علوم القرآن

    از ویکی‌نور
    علوم القرآن
    نام کتاب علوم القرآن
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان حکيم، محمدباقر (نويسنده)
    زبان عربي
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏69‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏8‎‏ع‎‏8
    موضوع قرآن - علوم قرآني
    ناشر مجمع الفکر الإسلامي
    مکان نشر ايران - قم
    سال نشر مجلد1: 1425ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE03083AUTOMATIONCODE

    معرفی اجمالی

    علوم القرآن اثر سید محمدباقر حکیم در تکمیل مباحث علوم قرآنی شهید صدر نوشته شده است. در این اثر مباحث مختلف علوم قرآن و همچنین موضوع قصه در قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه ناشر، مقدمه چاپ‌های دوم و سوم و متن اثر در چهار بخش تألیف شده است.

    در شیوه نگارش بحث‌هاى مختلف کتاب، سبک ارائه آموزشى و مدرسه‌اى لحاظ‍‌ گردیده، و به همین جهت، هر بحث به مقاطع و فصول و نکات متعدد تقسیم شده است تا استفاده از آن، براى دانش‌پژوهان آسان گردد[۱].

    گزارش محتوا

    نویسنده که افتخار شاگردی شهید صدر را داشته است این اثر را در تکمیل مباحث استادش نوشته است: «از جمله تألیفات وزین و ثمین، در جهت آشنایى با قرآن کریم و بازشناسى علوم و فنون پیرامون آن، که در عصر حاضر، گوى سبقت را از همگان در این میدان ربوده، کتاب علوم قرآن است که بخشى از آن را شهید صدر(ره) نوشتند. آنگاه شاگرد برازنده ایشان آیت‌الله سید محمدباقر حکیم(ره) به تکمیل آن همت گماشتند. در این افزوده‌ها نیز، به‌حق، همان عمق و وضوح و روشنى و تازگى و شیوایى که در بیشتر آثار شهید صدر(ره) و آرا و افکار و نظرات ایشان مى‌یابیم، مشهود است»[۲].

    البته نویسنده سعی در رعایت امانت در نوشتار استاد داشته است: «تا جایى که امکان داشته، کوشیده‌ایم دست‌نویس استاد شهیدمان حضرت آیت‌الله صدر(ره)، را دست‌نخورده نگاه داریم، مگر توضیحات یا ویرایش‌هاى محدود، که ناگزیر بوده است. در آغاز هریک از بحث‌هاى دست‌نویس آیت‌الله شهید، در حاشیه به این مطلب اشاره شده است[۳].

    در بخش اول کتاب با عنوان مباحثی در قرآن‌شناسی، ابتدا قرآن و نام‌های مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده انتخاب نام‌های مختلف برای قرآن کریم را بخشی از یک برنامه جامع دانسته است که با کلمات رایج در عرف جاهلی متفاوت بوده است: «انتخاب نام‌هاى مشخص و پیشنهاد اصطلاحات جدید براى قرآن کریم، بخشى از یک برنامه جامع است که اسلام مطابق آن سیر کرده، عبارت از این‌که براى بیان و تبیان مفاهیم و مطالبى که عملاً آورده، یک شیوه جدید مشخص نموده، و ترجیح داده است که اصطلاحاتى سازگار با روح کلى قرآن پدید آورد، تا آن‌که بخواهد کلمات رایج در عرف جاهلیت را به کار ببرد»[۴].

    تعریف موضوع کتاب عنوان دیگری است که در این بخش مطرح شده است. «علوم قرآن عبارت‌اند از تمامى دانستنی‌ها و گفتگوهایى که به قرآن کریم مربوط‍‌ مى‌شوند، و به لحاظ‍‌ جنبه خاصى از قرآن کریم که با آن سروکار دارند، با یکدیگر متفاوت‌اند. به عبارت دیگر، قرآن جنبه‌هاى مختلف و متعددى دارد، و بر حسب هریک از آن جنبه‌ها، موضوع دانش و مبحث به‌خصوصى خواهد بود. مهم‌ترین جنبه قرآن آن است که سخنى است دلالت‌کننده بر معانى، و قرآن به لحاظ‍‌ این صفت، موضوع علم تفسیر است». قرآن کریم با لحاظ‌ جنبه‌های دیگری موضوع علوم آیات الأحکام، اعجاز قرآن، إعراب قرآن و بلاغت، أسباب نزول قرار می‌گیرد که هر یک به‌اختصار تعریف شده‌اند[۵].

    بررسی اجمالی تاریخ علوم قرآنی از دیگر مباحث مقدماتی کتاب است. مقدمات علوم قرآنى، و پایه‌هاى نخستین آن‌ها، به دست صحابه و مسلمانان صدر اول که واکنش‎‌هاى فاصله گرفتن از عهد پیامبر(ص) و در آمیختن با فرهنگ‌ها و ملیت‌هاى دیگر را دریافته بودند، طرح‌ریزى شد. اساس علم اعراب قرآن، زیر نظر امام على(ع) تأسیس گردید[۶].

    در بخش اول، مباحث دیگری نیز مطرح شده است که معنی اسباب نزول و تأثیر آن در فهم آیه، چگونگی شناخت سور مکی و مدنی و شبهات پیرامون آن‌ها، تأکید بر گردآوری قرآن کریم در زمان پیامبر و توضیح سلامت نص قرآنی از تحریف از دیگر مباحث مطرح شده در این بخش از کتاب هستند[۷].

    در دومین بخش کتاب، ابتدا معنای معجزه و تفاوت آن با ابتکار علمی بیان شده است: «معجزه عبارت است از این‌که پیامبر تغییری جزئی یا کلی در جهان آفرینش پدید آورده، به‌گونه‌ای که بتواند با تکیه بر آن، در برابر قوانین طبیعی که از طریق مشاهده و آزمایش به ثبوت رسیده است تحدی کند؛ لذا کار دانشمند که بازشناختن قانون طبیعی از طریق آزمایش است را نمی‌توان معجزه دانست چراکه تحدی در برابر قانون طبیعت نیست[۸].

    پاسخ به شش شبهه پیرامون اعجاز قرآن، معرفی محکم و متشابه در قرآن، تبیین معنای لغوی و اصطلاحی نسخ و مناقشه در چند آیه که ادعای نسخ آن‌ها شده از دیگر مباحث این بخش است[۹].

    تفسیر و مفسران، موضوع سومین بخش کتاب است. تفاوت معنای تفسیر و تأویل مطلبی است که در ابتدای این بخش مورد بررسی قرار گرفته است. مفسران،در عین آن‌که تقریباً اتفاق‌نظر دارند بر این‌که این دو کلمه به‌طورکلی با یکدیگر در معنا توافق دارند، در تعیین میزان تطابق میان این دو کلمه اختلاف‌نظر دارند. نویسنده دیدگاه‌های مختلف در این زمینه را بررسی و سپس دیدگاه خود را مطرح کرده است[۱۰].

    در ادامه این بخش، تفسیر در عهد رسول‌الله(ص)، در زمان تابعین و صحابه و در مکتب اهل‌بیت(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده پس از ذکر وجوه تمایز مکتب اهل‌بیت(ع) لازم می‌داند که به مسئله‌ای بسیار با اهمیت اشاره کند و آن این‌که مسلمانان همگى، چه سنى و چه شیعى-به‌رغم اختلاف فراوان در مذاهب فقهى و کلامى، و تعدد و تنوع آراء و نظریات و مواضعشان در فهم تاریخ و سنت و تفسیر حوادث- بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که در تمامى دوره‌های اسلامى همواره یک متن واحد از قرآن کریم در دست مسلمانان بوده است؛ چنان‌که در تمامى سرزمین‌ها و کرانه‌هاى بلاد اسلامى و حتى غیر اسلامى، و در زوایاى کتابخانه‌هاى قدیم و جدید، هیچ متن دیگرى از قرآن، جز همان متن متداول در میان عموم مسلمانان وجود نداشته است[۱۱].

    در آخرین بخش کتاب به تفسیر موضوعی پرداخته شده است. نویسنده در تبیین این موضوع به کلام استاد خویش آیت‌الله صدر(ره) اشاره کرده و سه معنای «موضوعی بودن» را مطرح می‌کند[۱۲].

    قرآن کریم به موضوعات فراوانى پرداخته است، و در موضوعات مورد بررسى خود نیز با بیشتر جنبه‌هاى فکرى و فرهنگى مربوط ‍‌ به زندگى و آفرینش و اجتماع، چه در ارتباط‍‌ با مسائل عقیدتى و چه در ارتباط‍‌ با مسائل تشریعى، اخلاق، حکومت، روابط‍‌ اجتماعى، و غیره، سروکار پیدا کرده است. نویسنده با ذکر این مقدمه به یک فهرست کلى و اجمالى از موضوعات اصلى که قرآن کریم به آن‌ها پرداخته است اشاره کرده است[۱۳].

    آخرین مبحث کتاب، قصه‌های قرآن است که در یک‌جهت بنیادین، با قصه‌هاى دیگر متفاوت، و از آن‌ها متمایز است. آن جهت بنیادین، عبارت است از هدف و منظورى که قرآن براى تحقق بخشیدن به آن، آمده است. توضیح آن‌که قرآن کریم، با لحاظ‍‌ این نکته که قصه‌نویسى و داستان‌سرایى خود یک کار ادبى، هنرى است، و موضوع جداگانه و شیوه‌هاى تعبیر ویژه خودش را دارد، به سراغ قصه‌گویى نرفته است. همچنین، قرآن کریم، این قصه‌ها را به‌منظور بازگویى تاریخ گذشتگان و ثبت اوضاع‌واحوال و امور اجتماعى آنان، چنان‌که مورخان عمل مى‌کنند، یادآور نشده است. «قصه»وقتى در قرآن کریم مطرح مى‌شود، معنایش این است که قصه و داستان، مى‌خواهد در مجموعه شیوه‌هایى که قرآن کریم در جهت تحقق بخشیدن به اهداف و مقاصد دینى خود پیش گرفته است، سهیم گردد، تا جایی که مى‌توان گفت: قصه یکى از مهم‌ترین شیوه‌هاى بیان در قرآن کریم است[۱۴]. بررسی داستان موسی(ع)، موضوع حروف مقطعه و دیدگاه‌های مختلف پیرامون آن‌ها و جانشینی حضرت آدم(ع) آخرین مباحث کتاب هستند[۱۵].

    وضعیت کتاب

    آدرس آیات و روایات و توضیحات نویسنده در پاورقی‌های کتاب ذکر شده است.

    فهارس فنی مشتمل بر فهرست آیات، احادیث، اسامی معصومین، اعلام، مذاهب و فرق، امم و جماعات، بلدان و اماکن و فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است.

    این اثر توسط محمدعلی لسانی فشارکی ترجمه و منتشر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: حکیم، سید محمدباقر، مقدمه مؤلف بر چاپ سوم، ص7
    2. ر.ک: کلمة المجمع، ص6؛ حکیم، سید محمدباقر، پیشگفتار مجمع اندیشه اسلامی، ص2
    3. ر.ک: مقدمة الطبعة الثالثة، ص11؛ حکیم، سید محمدباقر، مقدمه مؤلف بر چاپ سوم، ص7
    4. ر.ک: متن کتاب، ص18-17؛ حکیم، سید محمدباقر، ص14-13
    5. ر.ک: متن کتاب، ص20-19؛ همان، ص16-15
    6. ر.ک: همان، ص22-21؛ همان، ص17
    7. ر.ک: متن کتاب، ص114-37
    8. ر.ک: متن کتاب، ص129-128؛ حکیم، سید محمدباقر، ص129-127
    9. ر.ک: متن کتاب، ص214-136
    10. ر.ک: همان، ص231-226
    11. ر.ک: همان، ص308-307؛ حکیم، سید محمدباقر، ص320-319
    12. ر.ک: متن کتاب، ص346-345
    13. ر.ک: همان، ص347-346؛ حکیم، سید محمدباقر، ص366-364
    14. ر.ک: همان، ص353؛ همان، ص369
    15. ر.ک: متن کتاب، ص449-379

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. حکیم، سید محمدباقر، علوم قرآنی، ترجمه محمدعلی لسانی فشارکی، تهران، موسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، چاپ اول، 1378.

    وابسته‌ها

    پیوندها