مشيخة الفقيه
نام کتاب | مشیخة الفقیه |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابنبابویه، محمد بن علی (نويسنده)
شمسالدین، محمد جعفر (شارح و معلق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | SAB LIU* |
موضوع | |
ناشر | دار التعارف للمطبوعات |
مکان نشر | [بی جا] - |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | 29819 |
«مشيخة الفقيه»، از متن «المشيخة» و شرح آن تشكيل شده است. درباره اين متن و شرح چند نكته گفتنى است:
1. متن «المشيخة» در واقع، بخش پايانى جلد چهارم كتاب «منلايحضرهالفقيه» از آثار شيخ صدوق (درگذشته 381ق) است كه نويسنده در آن، مشايخ و سلسله اسناد خود را بهصورت مفصل (در حدود صد صفحه) تحت عنوان «المشيخة» توضيح داده و حلقه ارتباطى خودش را با رجال و راويان مشخص كرده و به اين ترتيب كتاب مذكور كه ظاهرش مُرسَل و بدون سند است؛ در واقع مُسنَد و داراى اسناد شده است.
2. سبك بيانى شيخ صدوق در «المشيخة» چنين است: درباره هر راوى اينگونه مىنويسد: هر آنچه در اين كتاب از ايشان آمده، پس آن را از... و... و... نقل كردهام؛ بهطور مثال اولين مطلب شيخ صدوق چنين است: «كل ما كان في هذا الكتاب عن عمار بن موسى الساباطي ، فقد رويته عن أبي و محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضياللّهعنهما)، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن الحسن بن علي بن فضّال، عن عمرو بن سعيد المدائني، عن مصدّق بن صدقة، عن عمار بن موسى الساباطي»؛ يعنى: «هرچه در اين كتاب از عمار بن موسى ساباطى باشد، پس به تحقيق آن را از پدرم و محمد بن حسن بن احمد بن وليد(رض)، از سعد بن عبدالله، از احمد بن حسن بن على بن فضّال، از عمرو بن سعيد مدائنى، از مصدّق بن صدقه، از عمار بن موسى ساباطى روايت كردهام». اين قالب و روش كلامى براى همه راويان مذكور در كتاب منلايحضرهالفقيه، ذكر و در نتيجه از آغاز تا پايان اين رساله، به تعداد 390 بار تكرار شده است (ر.ك: همان، ص5-139).
3. آقاى محمدجعفر شمسالدين (پژوهشگر معاصر و يكى از شاگردان آيتالله سيد ابوالقاسم خوئى)، كتاب «المشيخة» را شرح كرده است. شارح محترم نام كتاب را در آغاز كتاب بهصورت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق محمدجعفر شمسالدين» آورده، وليكن در بالاى همه صفحات بهصورت «شرح مشيخة الفقيه» تكرار شده است.
4. گفتنى است كه متن و شرح حاضر هر دو به زبان عربى است و هيچ ترجمه و برگردانى از زبانى به زبان ديگر در آن نيست و مقصود از ترجمه در اين عبارت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق...»، عبارت است از شرححالنگارى و ترجمه به همين معنا است كه جمعش مىشود: تراجم.
5. شارح محترم، بر «المشيخة» شرح و توضيحاتى مفصل نوشته و آن را بهصورت مستند و با بيان منابع و مآخذ در پاورقى آورده است.
6. شارح متأسفانه زمان و مكان و ساير مشخصات شرحش را تعيين نكرده است. البته از برخى تعبيرات، مانند «... و قد استظهر السيد الخوئي (دامظله)، في معجم رجال الحديث...» (ر.ك: متن كتاب، ص7، پاورقى 1 و...) و «كما يقول السيد الخوئي (دامظله) في معجم رجال الحديث» (ر.ك: همان، ص18، پاورقى 6 و...) و... دانسته مىشود كه شارح، دست كم برخى از مطالب شرحش را در زمان حيات آيتالله سيد ابوالقاسم خوئى نوشته و بلكه با توجه به اينكه اينگونه نقل قول و استشهاد با تعبير «دامظله» و مانند آن تا پايان كتاب ادامه يافته (ر.ك: همان، ص140، پاورقى)، مىتوان گفت كه شارح كتابش را در همين دوره به پايان برده است.
7. در پاورقىهاى شارح، تحقيق و نقد و نظرهاى رجالى (توثيق، تضعيف، اسامى راويان و تعداد روايات و نام مشايخ و...) مطرح شده است (ر.ك: همان، ص6، پاورقى 1-6 و...) و همچنين برخى از اطلاعات تاريخى و شرححالنگارى (ر.ك: همان، ص42، پاورقى 1 و...).
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.