كتاب حاضر از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل: 1- متن عربى خطبه پيامبر اكرم(ص) در غدير خم سال دهم هجرى و ترجمه فارسى منثور و منظوم آن؛ 2- خطبه منظوم مولا على(ع) كه متن عربى همراه با ترجمه فارسى به صورت شعر است؛ و 3- مجموعه اشعار فارسى نويسنده تحت عناوين ذيل: غديريه، عيد غدير خم، يوم الغدير، على در خانه كعبه، كعبه زادگاه على، يا على و بشنو از نى) تشكيل شده است.
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
1. نويسنده در اين كتاب، نخست متن عربى خطبه پيامبر اكرم(ص) در روز غدير را به صورت قطعهقطعه آورده و بعد از هر قطعه، ترجمه فارسى را به صورت نثر و بعد از آن ترجمه فارسى منظوم را ارائه كرده است. اين ترجمه به صورت اجمالى بررسى شد و در نتيجه به نظر مىرسد كه ترجمهاى رسا و زيباست و با رعايت امانت انجام شده است. به عنوان مثال آغازين جملات اين خطبه چنين است و اين گونه به دو صورت نثر و نظم به فارسى ترجمه شده است: «حمد و ستايش پروردگارى را كه در عظمت يكتا، و در وحدانيت بىهمتاست؛ سلطنت او با عظمت و در اداره امور خلايق مقتدر و به همه مخلوقات دانا و در همهجا حاضر و ناظر و قدرت او بر همه موجودات غالب است. بزرگى كه ازلىست و ستودهاى كه زوال ندارد».
«ستايش مىنمايم آن خدا را |
به وحدت او ندارد هيچ همتا
|
كه سلطان عظيم اين جهان است |
و عالم را به يكتايى نشان است
|
خداوندى كه صاحب اقتدار است |
كه مخلوقات ايشان بىشمار است
|
به كار خلق در هر جاست ناظر |
به هر امرى بُوَد ناظر و حاضر
|
بُوَد غالب به موجودات عالم |
جهان را هم ز قدرت كرد محكم
|
خدايى كز ازل يابد تعالى |
نشايد اين ستودن را زوالى»
|
[۱]
2. نويسنده، متن و ترجمه نثر و نظم خطبه منظوم مولا اميرالمؤمنين على(ع) را از جمله اين چنين درست و شيوا آورده است:
لك الحمد يا ذالجود و المجد و العلى |
تباركت تعطى من تشاء و تمنع
|
«ستايش تو راست اى صاحب جود و بزرگى و بلندى؛ بزرگى تو راست كه به هركه خواهى بدهى و يا بازگيرى».
بر تو شايسته بُوَد حمد و ثنا |
اى خداى صاحب جود و سخا
|
الهى لئن جلّت و جمّت خطيئتى |
فعفوك عن ذنبى اجلّ و اوسع
|
«خدايا اگر خطايم بزرگ و زياد است ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسيعتر است».
نزد تو باشد گناهانم عظيم |
عفو تو بالاتر، اى ربّ رحيم
|
[۲]
3. قصيده غديريه نويسنده نيز با اين ابيات زيبا آغاز شده:
حال نياز است سخن سر كنم |
نام نبى زينت دفتر كنم
|
تا كه خدا پايه عالم نهاد |
نام به حوّا و بر آدم نهاد
|
عشق از اين حادثه آغاز شد |
نغمه غم همره آن ساز شد
|
[۳]و با اين ابيات شايسته پايان يافته است:
اجر محبّان على با خداست |
مركز اين عشق ولى كربلاست
|
نام حسين است كه در روزگار |
شد سبب عزّت و اين افتخار
|
[۴]
4. نويسنده در پايان كتابش با نظر به آغازه جاودانه مثنوى معنوى مولوى و در اشعارى تحت عنوان «بشنو از نى» مطالبش را به پايان برده است[۵]
براى كتاب حاضر تنها فهرست مطالب ذكر شده است. در پاورقىهاى كتاب نام سوره و شماره آيه ذكر شده و گاه لفظ يا اصطلاحى توضيح داده شده است.