ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار (مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی)
نام کتاب | ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار |
---|---|
نام های دیگر کتاب | ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار: زندگانی حضرت جواد و عسکریین علیهم السلام
زندگانی حضرت امام محمد تقی و امام علی النقی و امام حسن عسکری علیهم السلام بحار الانوار. فارسی. برگزیده |
پدیدآورندگان | مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (نويسنده)
بیاتی، حبیبالله (مصحح) خسروی، موسی (مترجم) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 136 /م3 ب304212 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 12ق.
حسن بن علی(ع)، امام یازدهم، 233 - 260ق. - سرگذشت نامه علی بن محمد(ع)، امام دهم، 212 - 254ق. - سرگذشت نامه محمد بن علی(ع)، امام نهم، 195 - 220ق. - سرگذشت نامه |
ناشر | اسلاميه |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2580AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
زندگانى حضرت امام جواد و عسگريين علهيم السلام، ترجمه جلد دوازدهم بحارالانوار، تألیف علامه مجلسى دربردارنده شرح حال آن حضرات و مناظرات اعتقادى و كلامى كه با مخالفين داشتهاند، مىباشد، كه توسط آقاى موسى خسروى به زبان فارسى ترجمه شده است.
انگيزه تألیف
مؤلف انگيزه تألیف را چنين بيان مىكند: مجلدات بحار چنانچه از نام آن پيداست واقعا در مورد عنوانهاى خود دريايى بيكران از مطالب ارزنده است كه جويندگان در كمتر مجموعهاى مىتوانند اين همه مطلب را تحت آن عنوان بيابند. در هنگام نگارش زندگى ائمه طاهرين كه جلدهاى حضرت سيد الشهداء(ع) و على بن موسى الرضا(ع)و حجة بن الحسن(ع)را تقديم نمودم، تصميم ادامه احوال چهارده معصوم را داشتم؛ اما اكنون كه مشغول ترجمه مجموعه بحار الانوار قسمت احوال ائمه طاهرين(ع)هستم، جدا معتقدم مطالبى كه در شرح حال و زندگى ائمه و نكات آموزنده و اخلاقى و تاريخى كه در بحار الانوار جمع شده، هيچ شرح حالى حاوى اين قدر مطلب نيست، به همين جهت از ادامه نگارش بقيه چهارده معصوم صرف نظر نموده، جويندگان را توصيه به مطالعه اين مجموعهها مينمائيم.
ساختار و گزارش محتوا
مؤلف سعى كرده تا شرح حال اين سه امام را كه برگرفته از متن بحار الانوار مىباشد تا حد امكان، ساده و روان بيان كند، و اگر جملهاى نيز ابهام داشت و قابل تعمق و شور بود از همفكرى و روشنبينى جمعى از فضلا و دانشمندان در تفسير و ترجمه آن استفاده كرده است و از تكرار بعضى روايات كه فقط جنبه اثبات مطلب داشته و اضافه قابل توجهى نداشت، خودارى شده و در پاورقى وجه اختلاف دو روايت در مواردى كه لازم بوده ذكر شده است تا خوانندگان از تكرار ملول نگردند. بالاخره در اين ترجمه اختصارى كه به اصل كتاب زيان وارد نشود، رعايت شده است. و در سه بخش ارائه شده است:
- زندگانى امام جواد(ع)، زندگانى امام جواد(ع) در پنج بخش ذكر شده است:
- أ- ولادت و وفات و نامها و القاب.
- ب- تصريح بامامت آن جناب.
- ت- عجزات امام جواد عليهالسلام.
- ث- ازدواج با ام الفضل و آنچه در اين مجلس اتفاق افتاد.
- ج- فضائل و مناقب امام عليهالسلام و اشارهاى به زندگى خلفاى ستمگر آن زمان شده است. چنانچه در اختصاص مفيد- ص 102- آمده است، على بن ابراهيم از پدر خود نقل كرد كه گفت پس از فوت حضرت رضا(ع)، به مكه رفتيم و خدمت حضرت جواد(ع) رسيديم، گروهى از شيعيان آمده بودند از نواحى مختلف تا از نزديك امام جواد(ع) را زيارت كنند. در اين موقع عمويش عبداللَّه بن موسى كه پير مرد مسنى بود با شخصيت وارد شد، لباسهاى خشن و زبر در تن داشت و اثر سجده در پيشانى او آشكار بود نشست. حضرت جواد(ع) كه پيراهنى عالى و ردائى قشنگ بر تن داشت و كفشهايى نو پوشيده بود، وارد شد. عبداللَّه بن موسى عمويش از جاى حركت كرد و به استقبال او رفت، پيشانيش را بوسيد، تمام شيعيان به احترام امام از جاى حركت كردند، آن جناب روى صندلى نشستند، مردم به خاطر سن كم حضرت يك ديگر را نگاه مىكردند. يكى از حاضرين رو به عموى امام(ع) نموده گفت: آقا اگر شخصى با حيوانى جمع شد چه بايد كرد؟ جواب داد دست او را قطع مىكنند و حد نيز بر او جارى مىشود. حضرت جواد(ع) خشمگين شده، نگاهى به عموى خود نموده فرمودند: عمو جان از خدا بترس اين كار خيلى سخت است كه در روز قيامت به پيشگاه پروردگار بايستي از تو بازخواست كند كه چرا براى مردم فتوى دادى با اين كه اطلاع نداشتى. عمويش عرض كرد، سرورم مگر پدرت همين فرمايش را نفرموده بودند. حضرت جواد فرمودند: از پدرم پرسيدند مردى قبر زنى را شكافت و با آن زن جمع شد، فرمود بايد دست راستش قطع شود كه نبش قبر نموده و حد زنا نيز بر او جارى مىشود، زيرا احترام زن مرده و زنده يكسان است. عرض كرد صحيح مىفرمائيد، سرورم من استغفار و توبه ميكنم. مردم در شگفت شدند، عرض كردند اجازه مىفرمائيد سؤال بكنيم، فرمود: بگوئيد در يك مجلس از سى هزار مسأله پرسيدند جواب آنها را داد با اين كه نه ساله بود.
- در زندگانى امام هادى حضرت امام على النقى ابوالحسن سوم(ع) مىباشد كه شامل شش بخش است:
- أ- ولادت امام(ع) و نامها و كنيه و لقبهاى آن جناب.
- ب- تصريح به امامت آن جناب.
- ت- معجزات و اخلاق و رفتار شايسته امام(ع) است، چنانچه در اعلام الورى- ص 343- سيد ابوطالب محمّد بن حسين حسينى گرگانى از پدر خود حسين بن حسن... از ابوهاشم جعفرى نقل كرد كه گفت: در مدينه بودم كه بغاء (يكى از سپهداران متوكل) در جستجوى اعراب بود، لشكر به مدينه رسيد، حضرت هادى(ع) فرمود: برويم ببينيم اين سپهدار ترك چگونه صف آرائى كرده است. بيرون شديم ايستاديم تا سپاه آمد، مردى از تركها از كنار ما گذشت، حضرت هادى(ع) با او به زبان تركى صحبت كرد مرد ترك از اسب پياده شد و سم مركب سوارى امام را بوسيد. من او را قسم دادم كه اين مرد به تو چه گفت. از من پرسيد اين مرد پيامبر است؟ گفتم: نه، گفت: مرا بنامى صدا زد كه در كودكى آن نام را بر من گذاشته بودند، در سرزمين ترك و كسى تا اين ساعت از آن نام اطلاع نداشت.
- ث- بخش چهارم رفتار خلفاى زمان با امام هادى(ع) و تاريخ شهادت آن جناب.
- ج- شرح حال اصحاب و ياران امام على النقى(ع).
- ح- احوال جعفر و ساير اولاد امام هادى(ع) مىباشد.
- در زندگانى امام ابومحمد حسن بن على(ع) مىباشد، كه اين قسمت هم از پنج بخش مختلف تشكيل شده است:
- أ- ولادت و نامها و نقش انگشترى و شرح حال مادر آن جناب.
- ب- تصريح به امامت حضرت عسكرى(ع) شده است.
- ت- به معجزات و مناقب امام عسكرى(ع) پرداخته شده است.
- ث- دربردارندهى اختلاق پسنديده و قسمتهاى حساس زندگى آن جناب و شرح وقايعى كه با خلفاى زمان خود داشت و شرح احوال اصحاب و اهل زمان امام(ع) مىباشد.
- ج- شهادت امام(ع) و رد كسانى كه منكر وفات آن جنابند، چنانچه در اقبال الاعمال مىنويسد: استاد مورد اعتماد محمّد بن جرير طبرى شيعه در كتاب تعريف و محمّد بن هارون تلعكبرى و حسين بن مهران خطيب و مفيد در مولد النبى و الاوصياء و شيخ در تهذيب و حسين بن خزيمه و نصر بن على جهضمى در كتاب مواليد و خشاب نيز در كتاب مواليد و ابن شهر آشوب در كتاب مواليد خود مينويسند كه وفات مولاى ما حضرت عسكرى(ع) در هشتم ماه ربيع الاول بوده است.
در بخش آخر كتاب رفع اشكالى است از يك واقعه: چنين نقل شده كه اتفاق بسيار بزرگ و مصيبتى وحشتزا در سال 1106 هجرى در روضه منوره سامرا اتفاق افتاد و علت آن اين بود كه رومىها و گروهى از اعراب اداره شهر سامرا را در اختيار داشتند و كمتر اعتنا به روضه مقدس مىگذاشتند و سادات و بزرگان به واسطه ستمگرى از سامرا كوچ كرده بودند؛ از جمله بىاعتنايى ايشان آن بود يك شب چراغى را در محل نامناسب قرار داده بودند، داخل روضه مطهر از فتيله آتش به فرش اثر گذاشت، كم كم به چوبها و بالاخره آتشسوزى ادامه يافت، هيچ كس نبود كه خاموش كند. فرشها و ضريح و چوبها و دربهاى حرم تمام سوخت. اين آتشسوزى موجب سستى عقيده بعضى از شيعيان ضعيف الاعتقاد گرديد و مستمسكى براى دشمنان ائمه و مخالفين شد. با آنكه اينها نمىدانستند چنين پيش آمدهايى موجب زيان به مقام ائمه گرام نخواهد شد و از جلال و عظمت ايشان نمىكاهد، اين وقايع خشم پروردگار بر مردم است و ضرورتى ندارد كه پيوسته به وسيله معجزه رفع بلا بكنند، زيرا اعجاز تابع مصالح كلى و اسرار بسيار ريز و مهمى است كه ما نميتوانيم پى به موقعيت و يا عدم موقعيت بروز و ظهور معجزه ببريم. اين خود يك نوع امتحان و آزمايش براى مردم به شمار مىرود.
در پايان كتاب اشعار ى از مترجم در مناقب اهل بيت ذكر شده است.
نسخه شناسى
ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار علامه مجلسى توسط آقاى موسى خسروى انجام گرفته كه توسط انتشارات اسلاميه در سال 1379ش چاپ دومش را در يك جلد به انجام رسانيده است.
منابع
متن و مقدمه كتاب.