جامع المقال فيما یتعلق بأحوال الحديث و الرجال

    از ویکی‌نور
    جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال
    نام کتاب جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان طریحی، محمد کاظم (محقق)

    طریحی، فخرالدین بن محمد (نويسنده)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏114‎‏ ‎‏/‎‏ط‎‏4‎‏ج‎‏2
    موضوع حدیث - علم الرجال

    حدیث - علم الروایه

    محدثان شیعه

    ناشر کتابفروشی جعفری تبريزی (بوذرجمهری)
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE18133AUTOMATIONCODE


    جامع المقال في ما يتعلق بأحوال الحديث و الرجال، اثر شيخ فخرالدين طريحى، با تحقيق و تعليقه‌نگارى محمدكاظم طريحى، رساله‌اى است مختصر در تميز مشتركات يا بازشناختن راويانى كه در نام، كنيه، لقب و يا نسب، مشترك هستند.

    كتاب به زبان عربى بوده و كتابت آن، در سال 1053ق[۱]پايان پذيرفته است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از محمدكاظم طريحى و مؤلف آغاز و مطالب در دوازده باب تنظيم شده است كه دوازدهمين باب، دوازده فايده و يك خاتمه دارد و فايده يكم در سه قسم و قسم سوم آن، در سه باب و يك تذنيب سامان يافته است.

    نويسنده در ابواب ابتدايى، مطالبى پيرامون علوم حديث بيان كرده و سپس، به بررسى چگونگى استعلام راويانى كه در اسامى، القاب يا كنيه، مشترك مى‌باشند، پرداخته است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه محمدكاظم طريحى، زندگى‌نامه مختصرى از نويسنده، ارائه گرديده است[۲]

    در مقدمه مؤلف، به تعريف لغوى و اصطلاحى حديث پرداخته شده است[۳]

    در باب اول و دوم، ابتدا به بحث پيرامون امورى پرداخته شده كه بر محدث، علم و آگاهى به آن‌ها، لازم و ضرورى است و سپس، احكام آن، بيان گرديده است. اين امور، عبارتند از علم به متن حديث و آگاهى از سند، اسناد و اقسام آن[۴]

    در باب سوم، شروطى كه باعث وثاقت راوى و اطمينان به روايت او مى‌شود، توضيح داده شده است. اين شروط عبارتند از: رسيدن به سن تكليف، اسلام (مورد اتفاق)، ايمان، عدالت (بنا بر قول مشهور)، ضبط (بدان معنا كه راوى، داراى حافظه قوى و ايمن از تحريف و غلط باشد)[۵]

    شرط عدالت، به دليل اهميت و مباحث مطرح‌شده در آن، به صورت جدا و مفصل‌تر، در باب چهارم، مورد مطالعه قرار گرفته است. در اين باب، ابتدا به تعريف لغوى و اصطلاحى عدالت پرداخته شده و سپس، اقوال مختلف پيرامون آن، بررسى شده است[۶]

    در باب پنجم، چگونگى اخذ و استفاده از رواياتى كه از پيامبر(ص) به دست ما رسيده و شناخت عام و خاص، مطلق و مقيد و ناسخ و منسوخ توضيح داده شده[۷]و در باب ششم، كتبى كه از اصول اربعمائه شناخته مى‌شوند، نام برده شده است[۸]

    در باب هفتم، شروط راوى در تحمل روايت كه عبارتند از: سماع از شيخ، قرائت بر شيخ، اجازه، مناوله، كتابت، اعلام و وجاده توضيح داده شده[۹]و در باب هشتم، كيفيت روايت و جواز نقل به معنى روايات. هرچند نويسنده حفظ الفاظ روايت را داراى اوليت زياد دانسته، اما نقل به معنى را نيز جايز دانسته است[۱۰]

    باب نهم، به بيان طرق مختلف اسناد در روايت اختصاص يافته[۱۱]و باب دهم، به علوم و امورى كه آگاهى به آن در علوم حديث، لازم و ضرورى است. برخى از اين امور عبارتند از: علم به ناسخ و منسوخ آيات قرآن و شناخت رواياتى كه دربردارنده احكام مى‌باشند[۱۲]

    در باب يازدهم، دو مسئله مختصر در مورد كيفيت كتابت حديث و تدريس آن مطرح شده است[۱۳]

    در باب دوازدهم، كه مهم‌ترين و مفصل‌ترين باب كتاب مى‌باشد، به اسامى رجال و طبقات آن‌ها پرداخته شده است. در اين باب، در اين زمينه، دوازده فايده به شرح زير، ذكر شده است:

    در فايده اول، كه به نظر نويسنده، مهم‌ترين فايده‌اى است كه علم رجال براى محدث دارد، در سه قسم، به چگونگى شناخت افرادى پرداخته شده است كه در اسم، كنيه، لقب يا بعضى از انساب، با يكديگر مشترك مى‌باشند:

    در قسم اول، اسامى كسانى كه فقط در اسم مشترك مى‌باشند، نام برده شده است. برخى از اين اسامى، عبارتند از: آدم، ابان، ابراهيم، احمد، ادريس و...[۱۴]

    قسم دوم، به كسانى اختصاص يافته كه در اسم و اسم پدر با هم، مشترك مى‌باشند. ابراهيم بن رجا، ابراهيم بن سليمان، ابراهيم بن صالح و ابراهيم بن عبدالله، از جمله اين اسامى مى‌باشد[۱۵]

    قسم سوم، خود داراى سه باب و يك تذنيب بوده و در آن به ترتيب، كنيه، انساب و القاب مشترك، بررسى و سپس اسامى رجالى كه اسامى‌شان متشابه است، به ترتيب حروف الفبا، از الف تا عين، ذكر شده است[۱۶]

    بيان اصل نسبت و انساب و القاب رجال، شناخت صحابى و تابعين، شناخت طبقات روات، شناخت راويانى كه برادرند، راويانى كه اجماع بر تصديق آنها شده است، جماعتى كه ابن وليد آنان را استثنا كرده است، كسانى كه روايات فراوانى از ايشان نقل شده است، تفسير «عده»هايى كه در اول اسانيد ذكر شده، آنچه شيخ طوسى در آخر تهذيب و استبصار ذكر كرده، كنيه‌ها و القابى كه در اخبار تعبير با آنها صورت مى‌گيرد و بيان تاريخ ولادت پيامبر(ص) و ائمه(ع)، عناوين ديگر فوايد مطرح‌شده مى‌باشد.

    در خاتمه، نكات مختصرى پيرامون كتب اربعه شيعه و رواياتى كه در آن‌ها آمده، ذكر شده است[۱۷]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب و فهرست اعلام و مكان‌هاى مذكور در متن، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها به توضيح كلمات و ارائه اطلاعاتى پيرامون اعلام مذكور در متن، پرداخته شده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ص198
    2. مقدمه، ص ح - يد
    3. مقدمه مؤلف، ص1-2
    4. متن كتاب، ص3-18
    5. همان، ص19-21
    6. همان، ص22-27
    7. همان، ص28-31
    8. همان، ص32-37
    9. همان، ص38-41
    10. همان، ص42-43
    11. همان، ص44-46
    12. همان، ص47-49
    13. همان، ص50
    14. همان، ص51-95
    15. همان، ص95-132
    16. همان، ص132-154
    17. همان، ص192-198

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها