ارسطو
نام | ارسطو |
---|---|
نامهای دیگر | آریستوتلس
ارسطا طالیس ارسطو طالیس |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | علم الأخلاق إلی نيقوماخوس |
کد مؤلف | AUTHORCODE708AUTHORCODE |
ولادت
ارسطو، در سال 384 پيش از ميلاد در شهر استاگيرا، واقع در مقدونيه كه در 300 كيلومترى شمال آتن قرار دارد، به دنيا آمد. پدر او دوست و پزشك پادشاه مقدونيه، جد اسكندر مقدونى بود.
تحصیل
ارسطو در جوانى براى تحصيل در آكادمى افلاطون، راهى آتن شد و توسط او، عقل مجسم آكادمى نام گرفت. وى پس از مرگ افلاطون، آكادمى را ترك نموده، به آسياى صغير رفت و در آنجا با دختر يك خانواده ثروتمند و پرنفوذ ازدواج كرد. بعد از مدت نه چندان طولانى، فيليپ پادشاه مقدونيه، ارسطو را براى آموزش فرزندش اسكندر به دربار خود دعوت نمود. زمانى كه اسكندر 13 ساله بود، ارسطو شروع به تربيت وى كرد و حدود 12 سال به اين كار مشغول بود، پس از آن به آتن رفت و مدرسه خود را با نام «لوكيون» بنا نهاد. اين آكادمى مجهز به کتابخانه بود و دروس در آن بهطور منظم تدريس مىشد و متفكران و محققان در آن به مطالعات خود مىپرداختند و چون ارسطو به هنگام تدريس و بحث و گفتوگو با شاگردان خود در آن باغ راه مىرفت، فلسفه او به فلسفه مشاء مشهور شد.
اين آكادمى برخلاف آكادمى افلاطون كه در آن بيشترين تأكيد بر رياضيات، سياست و فلسفه نظرى بود، در لوكيون به پژوهشهايى در مورد زيستشناسى، روانشناسى، اخلاق، هنر و شعر نيز پرداخته مىشد. شواهد نشان مىدهد كه در اين مقطع زمانى، ارسطو از حمايتهاى همهجانبه و فراوان اسكندر برخوردار بوده است؛ بهطورىكه با كمكهاى او موفق به تأسيس اولين باغوحش تاريخ شد.
وفات
با مرگ اسكندر در سال 323 پيش از ميلاد، آتنىها، عليه حكومت مقدونى شورش كردند. ارسطو نيز از اثرات اين شورش در امان نماند. در اين زمان، يكى از روحانيون آتن، عليه ارسطو شكايت كرد كه او منكر تأثير صدقه و قربانى است. بدين ترتيب، رياست مدرسه را به دوستش تئوفراستوس واگذاشت و خود به «خالكيس»، زادگاه مادرىاش رفت و يك سال بعد از اين واقعه، در سن 63 سالگى درگذشت.
آثار
بيشتر آثار بهجامانده از ارسطو، كتب مدون گردآورى شده توسط خود او نيست، بلكه جزوات درسى است كه شاگردانش تهيه كردهاند. سبك نوشتن او برخلاف افلاطون، فاقد آراستگىهاى ادبى است. آثار ارسطو، تمام علوم يونان باستان به غير از رياضيات را شامل مىشود. وى برخى از شاخههاى علوم را، تقريباً براى اولين بار در تاريخ بشر، به شكلى جدى و مدون مورد توجه و بررسى قرار داده است.
با دقت در تمام فعاليتهاى ارسطو، اشتياق عجيب وى به مشاهدهگرى دنيا و تفسير آن مشاهدات آشكار مىگردد. ارسطو برخلاف استادش، تلاشى در به پرواز درآوردن پرنده ذهن نمىكرد و ترجيح مىداد با نوعى واقعگرايى، خوب ببيند و سپس مشاهداتش را با وضع قوانين دقيقى مورد بررسى قرار دهد. او با جرئت تمام، اين گونه مشاهدات و تفسير آن بر اساس قوانين مشخص را به تمام شاخههاى علم تعميم مىداد؛ ازاينرو، هنگام مطالعه ارسطو با نجوم ارسطو، زيستشناسى ارسطو، روانشناسى ارسطو، سياست ارسطو و... مواجه مىشويم. اگرچه تا به امروز، اكثر نظريات ارسطو در علوم طبيعى، از جمله مركزيت كره زمين، تفاوتهاى فيزيولوژيك زن و مرد يا رد نظريه اتمى دموكريتوس و سقوط اجسام به زمين با سرعتهاى متفاوت بر اساس وزن و برخى نظريات ديگر رد شده، اما تقسيمبندى علوم ارسطو و حتى بعضى از نوشتههاى او در زمينه علوم طبيعى تا هزاران سال در تاريخ بشرى تأثير بهجا گذاشته است. همين موضوع، باعث شده تا اين ادعا مطرح شود كه نظريات ارسطو، پيشرفت علوم را هزار سالى به عقب انداخته است.
مهمترين مبحثى كه هنگام مطالعه ارسطو با آن مواجه مىشويم، نه فقط مشاهدات او، بلكه شيوه تفسير و استنتاجى است كه او براى اين مشاهدات و در مجموع، براى تفكر، وضع كرده است. در واقع، در ميان مطالب مطروحه از سوى ارسطو، مطلبى كه كمتر از همه مورد دستبرد زمان واقع شده، همان منطق ارسطو است. مهمترين اثر ارسطو در منطق، ارغنون است كه شامل مقولات، تعبيرات و تحليل مىباشد.
ارسطو تمام علوم را در دايره فلسفه مىداند. او دانش بشرى را به سه بخش عمده فلسفه نظرى، فلسفه عملى و فلسفه ادبى تقسيم مىكند. فلسفه ادبى، شامل مواردى همچون شعر، ادبيات، سخنرانى و چيزهايى نظير اين است. فلسفه عملى هم دربرگيرنده مواردى نظير اخلاق، سياست و اقتصاد مىباشد. او فلسفه نظرى را نيز به سه بخش عمده تقسيم مىكند:
1. علوم طبيعى، نظير فيزيك و زيستشناسى؛
2. رياضيات؛
3. فلسفه، متافيزيك و خداشناسى.
آثار مهم
ارسطو زبان فلسفه را پى نهاد. هر فيلسوفى پس از او، چه ارسطويى باشد چه ضد ارسطويى، يا در محدوده مقولات او مانده يا از محدوده مقولات او آغاز كرده است.
آثار ارسطو، از حيث وسعت موضوع و جامعيت اطراف، طورى است كه با چند استثنا، يك دايرةالمعارف تقريباً واقعى و بالنسبه كامل عصر او را ارائه مىكند. در اينجا فهرست آثار (تعليمى) ارسطو بر اساس مجموعه معيار بكر)rekkeB(ذكر مىشود:
الف) آثار منطقى: مجموعهاى كه احتمالاً از سده چهارم ميلادى (دوره بيزانسى) با عنوان «ارغنون» شناخته شدهاند كه در زبان يونانى به معناى «آلت و ابزار» است. اين مجموعه، شامل شش رساله است:
1. مقولات (قاطيغورياس): درباره مقولات عشر؛
2. عبارت (بِرى هِرمنياس): درباره قضايا؛
3. تحليلات (آنالوطيقاى) اول: درباره قياس؛
4. تحليلات (آنالوطيقاى) دوم: درباره برهان؛
5. جدل (طوبيقا): درباره جدل؛
6. مغالطات (سوفسطيقا): درباره مغالطه و سفسطه.
ب) آثار فلسفه طبيعى (طبيعيات)، شامل:
1. فيزيك (سماع طبيعى)؛
2. درباره آسمان؛
3. درباره كون و فساد؛
4. كائنات جو (هواشناسى).
ج) آثار روانشناختى، شامل:
1. درباره نفس؛
2. خردهطبيعيات (طبيعيات كوچك): مجموعه چند رساله كوتاه با عناوين «درباره حواس»، «درباره حافظه و يادآورى»، «درباره خواب و بيدارى، درباره رؤيا»، «درباره پيشگويى از طريق رؤيا»، «درباره درازى و كوتاهى عمر»، «درباره جوانى و پيرى» و «درباره تنفس».
د) آثار زيستشناختى (تاريخ طبيعى)، شامل:
1. درباره تاريخ جانوران؛
2. درباره اعضاى جانوران؛
3. درباره پيدايش يا تكون جانوران؛
4. درباره راه رفتن جانوران؛
5. درباره جنبش يا حركت جانوران.
ه) آثار اخلاقى:
1. اخلاق اودموسى؛
2. اخلاق نيكوماخوسى؛
3. اخلاق كبير: اين رساله كه از نظر ناقدان مشكوك است، برخلاف عنوان آن، حجم بسيار اندكى دارد.
و) آثار سياسى:شامل رساله «سياست».
ز) آثار فلسفى:
1. فن خطابه (ريطوريقا): اين رساله همانند «فن شعر»، برخلاف نام خود، بيشتر محتواى فلسفى دارد؛
2. فن شعر (بوطيقا): ناتمام است؛
3. درباره فضايل و رذايل: مشكوك است؛
4. متافيزيك (مابعدالطبيعه): شامل 13 کتاب اصلى است كه با الفباى يونانى مرتب شدهاند. يك کتاب فرعى نيز با نام «آلفاى كوچك»، پس از کتاب اول قرار گرفته است كه بيشتر ناقدان، آن را تأليف ارسطو نمىدانند؛ اگرچه، محتواى آن ارسطويى است.