رسائل أخری لابن سينا (هامش شرح الهداية الأثيرية)
رسائل أخری لابن سينا(هامش شرح الهداية الأثيرية)، مجموعهاى است مشتمل بر شش رساله از ابن سينا و به زبان عربى.
نام کتاب | رسائل اخری لابن سینا (هامش شرح الهدایة الاثیریة) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | هدایه الحکمه. شرح |
پدیدآورندگان | ابنسینا، حسین بن عبدالله (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BBR 1099 1300 |
موضوع | اثیر الدین ابهری، مفضل بن عمر، - 660؟ق. هدایه الحکمه - نقد و تفسیر
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - |
سال نشر | 13 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1822AUTOMATIONCODE |
ساختار
مجموعه مزبور، رسالههاى زير را به ترتيب در بر گرفته است: اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ؛ رسالة اسئلة بهمنيار و اجوبتها (عند الكلام فى النفس)؛رسالة تفسير آية الدخان؛ رسالة المعاد(الصور الموجودة فى النفس)؛ رسالة معرفة الاشياء و رسالة الطلسمات و النيرنجات.
گزارش محتوا
براى روشن شدن محتواى اين مجموعه، لازم است به معرفى، ساختار و گزارش اجمالى از محتواى تك تك رسالههاى آن بپردازيم:
معرفى اجمالى
اسئلة ابى سعيد ابى الخير من الشيخ رسالهاى است از ابن سينا، به زبان عربى و در بر گيرندهى سئوال ابوسعيد ابوالخير از مرحوم شيخ الرئيس، دربارهى اسباب استجابت دعا و پاسخ شيخ به او.
ساختار
رساله، بسيار كوتاه و فاقد باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
ابوسعيد كه خود عارفى است از اهل طريقت، با عناوين بلندى مثل افضل المتأخرين و رزقنا الله مجاورتك، از بو على نام برده و بعد از حمد و ثناى الهى و صلوات بر پيغمبر(ص) و آل او، سؤال خود را مطرح نموده است؛ شيخ الرئيس، در جواب، بعد از حمد و صلوات، مىگويد: سعى مىكنم به قدر توان خودم و پژوهشى كه در علوم نمودهام، حقيقت دعا و تأثيرات آن را در نفوس و بدنها براى تو توضيح دهم، لكن اين پاسخ، نيازمند مقدمّاتى است: ابتدا بايد بدانى كه رابطه واجب الوجود با مخلوقاتش كه ممكن الوجودند، به چه صورتى است و همينطور جواهر ثابته كه همان ملائكه مقربين مىباشند و حكما از آنها به عقول فعّاله تعبير مىكنند، چه وجودهايى هستند، سپس نفوس سماوى متصل به مواد، سپس اركان اربعه و... را بشناسى.
وى، در ادامه، توضيحى راجع به واجب الوجود داده و مىگويد: تأثير مبدأ اول در عقول بوده و تأثير عقول در نفوس و تأثير نفوس در اجرام سماوى كه باعث حركت دائرهاى آنها شده و تأثير اجرام سماوى در اين عالم بوده و عقل هم كه اختصاص به فلك قمر دارد، افاضه كننده نور به نفوس انسانى مىباشد.
بو على، مىگويد: اگر تناسبى بين نفوس سماويه و ارضيّه نباشد، خدا شناخته نمىشود. وى، در ادامه، اشارهاى نيز به شرافت علت نسبت به معلول داشته و جايگاه نفوس بعد از مفارقت از بدن را يادآورى كرده و آنگاه، به بيان حقيقت دعا و زيارت كه عبارت است از استمداد كردن نفوس زائرهى متصل به بدن، از نفوس مزورة، خير و سعادت و دفع شر و... را، مىپردازد.
بو على، در پايان رسالهاش، اشارهاى نيز به اجسام انسانها نموده و از تأثيرات زيارت بيت الحرام در نفوس و اذهان، سخن گفته است.
معرفى اجمالى
رسالة اسئلة بهمنيار و اجوبتها، رسالهاى است از ابن سينا، به زبان عربى و در بر گيرنده چند سئوال از سوى بهمنيار، راجع به نظريات استادش، بو على، در مورد نفس و پاسخهاى استاد به وى.
ساختار
رساله، بسيار كوتاه، به صورت سؤال و جواب و فاقد باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
پارهاى از مطالب مطرح شده در اين رساله، عبارتند از: دليل محال بودن اينكه اعراض و صور قائم به مواد، نمىتوانند وجود ذاتى قائم به نفس و بدون ماده و... را افاده نمايند؛ بررسى دليل اين مطلب كه جسم متناهى، قوهاى محدود دارد؛ بررسى اين مطلب كه علت قوىتر بودن بعضى از قوا در برخى از افراد، موافقتر بودن برخى از مزاجها با بعضى از قوا مىباشد؛ بررسى اينكه قوهى عقليه، در هنگام تعلّم و تذكّر، از فكر استفاده مىكند، پس بعد از مفارقت نفس از بدن و بطلان قوه مفكره، وضعيت ادراكات ما چگونه خواهد بود؟ علت اينكه برخى از قواى نفس، مدركه و بعضى، غير مدركهاند، چيست با اينكه همگى قواى يك ذاتند؟...
معرفى اجمالى
رسالة تفسير آية الدخان، رسالهاى است از ابن سينا، به زبان عربى و در تفسير آيه 11 سوره فصلت كه عبارت است از: «ثم استوى إلى السماء و هى دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعاً و كرهاً...».
ساختار
رساله، بسيار كوتاه و فاقد باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
مؤلف، منظور از دخان را مادهى آسمان مىداند، چون دخان، جوهر ظلمانى است و مادّه، از آن جهت كه منبع عدم است، سرچشمه ظلمت مىباشد.
طوعاً و كرهاً، به عقيده ابن سينا اشاره دارد به مخالفت ماده فلك با مادهى عناصر به لحاظ ماهيّت، بنا بر اين، ماده فلك، صورت فلك را به آسانى و بدون مقاومت قبول كرده است، لذا با لفظ طوعاً به آن اشاره شده است...
در ادامه به تفسير هفت آسمان پرداخته و آن را ناظر به كواكب هفتگانه دانسته و...
معرفى اجمالى
«رسالة المعاد(الصور الموجودة فى النفس)، رسالهاى است از ابن سينا، به زبان عربى و پيرامون معاد.
ساختار
رساله، بسيار كوتاه و فاقد باببندى و فصلبندى است و در قالب چهار سؤال و جواب مىباشد.
گزارش محتوا
سؤال اول، اين است كه ما از كجا به اين عالم آمدهايم؟ شيخ، در جواب، فرموده: ما از آن عالم، به اين عالم آمدهايم كه حد اين عالم، از بالاى فلك زهره تا روى همين زمين است و حد آن عالم، از بالاى فلك زهره تا مرتبه علم كه همان عقل است، مىباشد، بعد مىگويد: اين عالم، محل عمل و آن عالم، محل جنّات است و جنت، محل استقرار محسنين مىباشد؛ ما از آن عالم، به اين عالم آمدهايم و از اينجا به برزخ مىرويم و از آنجا به موضع حساب و از آنجا هر كس داراى عمل حسن باشد، به سوى بهشت و هر كس داراى عمل بد باشد، به سوى جهنم روانه خواهد شد....
سؤال دوم، اين است كه ما به چه دليلى به اين دنيا آمدهايم؟ بو على، پاسخ مىدهد كه اين عمل، ارادى نبوده و ما بدون اختيار و انتخاب خودمان به اين دنيا آمدهايم، لكن تطهير نفس كه با عمل شرعى و عمل الهى حاصل مىشود، باعث سعادت به هنگام مفارقت از اين دنيايى كه به واقع سجن مؤمن است، خواهد بود.
سؤال سوم، در مورد محل مراجعت ما به هنگام جدايى از اين دنيا مىباشد كه بو على مىگويد: ما به هنگام خروج از دنيا، مواجه با ملائكه رحمت يا ملائكه عذاب خواهيم شد كه ما را به سوى برزخ مىبرند و برزخ همان قبر نفس است.
سؤال آخر كه چهارمين سؤال است، در مورد وضعيت انسان بعد از مفارقت از دنيا و وصول به برزخ مىباشد كه به عقيده ابن سينا، در برزخ، بيدارى برايمان حاصل خواهد شد؛ ما در برزخ مانند نطفهاى در رحم يا بذرى بر روى زمين هستيم كه با افزوده شدن قوهاى، به ما، مانند جنينى كه از رحم خارج مىشود، از برزخ خارج شده و به معاد و كمال نهايى نائل مىگرديم. بو على، اين رساله را با دعا براى نجات خود و تمام مؤمنين و مؤمنات در روز جزا به پايان مىبرد.
معرفى اجمالى
رسالة معرفة الاشياء رسالهاى است از ابن سينا، به زبان عربى و دربارهى راههاى شناخت.
ساختار
رساله، بسيار كوتاه و فاقد باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
مؤلف، در اين رساله، معرفت را به دو صورت تصور و تصديق تقسيم مىكند و مىگويد: تصديق، اعتقاد نفس است به اثبات يا نفى حكم و تصور حصول معناى شىء در نفس. به عقيدهى بو على، هر دو قسم معرفت، يا با فكر و نظر حاصل مىگردد كه معرفت ثانيه ناميده مىشود يا بدون فكر و نظر كه معرفت اولى خوانده مىشود. وى، ضمن بيان مثال براى هر يك از اقسام معرفت، مأموريت علم منطق را نيز در اين بيان مشخص مىسازد.
شيخ الرئيس، در ادامه، قواى حاكمه در انسان را به چهار قوه حسيات و متوهمه و تعارفيّه كه عقل مدنى ناميده مىشود و قوه نظريه كه عقل هيولانى نام دارد، تقسيم مىكند، بعد مىگويد: بدون ترديد حكم قوه حاسّه صحيح است، قوهى متوهمه، به هنگام حكم بر اشياء، صورتى محسوس بدانها مىدهد كه احتمال صدق و كذب درآنها وجود دارد، قوهى تعارفيّه نيز احكامش، امور مشهورهى محموده مىباشد و نهايتاً به قوه نظريّه مىپردازد كه احكامش حجج اوليّهاى كه امكان شك در آنها وجود ندارد، مىباشد.
معرفى اجمالى
رسالة الطلسمات و النيرنجات، از جمله آثار شيخ الرئيس، در تبيين علوم غريبه و به زبان عربى است.
ساختار
رساله، بسيار كوتاه و فاقد باببندى و فصلبندى است.
گزارش محتوا
ابن سينا، در اين رساله، در پى پاسخ دادن به سؤالاتى است كه از وى، دربارهى سحر و طلسمات و نيرنجات، پرسيده شده است؛ او، براى توضيح و بيان حقيقت اين سه مبحث، نخست، به صورى كه مشاهدهى آنها اختصاص به انبيا و اوليا و كاهنان دارد، مىپردازد و بحث را در ضمن پنج مقدمه بيان مىنمايد: در مقدمهى اوّل، راجع به حس مشترك كه حسّى باطنى در انسان و خيلى از حيوانات است سخن مىگويد و آن را قوهاى مىداند كه در جلوى مغز قرار دارد و كارش قبول صورى است كه در حواس ظاهرى منطبع مىباشند، بعد مصوّره و خيال و كار آنها راتوضيح داده و به وهميّه مىرسد و مركب آن را روح قلمداد مىكند و كارش را ادراك معانى جزئيه غير محسوسه مىداند. حافظه و ذاكره كه كارشان حفظ ادراكات مىباشد، در مرحله بعد بررسى مىگردند و...
در مقدمهى دوم، به قوه تمييزى كه در انسان وجود دارد و از توانايىهاى نفس ناطقه است، اشاره دارد. در مقدمهى سوم، مىگويد: نفوس ما، بالفطره، عاقل نيستند، بلكه با طى مراحلى، نور عقل فعّال در آنها مىتابد و تعقل صورت مىگيرد.
استعانت قوا از نفس و چگونگى آن در مقدمهى چهارم مورد بررسى واقع گرديده و در آخرين مقدمه، راجع به چگونگى انطباع صور در حس مشترك و...سخن مىگويد.
بعد از بيان مقدمات خمسه، شيخ الرئيس، نتيجه مىگيرد كه مشاهدات انبيا و اوليا و كهنه، هيچ ارتباطى با عالم محسوسات نداشته و طريق ورودش در حس مشترك، از كانال تخيل صورت مىگيرد.
چگونگى رسيدن به اين مشاهدات، چه در خواب و چه در بيدارى كه هر يك مختص گروهى خاص مىباشد، در ادامه، با توجه به مقدمات ذكر شده، مورد توجه بو على واقع شده و در پايان، چرايى نياز بعضى از رؤياها را به تعبير، توضيح داده است.