيهر پرداخته شده است.

    نويسنده معقتد است، روش او گرچه تاريخى است؛ اما از اين جهت كه در جستجوى گرايش‌هاى پنهان و اغراض نهان راويان تاريخ بوده است، از ديگر شرق‌شناسان متمايز مى‌شود. مؤلف ضمن شرح ديدگاه‌هاى او درباره مهدويت، وى را فاقد اطلاعات دقيق نسبت به فرقه‌ها و مذاهب اسلامى‌دانسته است.

    پژوهش‌هاى ادوارد براون درباره فرقه‌هاى منسوب به مهدويت، شيوه پژوهشى او، تأليفات و آثار، دلايل گرايش براون به تحقيق درباره بابيت و بهائيت و داورى‌هاى او درباره ايشان، محتواى ششم را شكل مى دهد.

    مؤلف، براون را داراى نگاه منصفانه‌اى نسبت به اسلام و شخصيت پيامبر اكرم(ص) دانسته و انگيزه اصلى گرايش او به مطالعه درباره بابيت و بهائيت را خواندن كتابى با عنوان «اديان و فلسفه‌ها در آسياى وسطى» اثر كنت دوگوبينو سفير فرانسه در ايران مى‌داند.

    به گفته مؤلف در هفتم، ساموئل مارگوليوث خاورشناس ديگرى است كه مقاله مستقلى تحت عنوان «مهدى» در دائرةالمعارف دين و اخلاق نوشته است. روش اين دائرةالمعارف بر خلاف دائرةالمعارف دين ميرچاالياده تاريخى‌گرى است.

    وى پس از يادآورى بيوگرافى كوتاهى از كنت دوگوبينو در هشتم، به معرفى كتاب او با عنوان «سه سال در ايران» كه مردم‌شناسى و رفتارشناسى مردم ايران، روحانيت و فرقه‌هاى مذهبى دوران قاجار و... است، مى‌پردازد.

    وى پس از اين كه نگرش دوگوبينو پيرامون مذهب شيعه و شيخيه و مسئله مهدويت را ذكر مى‌كند، به شرح مقايسه او ميان بابيان و بهائيان پرداخته است.

    ديدگاه هميلتون گيب درباره شيعه و مهدويت، تأليفات اسلام‌شناسى و ديدگاه او درباره امامت، مهدويت و سياست، نهم را شكل مى‌دهد.

    در فصل پايانى، با ذكر بيوگرافى كوتاهى از شرق‌شناس برجسته، خانم آنه مارى شيمل فهرستى از تأليفات او ارائه مى‌كند.

    نويسنده معتقد است، روش شيمل چون كربن پديدارشناسانه است و نگرش او درباره مهدويت به صورت اشارات و مطالب پراكنده در آثار او ديده مى‌شود.

    اسطوره‌شناسى هم جايگاه ويژه‌اى در انديشه شميل داشته است. مؤلف، ديدگاه شيمل درباره شكل‌گيرى مذهب تشيع را نقد كرده و معتقد است كه شيمل مانند بسيارى از اسلام‌شناسان غربى، در تحليل موضوع مهدويت به ريشه‌ها و بنيان‌هاى اعتقادى آن در متون دينى نپرداخته است.

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع مورد استفاده مؤلف، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.

    منابع

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. سايت خبرى رسا.
    3. سايت خبرى آينده روشن.


    پیوندها