المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم
    نام کتاب الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم
    نام های دیگر کتاب فصوص الحکم. شرح

    نص النصوص

    پدیدآورندگان کربن، هانری (مصحح)

    یحیی، عثمان اسماعیل (مصحح)

    آملی، حیدر بن علی (شارح)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏283‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏ ‎‏ف‎‏6022
    موضوع ابن عربی، محمد بن علی، 560 - 638ق. فصوص الحکم - نقد و تفسیر

    تصوف - متون قدیمی تا قرن 14

    عرفان - متون قدیمی تا قرن 14

    ناشر توس
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 782 هـ.ق یا 1380 م
    کد اتوماسیون 1324


    معرفى إجمالى

    «المقدمات من كتاب نص النصوص»، أثر عارف إمامى‌مذهب، سيد حيدر آملى (720ق / 1320م) است. اين اثر، مقدماتِ وى بر شرح مفصّل خود بر «فصوص الحكم» إبن عربى به نام «نص النصوص» مى‌باشد. وجه اين نام‌گذارى را مى‌توان برجسته كردن اهميت شرح به‌سان متن دانست.

    شارح، اثر خود را در 781ق، آغاز نموده و به سال 782ق، در نجف أشرف به پايان برده است.

    گروهى از اهل الله، با توجه به اهميت كتاب «فصوص» از جهت إنتساب آن به خاتم أنبيا(ص) و إيجاز شروحى كه تا به حال بر آن نوشته شده و مطابق نبودن بعضى از مطالب آنها با تجربه‌هاى شخصى آنان، به ضرورت نوشته شدن شرحى توسط سيد حيدر، اصرار كردند، چرا كه او با نوشتن تفسير عرفانى «المحيط الأعظم» نشان داد كه اگر قرار است اثرى برتر از آنچه گذشتگان نوشته‌اند، به نگارش درآيد، از قلم وى بايد صادر شود.

    ساختار

    كتاب «المقدمات»، از سه بخش و يك خاتمه تشكيل شده است به شرح زير:

    ألف) الافتتاحيات: اين بخش، شامل 4 مطلب با عناوين «فاتحة الكتاب و تخلصه»، «الظروف التاريخية الداعية الى انشاء الكتاب»، «الحكمة فى تبويب الكتاب و ترتيب مباحثه» و «الوصية فى كتمان العلوم الالهية» است.

    ب) التمهيدات: اين بخش، شامل 3 «تمهيد» است با اين شرح:

    نخستين تمهيد، مشتمل بر 3 «بحث» و 1 «تتميم» است.

    دومين تمهيد، حاوى 3 «وجه» است.

    سومين تمهيد، داراى 7 «قاعده» است.

    ج) الاركان: اين بخش، داراى 3 «ركن» است با اين شرح:

    اولين ركن، شامل 3 «بحث» و 1 «تتميم» است.

    دومين ركن، شامل 3 اصل است كه نخستين اصل آن، داراى 3 «نوع» و آخرين اصل آن، شامل 4 «بيان» مى‌باشد.

    سومين ركن، مشتمل بر 3 «قسم» است كه قسم اول آن، داراى 4 فصل و 1 «تتميم» مى‌باشد.

    د) الخاتمه: داراى تقسيم‌بندى خاصى نيست.

    گزارش محتوا

    مؤلف، در افتتاحيات پس از حمد و صلوات، كتاب خود را به سلطان احمد بهادر خان اهداء مى‌نمايد و با عباراتى بسيار غلوآميز از وى ياد مى‌كند؛ به‌گونه‌اى كه مجموع عبارات وى در حمد خدا و صلوات بر نبى و آل و اصحاب و تابعين، كمتر از نيمى از عباراتى است كه در مدح و ستايش سلطان مزبور تحرير نموده است.

    وى، سپس از علل و عواملى كه او را بر نوشتن اين كتاب برانگيخته، ياد كرده و حكمت تبويب كتاب و ترتيب مباحث آن را بيان نموده و در آخر به كتمان علوم الهى و اسرار ربانى از نااهلان، سفارش كرده است.

    تمهيدات سه‌گانه، بسيار غنى هستند، زيرا كه آنها مباحث اساسى «فلسفه نبوى» و به‌ويژه بحث «خيال مطلق» را به مثابه جايگاه ادراك خيالى جهانى طرح مى‌كنند كه بدون آن از نظر وجودى نمى‌توان مكاشفات پيامبر و مكاشفات به‌طور كلى و همين‌طور واقعه‌اى را كه در جريان آن پيامبر، كتاب «فصوص» را به ابن عربى إعطاء كرد، به‌درستى فهميد. سپس بحث اساسى ولايت، به‌طور مبسوطى طرح خواهد شد. اين تمهيدات سه‌گانه، بر حول محور فضيلت ابن عربى و فضيلت اولياء به‌طور كلى كه سلسله مراتب معنوى باطنى را تشكيل مى‌دهند، بسط پيدا مى‌كند.

    در تمهيد نخست، فضيلت پيامبر از ديدگاه سه‌گانه زير مورد بحث قرار مى‌گيرد:

    1. از ديدگاه مقولات يا ابعاد فهم (ضرورت، امكان و امتناع)؛

    2. از ديدگاه مراتب وجودى (وجود الهى، عالم و انسان)؛

    3. از ديدگاه فضيلت دو كتاب (كتابى كه توسط روح الأمين الهام شد و كتابى كه پيامبر در رؤيا به ابن عربى إلقاء كرد).

    بر اين سه فصل، تكمله‌اى نيز در باره معراج اضافه شده است كه معراج روحانى و رمز «قاب قوسين» را توضيح مى‌دهد.

    تمهيد دوم، از فضيلت ابن عربى بر مشايخ متقدم و متأخر، كيفيت وصول كتاب «فصوص الحكم» و فضيلت كتابى كه به فيضان الهى از او صادر شد؛ يعنى كتاب «الفتوحات المكية» بحث مى‌كند. در واقع مسئله اصلى، توضيح فضيلت شيخ أكبر است وگرنه عمل إعطاء كتاب «فصوص» از سوى پيامبر همچون عملى لغو و باطل جلوه خواهد كرد، زيرا كه وضع الشىء فى غير موضعه، مؤدى به كفر و زندقه مى‌تواند باشد و بديهى است كه صدور چنين عملى از سوى پيامبر، غير ممكن است.

    مؤلف با تأكيد بر فضيلت ابن عربى، توضيح مى‌دهد كه شيخ، بيش از هركس ديگر از اولياء و كاملان زمان خود و حتى از زمان پيامبر تاكنون، استحقاق دريافت چنين كتابى را داشته است.

    سه وجه كه ذيل تمهيد دوم مطرح شده‌اند، عبارتند از:

    1. تحقيق در وصول كتاب فصوص از ديدگاه نقل، عقل و كشف؛

    2. بيان ولايت شيخ به موجب گفته خود او؛

    3. إثبات ولايت شيخ با توجه به عمل او.

    تمهيد سوم، از تمامى وجوه سلسله مراتب باطنى بحث كرده و بر اهميت عدد نوزده تأكيد مى‌كند كه بر حكمت وجود و حكمت نبوى؛ يعنى مظاهر وجود و حقيقت محمديه سلطه دارد. اين تمهيد، در آغاز از فضيلت انبيا، اوليا، مرسلين و امامان و سپس از فضيلت اقطاب، اوتاد، ابدال و رجال الغيب بحث مى‌كند.

    تمهيد مزبور همچنين از تعيين نبى مطلق و مقيد، ولى مطلق و مقيد، خاتم پيامبران به‌طور مطلق و مقيد، خاتم اوليا به‌طور مطلق و مقيد و حصر اعظم و اعلم آنان در نوزده؛ يعنى هفت پيامبر و دوازده امام يا به عبارت ديگر، هفت قطب و دوازده ولى بحث مى‌كند.

    در تمهيد سوم، نشان داده خواهد شد كه مجموع پيامبران و امامان، به اين نوزده‌تا بازگشت مى‌كنند و اصل آنها همين نوزده نفرند.

    سه قاعده اول اين تمهيد، به بيان امامت و نبوت برابر نظريه شيعه امامى مى‌پردازد.

    اين سه قاعده، مفهوم نبوت مطلق و مقيد و ولايت مطلق و مقيد را مورد بحث قرار داده و مشكل «خاتم ولايت» را باز مى‌كند كه حيدر آملى را على‌رغم اعتقادى كه به ابن عربى دارد، در معارضه و مقابله با او قرار مى‌دهد. دو خاتم ولايت نمى‌توانند از سويى عيسى - كه پيامبر است - و از سوى ديگر ابن عربى باشند. خاتم ولايت، برابر مفهوم نبوت فقط امامت محمديه مى‌تواند باشد. خاتم ولايت مطلق، امام اول و خاتم ولايت محمديه، امام دوازدهم است.

    حيدر آملى در «جامع الاسرار» به تفصيل، اين مسئله را مورد بحث قرار داده و دليلى را كه در آنجا ذكر كرده، در اينجا با بسط بيشتر و با نقل قول‌هاى فراوان مى‌آورد. دليل اين امر آن است كه تمامى حكمت نبوى و ولوى و بنابراين، تمامى «حكمت تاريخ»، به اين بحث منوط و وابسته است.

    بدين ترتيب، قاعده چهارم به بيان مراتب سلسله مراتب باطنى (اقطاب، اوتاد، ابدال، نجبا، نقبا و غيره) مى‌پردازد.

    در بخش اركان، نخستين ركن به بحث توحيد و حقايق و انواع آن مربوط مى‌شود و به تعيين توحيد ذاتى، توحيد عينى و توحيد حقى مى‌پردازد.

    اين نخستين ركن، سه «بحث» را شامل مى‌شود. اين بحث‌ها، تعاريف، انواع و اقسام توحيد را در مطابقت كامل با آراء ابن عربى مورد بحث قرار مى‌دهد و برخى بدفهمى‌ها را روشن مى‌نمايد.

    ركن دوم، به بحث در وجود مطلق و تحقيق آن مربوط مى‌شود. در اين ركن، اطلاق، بداهت وجود، وحدت، ظهور و كثرت وجود توضيح داده مى‌شود. در اين ركن توضيح داده مى‌شود كه چگونه وجود از تمامى جهات، واحد و واجب و عدم آن ممتنع است.

    ركن سوم، از امرى بحث مى‌كند كه امروزه «شناخت‌شناسى» ناميده مى‌شود و بهتر است كه آن را در اينجا «بحث معرفت» يا «فلسفه معرفت» بناميم. اين «ركن» بر شالوده علوم و معرفت، مقولات و انواع آن برافراشته شده است تا فرق ميان علوم الهى لدنى كشفى و علوم كسبى رسمى را توضيح دهد.

    خاتمه‌ى كتاب، مشتمل بر مباحثى ارزشمند در رابطه با كتاب فصوص و كيفيت كشف آن بر شارح است؛ كشف و فهم آن، پيش از آنكه در نزد كسى آن را بياموزد يا به شرحى از شروح آن دست يابد.

    وضعيت كتاب

    در آغاز كتاب، پيشگفتارى به قلم هانرى كربن و ترجمه حسن ره‌آورد قرار گرفته، سپس ديباچه‌اى مشتمل بر «شرح اثر ابن عربى توسط حيدر آملى»، «سبب تحرير شرح»، «طرح مقدمات» و «دست‌نوشته‌ها» به قلم هانرى كربن و ترجمه جواد طباطبايى و پس از آن، مقدمه عثمان يحيى به زبان عربى در مورد نسخه‌شناسى فصوص و شروح آن گنجانده شده است.

    مصححين، اين تحقيق را در دو جلد در نظر گرفته بودند كه در جلد دوم به فهرست‌هاى فنّى اقدام كنند؛ ازاين‌رو، در اين جلد از كتاب كه مورد بحث ماست، تنها فهرست مطالب در پايان درج شده است.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها

    مطالعه کتاب الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور