كتاب المكاسب (کلانتر)

    از ویکی‌نور
    کتاب المکاسب (کلانتر)
    نام کتاب کتاب المکاسب (کلانتر)
    نام های دیگر کتاب المکاسب. شرح
    پدیدآورندگان کلانتر، محمد (محقق)

    انصاری، مرتضی بن محمدامین (نويسنده)

    زبان عربی
    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏190‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏8‎‏ ‎‏م‎‏7028‎‏ ‎‏1369
    موضوع انصاری، مرتضی بن محمد امین، 1214 - 1281ق. المکاسب - نقد و تفسیر

    خرید و فروش (فقه)

    فقه جعفری - قرن 13ق.

    معاملات (فقه)

    کسب و کار حرام

    ناشر دار الکتاب
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1410 هـ.ق
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE10214AUTOMATIONCODE


    كتاب المكاسب تحقيق و تعليق السيد محمد كلانتر، از جمله حواشى عربى كتاب مكاسب شيخ انصارى است كه همواره مورد مراجعه و استفاده محققين بوده است. اين كتاب در 17 مجلد منتشر شده است.

    كتاب به شيوه تفكيك متن از تعليقه چاپ شده است؛ بدين‌ترتيب است كه در بالاى صفحه، متن مكاسب و با ذكر عدد در ذيل آن صفحه، تعليقه كلانتر ارائه شده است. تغيير شماره عدد، وابسته به صفحات نبوده و منوط به تغيير عناوين اصلى است.

    مرحوم كلانتر در احياى برخى متون فقهى از جمله مكاسب شيخ انصارى نقش برجسته‌اى داشته است. وى اگرچه از دقت بالايى در شرح مطالب مكاسب برخوردار بوده، اما در برخى مباحث نيز دچار لغزش‌هايى شده است؛ به‌عنوان مثال در آغاز بحث خيار حيوان در شرح عبارت: «المشهور اختصاص هذا الخيار بالمشترى، حكي عن الشيخين و الصدوقين و الإسكافي و ابن حمزة و الشاميين الخمسة و الحلبيين الستة و معظم المتأخرين»، مى‌نويسد: «مراد از شاميين پنج‌گانه شخصيت‌هاى زير هستند: شهيد اول محمد بن مكى عاملى جزينى (734 - 786ق)، زين‌الدين جبعى عاملى (911 - 965ق)، شيخ عبدالعالى كركى (940ق)، فرزند محقق كركى، سيد محمد موسوى عاملى (1009ق)»[۱]

    اين تفسير چندان نزديك به واقع نيست؛ زيرا سيد محمد موسوى عاملى دو كتاب در فقه دارد با عنوان «مدارك الأحكام» و «نهاية المرام» و هيچ‌يك بحث بيع را ندارند و ديگر اينكه فرزند محقق كركى شهرتى نداشته كه فتاواى او مورد توجه فقها باشد[۲]

    در بيان مراد از واژه «الحلبيين الستّة» نيز مى‌نويسد: «ضبط اين كلمه در نسخه‌هاى مكاسب گوناگون است؛ در پاره‌اى از نسخه‌ها، با «با» نوشته شده است؛ يعنى الحلبيين، جمع حلبى، منسوب به واژه حلب و در پاره‌اى از نسخه‌هاى مكاسب با «يا» نوشته شده است؛ الحليين. در فرض اول بايد به صيغه تثنيه خوانده شود و مراد از كلمه حلب، شهر حلب است... در اين صورت كلمه حلبيين بايد به‌صورت تثنيه خوانده شود و مراد از دو حلبى، عبدالعزيز بن براج (400 - 481ق) صاحب «مهذب» و سيد ابوالمكارم ابن زهره (585 - 511ق) صاحب «غنية النزوع» است. در اين صورت، واژه «الستة» زايد خواهد بود و ضرورتى بر ذكر آن نيست. اما اگر به صيغه جمع و حليين خوانده شد، منسوب به شهر حلّه خواهد شد. حلّه از شهرهاى زيباى عراق است و آثار قديمى بسيارى در آن وجود دارد. از اين شهر شخصيت‌هاى برجسته‌اى برخاسته‌اند كه از فروزنده‌ترين عالمان جهان اسلام بوده‌اند؛ بنابراين واژه سته زايد نخواهد بود و حليين شش‌گانه عبارتند از: محقق حلّى ، علامه حلّى، فخرالدين حلّى، محمد بن ادريس حلّى، يحيى بن سعيد حلّى و فاضل مقداد سيورى حلّى[۳]

    وضعيت كتاب

    در انتهاى هريك از مجلدات، فهرست مباحث، تعليقات، آيات، احاديث، اعلام، كتب، اشعار و شهرها ذكر شده است. نويسنده بر برخى جلدهاى كتاب، حواشى جديدى نوشته كه به انتهاى آن جلد الحاق شده است.

    پانويس

    1. متن كتاب، ج 14، ص 97
    2. ربانى، محمدحسن، ص 359
    3. همان، ص 359 - 361

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.

    2. ربانى، محمدحسن، «اصطلاح‌شناسى در كتاب‌هاى فقهى»، فقه (كاوشى نو در فقه اسلامى)، پاييز و زمستان 1379، شماره 25 و 26.


    پیوندها