مجموعه رسائل (لاری)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    مجموعه رسائل
    نام کتاب مجموعه رسائل
    نام های دیگر کتاب رسائل
    پدیدآورندگان بنیاد معارف اسلامی (محقق)

    کنگره بزرگداشت آیت الله سید عبد الحسین لاری، هیئت علمی (محقق)

    لاری، عبدالحسین بن عبدالله (نويسنده)

    زبان فارسی

    عربی

    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏55‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏ل‎‏2‎‏ک‎‏9‎‏
    موضوع لاری، عبد الحسین، 1264 - 1340؟ق. - سرگذشت نامه

    لاری، عبد الحسین، 1264 - 1340؟ق. - کنگره‏ها

    مجتهدان و علما - سرگذشت نامه

    ناشر کنگره بزرگداشت آيت الله سيد عبدالحسين لاری، هيأت علمی
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1303 هـ.ش یا 1342 هـ.ق یا 1924 م
    کد اتوماسیون 384


    مؤلف: آية اللّٰه سيد عبد الحسين لارى

    محتواى كتاب

    مجموعه‌اى از رسائل است كه مؤلف آنها را به زبان فارسى و عربى نگاشته و در اين كتاب گردآورى شده است. اين رسائل عبارتند از:

    1- نصايح و فضايح (آيات الظالمين)

    2- هداية الطالبين في اصول دين

    3- قانون مشروطه مشروعه

    4- قانون در اتحاد دولت و ملت

    5- بيانيه دفاعيه

    6- احكام قانون اداره بلديه

    7- رساله سؤال و جواب جنس خارجى

    8- رساله سؤال و جواب فقهى

    9- رسالة في حكم المحكم و المتشابه

    10- عرفان السلماني بحقائق الإيمان (رسالة في حب الدنيا)

    11- تشريع الخيرة و التكلان

    12- رسالة تقدير الصاع و المد

    13- التعليقة على كتاب الصوم من مدارك الأحكام


    )

    «آيات الظالمين»نام رسالۀ سياسى فارسى است.

    در ابتداى رساله هيچ گونه نامى از رساله نيامده و لكن به جهت آن كه مؤلف، نزديك به چهار صد آيه قرآن در مذمت ظالمين و اعوان ايشان در اين رساله جمع آورى نموده،به«آيات الظالمين»معروف شده است،در حالى كه نام واقعى كتاب كه خود مؤلف بر آن گذاشته است«نصايح و فضايح»است.دليل اين ادّعا آن است كه مرحوم سيّد،در رسالۀ سؤال و جوابى كه محمد اشكنانى انصارى از ايشان نموده است و نسخه خطى آن موجود است در جواب سؤال هفتم،نام اين كتاب را برده است.

    سؤال هفتم:در مجلس اهل ظلمه و حكام ديوانيان رفتن و قهوه و چاى و طعام ايشان خوردن و ماهوت و عبا و كلخچه ايشان پوشيدن چه صورت دارد؟

    جواب:حق تعالى فرموده «و لا تركنوا إلى الذين ظلموا فتمسكم النار»11:113

    «فلا تقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين»6:68

    يعنى ميل نكنيد بسوى ظالم كه به آتش ظلمش سوخته مى‌شويد و ننشينيد با ظالمين مگر براى نصيحت و نهى از منكر و رفع ظلم...و قريب چهار صد آيه از قرآن جمع نموده‌ام در مذمت ظالمين و اعوان ايشان كه اسمش كتاب نصايح و فضايح است فرستاده‌ام چاپ نمايند هر گاه آوردند براى شما مى‌فرستم تا عبرت گيرى و عبرت گيرند.

    در اين رساله،مرحوم سيد،پس از آن كه تمام تنزلات و شقاوات و شرورات و مرارات را ناشى از قرب حصولى يا تحصيلى به مبدء شر و ظلمت و قبح و نقص مى‌داند و شواهد صدق اين ادعا را متذكر مى‌شوند،به ذكر آياتى مى‌پردازند كه ظالمين را مذموم و سرنوشت آنان را مشخص مى‌كند،و بعد به سراغ روايات اين باب رفته و آنها را مطرح مى‌كنند.در خاتمه كتاب،با اين بيان كه«هر يك از محكمات ثقلين،كتاب و سنت متواتره،حجّت قاطعه بالغه تامّه كافيه است بر حسم و قطع و رفع ماده هر گونه غرور،شبهه و متشابهاتى كه دستاويز جهال و مغرورين و مشتبهين ظلمه و جائرين و فسقه و مجرمين گرديده» به ذكر شبهات اين موضوع پرداخته و هر كدام را به بهترين وجه پاسخ مى‌دهند.

    چاپ كتاب

    كتاب حاضر در سال 1314 ه‍.ق در شيراز و در 78 صفحه به خط حسين على جهرمى و به همت آقا محمد جواد صاحب چاپ شده است.

    تحقيق كتاب

    براى تحقيق و تصحيح كتاب كه در كتابخانه مرحوم حجة الاسلام شيخ حسن نخبة الفقهايى موجود بود،ابتدا آيات با وجود نامرتب و غير منظم بودن آن بر طبق سور و شمارۀ آيات قرآنى تنظيم شد و سپس روايات نيز از مصادر اصلى كتب روايى استخراج گرديد.

    هر چند رساله،با زبان فارسى شروع مى‌شود ولى در برخى صفحات آن،مؤلف محترم به زبان عربى نيز كتابت نموده‌اند.

    در صفحات فارسى،برخى عبارات نامعلوم بود كه جهت روشن شدن آنها،كلمه‌اى اضافه و با علامت[]مشخص شده است.



    اين رساله مشتمل بر پنج مقصد هشت فصل و يك خاتمه است.

    كتاب يك دوره فشردۀ اصول اعتقادى را به سبكى خاص بيان مى‌نمايد، نحوۀ نگارش بر اساس كتاب نويسى عهد ناصرى است كه آن را به چند مقصد و فصل و خاتمه تقسيم مى‌نموده‌اند و از ذكر آدرس آيات،روايات،اشعار،ضرب المثل و مطالب محقّقين ديگر و...صرف نظر مى‌كرده‌اند.

    در اين نوشته علاوه بر مسأله فوق وجود برخى جملات مطوّل بدون خبر يا فاعل بدون فعل كه خواننده را مقدارى سر در گم مى‌سازد،در جاى جاى نوشته خودنمايى مى‌كند.اما در عوض،نگارش بسيار موجز است و اطناب ممل ندارد.

    چاپ كتاب

    اين كتاب به ضميمه حواشى مؤلف آن بر رساله ذخيرة العباد ميرزا محمّد تقى شيرازى مشهور به ميرزاى دوّم توسط مرحوم ميرزا محمّد على ملقّب به اشرف الكتاب ارسنجانى در جمادى الاول 1342 ه‍.ق يعنى حدود پنج ماه قبل از رحلت آن حضرت در چاپخانه محمّدى شيرازى به چاپ رسيده است.

    تحقيق كتاب

    نحوه كار تحشيه و شرح چنين بوده كه ابتدا تمام مطالب كتاب را بطور كامل مطالعه نموده و در مرتبه دوّم به نگارش حواشى و تصحيح متن پرداخته و در مواردى كه نياز به توضيح و شرح داشته،از منابع معتبر كلامى به شرح و بسط و توضيح مطلب مبادرت شده است.

    در مواردى كه لازم بوده در متن واژه‌اى افزوده يا فعلى آورده شود در قلاب[]قرار داده شده تا با متن اصلى اشتباه نشود.

    كلماتى اندك كه به نظر نامناسب مى‌نمود،با كسب اجازه از حضرت آيت اللّٰه حاج سيد عبد العلى آيت اللّهى مدّ ظلّه العالى حذف گرديد.

    در تعيين شماره آيات و سور از معجم المفهرس نوشته محمّد فؤاد عبد الباقى استفاده شده و در ترجمه آيات به ترجمه حكيم مهدى الهى قمشه‌اى اكتفا گرديده است.



    اين رساله در دفاع از مشروطيت تأليف شده است.

    تاريخ تأليف

    متأسفانه زمان تأليف رساله،دقيقا معلوم نيست. فقط همين اندازه مى‌دانيم كه قانون مشروطۀ مشروعه،در سال 1325 در مطبعۀ محمدى شيراز طبع شده است.با عنايت به همين تاريخ مى‌توانيم بگوئيم كه رسالۀ مورد بحث از جمله رسائلى است كه قبل از انحلال مجلس و تعطيل مشروطيت نوشته شده است.به همين دليل نيز در لابلاى مباحث آن توجهى به انتقادات مطروحه از سوى رسائل مشروعه خواهان كه عمدتا پس از استبداد صغير تأليف شده‌اند،موجود نيست.

    على رغم اين كه رسالۀ مشروطه مشروعه،به دليل دفاع از كليت مشروطيت،در شمار رسائل مدافع مشروطه محسوب مى‌شود،امّا مشخصات و ويژگيهائى كه مرحوم لارى براى مشروطيت مشروع و مورد تأييد خويش مى‌شمارد،اين رساله را از بنياد با ديگر رسائلى كه در دفاع از مشروطيت نوشته‌اند،متفاوت مى‌سازد.

    سيرى در اهم مباحث اين رساله،اين معنى را بيشتر روشن مى‌كند.

    مرحوم لارى در سراسر رساله خويش بر ضرورت پاى بندى مجلس و مشروطه طلبان بر حدود شرعيه و استعانت از علما و مراجع و فقها تأكيد مى‌كند.

    چاپ كتاب

    رساله«قانون مشروطۀ مشروعه»به همراه رساله «قانون در اتحاد دولت و ملت»در سال 1325 و 1326 هجرى قمرى در زمان حيات مؤلف چاپ سنگى شده‌اند،سالها بعد (1374)نيز در مجموعه«رسائل مشروطيت»كه به همت جناب دكتر غلامحسين زرگرى نژاد گردآورى شده، چاپ گرديده است.اينك همان چاپ در اين مجموعه با حروف چينى مجدد و اصلاح برخى اغلاط گنجانده شده است.



    قانون در اتحاد دولت و ملت،همانند رسالۀ مشروطه مشروعه،در حمايت و دفاع از مشروطيت و با همان نثر مكلّف و كاملا غير متعارف، تاليف شده كه اين رساله چند ماه قبل از آغاز استبداد صغير نوشته شده است.

    قالب و شالوده‌هاى كلى دفاع لارى از مشروطيت در اين رساله نيز همان شالوده‌هاى رسالۀ مشروطه مشروعه است.

    او آن چه را در اين رساله بررسى كرده است،انتظارات خودش از مشروطه است،نه مشروطيت موجود،بنا بر اين در باب اين رساله هم بايد همان سخنى را گفت كه در باب رسالۀ قبلى او گفته شده و آن اين كه دفاع لارى با سبك و سياق و دلايل ساير علمائى كه در حمايت مشروطيت رساله نوشته‌اند،تفاوت دارد،اما او كه قطعا به تفاوت تلقى خود از مشروطيت با ساير علما آگاه است،همواره از مشروطه موجود حمايت مى‌كند و به سختى بر مشروعه خواهانى كه مى‌گفتند:«ما دين نبى خواهيم،مشروطه نمى‌خواهيم»،مى‌تازد.

    مباحث كتاب

    مرحوم لارى،پس از آن كه در همان آغاز رساله،ابطال مشروطيت موجود را توسط مشروعه خواهان مورد انتقاد و سرزنش قرار مى‌دهد و در قالب ارائه آيه 121 سوره انعام،سخنان مشروعه خواهان را وحى شياطين به ايشان مى‌خواند،به توصيف و بيان شروط مشروعه مجلس ملى اسلام پرداخته و مى‌نويسد كه بسط بساط اين عدل و اعتدال در ضمن چند فصل ذكر مى‌شود:

    در فصل اول،مرحوم لارى،تعداد لازم براى صحّت انعقاد مجلس را، همان تعداد لازم براى حيازت امور حسبيّه مى‌داند.حد اقل اين تعداد،يك نفر و حد اكثرش متّكى به اندازه كفايت براى آن حيازت است.لارى تعداد دوازده نفر را به دليل آن كه آن تعداد،عدد ميمون است،مناسبتر مى‌داند.

    مرحوم لارى در فصل دوم،شروط عضويت در مجلس را شروط اربعه تكليف،يعنى كمال عقل،بلوغ،علم و قدرت معرفى مى‌كند.

    فصل سوم،در بيان احكام تكليفه است كه عبارت از حفظ محاسن صورت و مكارم سيرت و تولى و تبرى از اشرار و كفّار.

    در اين فصل مرحوم لارى شرط دانسته است كه شخص اول مجلس بايد فقيه عادل جامع الشرائط باشد.

    فصل چهارم رسالۀ حاضر،ناظر به بيان اين معنى است كه همان گونه كه ولايت اجراى حدود شرعيه و مجازاتهاى الهى و احكام خداوندى حق انحصارى حاكم شرع است،حق تعيين اسم و رسم،لقب،منصب ناظر،قيم،وكيل،امين،كاتب،منشى،معين،ناظم،خازن،ولى، والى و متولى و تعيين مراتب هر كس از هر جهت،حتى بزرگداشت يا تكذيب و هر تغيير و تبديلى،حق انحصارى حاكم شرع مسلم العداله اهل مجلس است.

    فصل پنجم رساله قانون در اتحاد ملت و دولت،باز هم ناظر به بيان وجهى ديگر از قلمرو قدرت و اختيارات رئيس مجلس يا به قول مرحوم لارى،حاكم شرع مسلم العدالۀ مجلس است.

    فصل از موارد مصرف و اختيار بيت المال مسلمين سخن مى‌گويد و ضمن بر شمردن موارد مصرف آن،اختيار مطلق مصرف آن را به همان ولى مسلمين يا حاكم مسلّم العدالۀ مجلس مى‌سپارد.

    فصل ششم رسالۀ حاضر،به بحث در باب كميّت و كيفيّت اخذ خراج مقاسمه شرعيه،كه عبارت است از ماليات حسابيه موضوعه بر اراضى مفتوحة العنوة،مى‌پردازد.

    آخرين بحث مرحوم لارى،در رساله قانون در اتحاد ملت و دولت،بيان فرق دولت مشروطۀ مشروعه با دولت استبداديه است،كه تفاوتهاى دو نظام را به شكل اجمالى توضيح مى‌دهد.

    چاپ كتاب

    رساله«قانون در اتحاد دولت و ملت» به همراه «قانون مشروطۀ مشروعه»در سال 1325 و 1326 هجرى قمرى در زمان حيات مؤلف چاپ سنگى شده‌اند،سالها بعد (1374)نيز در مجموعه«رسائل مشروطيت»كه به همت جناب دكتر غلامحسين زرگرى نژاد گردآورى شده است چاپ گرديده است.اينك همان چاپ در اين مجموعه با حروف چينى مجدد و اصلاح برخى اغلاط گنجانده شده است.



    آن چه«بيانه دفاعيه جهاد با اجانب در جنگ جهانى اول»ناميده شده، آخرين رساله سياسى مجاهد خستگى ناپذير خطّه فارس و لارستان مرحوم آيت اللّٰه العظمى سيد عبد الحسين لارى است كه از تبعيد گاه خويش«فيروزآباد» صادر نموده است و على رغم فشار و اختناق حاكم آن زمان،در حدّ ضرورت بصورت دست نويس منتشر شده و بنا به گفته برخى مطلعين حتى در بعضى از كتب مغرب زمينى‌ها از وجود آن بحث شده است.

    تحقيق كتاب

    لازم به توضيح است كه آن چه در تصحيح و تكميل متن صورت گرفته،ترجمه جملات عربى،تهيه فهرست آيات و روايات و توضيح بعضى جملات مبهم بوده كه در فقره اخير از محبت‌هاى بى‌دريغ دانشمند معظم و خطيب محترم حضرت حجة الاسلام و المسلمين جناب آقاى سيد حسين نسابه امام جمعه موقت لار كمال استفاده شده است.



    اين كتاب حاوى پاسخ به سؤالاتى در زمينه ادارۀ بلديه است.

    تحقيق كتاب

    با توجه به اين كه متن به شيوۀ فنى و متناسب با ادبيات زمان خود نگارش شده،شامل آيات و روايات مستند احكام و نيز اصول و قواعد استنباط مى‌باشد و علاوه بر آن از لغاتى سود جسته كه در موارد زيادى در نگارش امروز نامأنوس است.خصوصيات فوق مطالعه و فهم مطالب را براى دانشجويان و جوانان علاقمند و ديگر خوانندگان با فرهنگى كه سابقه حضور در حوزه و آشنايى با مباحث اصولى و فقهى را ندارند دشوار مى‌سازد.

    بر اين اساس تلاش شد به روان سازى فهم مطالب پر محتوايى كه از سوى آن علامه مجاهد نگاشته شده كمك شود.

    اين توضيحات در قالب پى نوشت(و يا پاورقى)متن تنظيم شده و شامل توضيح برخى از مباحث اصولى،ارائه نشانى آيات و نهايتا ترجمه فارسى برخى لغات و روايات بكار رفته در متن مى‌باشد.

    چاپ كتاب

    اين كتاب در 29 صفر سال 1326 ه‍.ق.به خط ميرزا آقا ارسنجانى كتابت و در چاپخانه اسلاميه شيراز به چاپ رسيده است.



    اين رساله متن سؤالهاى آقاى ملا زاير محمد بن على انصارى اشكنانى است و به لحاظ اين كه مورد ابتلا و نياز مردم منطقه بوده است نامبرده در طى چند سال از محضر آية اللّٰه مجاهد سيد عبد الحسين لارى پرسيده و پاسخ دريافت نموده است.

    وى پس از آن اين سؤالات را در يك ماه جمع‌آورى و دسته بندى كرده و در واقع به عنوان رساله عمليه مورد استفاده قرار مى‌داده است.

    سؤالات به خط زاير محمد است و جوابها بخط مرحوم سيد.

    اين رساله چندى پيش توسط آقاى دكتر محمد باقر وثوق از طريق نواده‌هاى مرحوم انصارى اشكنانى بدست آمده و نسخۀ خطى آن نزد ايشان محفوظ است،تاريخ كتابت آن در سال 1314 مى‌باشد.

    نظر به كسب اطلاع از نظرات فقهى سيّد و با توجه به اين كه سؤالات بيانگر وضعيت اجتماعى و معيشتى خيلى از افراد محلى آن دوران است در مجموعۀ رسائل سيّد گنجانده شد.



    إن من الحقائق الرائعة و الخصائص البارزة لكتاب اللّٰه العزيز هو شموليّته على أصناف الآيات و أنواعها،و هذا ممّا يضفي عليه علما هامّا من علومه التي تبحث في التفريق بين الآيات المحكمات و المتشابهات مع بيان الفرق بين التشابه و التأويل،و ما إلى ذلك.

    و الحقّ يقال:إنّ هذه الرسالة التي بين يديك-عزيزي القارئ-مع صغر حجمها فهي من عيون المؤلّفات التي تناولت هذا الموضوع و كثرت فوائدها.

    فلقد شرع المؤلّف قدس سره بتعريف كلّ من المحكم و المتشابه وفقا لما جاء في كتب اللغة و الأصول و بيّن أنّ المحكم هو المرجع و المتّبع،و المتشابه خلافه.

    و من ثمّ تناول بيان حكم الآيات المحكمات و المتشابهات و أثبت كون أنّ المحكم من الآيات و الروايات هو المستحكم بموافقة العقل و النقل المتّبع،و المتشابه ضدّه و عكسه،و هو الموهون،ليذكر بعدها طائفة من الآيات المتشابهات آخذا بتأويل الجواب لكلّ منها على سبيل منع الخلوّ.

    و أخيرا يبيّن قدس سره أقسام المتشابه و أوضاعه و تأويله ذاكرا الإشكالات الواردة في الآيات و الروايات المتشابهات من عدّة جهات مع بيان حلولها.

    منهجيّة التحقيق

    تم الاعتماد في تحقيق هذا الكتاب على نسخة خطّية واحدة.

    كتبت هذه النسخة في ثمانين صفحة بخطّ النسخ بطلب من الشيخ محمد جعفر القسوري مدير مدرسة الرحيميّة،كتبها نصر اللّٰه شاهيان بن محمد علي حاجي شاه،و فرغ من كتابتها في غرّة شهر ذي الحجّة الحرام سنة 1346 ه‍.

    و أمّا العمل في الكتاب فكان كالتالي:

    1-استنساخ الكتاب على نسخته الخطّية.

    2-استخراج الآيات القرآنية الشريفة و مطابقتها مع القرآن الكريم و إثباتها كما هي في القرآن.

    3-استخراج الأحاديث و الروايات الواردة في الكتاب و إرجاعها إلى مصادرها الحديثيّة و تصحيحها وفقا للمصادر.

    4-ما أضيف من المصادر أو من عند المحققين لاستقامة المعنى جعل بين[].


    )

    من خلال استعراض النصوص الكثيرة الواردة في ذمّ الدنيا و التعلّق بها نجد أن هناك تقاطع واضح بين حب اللّٰه و حب الدنيا،فعندما يكون حب الدنيا محورا للإنسان و قاعدة له في سلوكه و تصرفاته فإنّه يعمي الإنسان عن رؤية اللّٰه تعالى أو حبّه،حيث لا يمكن اجتماع ولاءين في قلب واحد،و الدنيا كما يصفها الإمام الصادق عليه السّلام:«كماء البحر من ازداد منه شربا ازداد عطشا»و هي كذلك التي تفرّغ الصلاة من معناها و الصيام من معناه و تفرّغ كلّ عبادة من معناها.

    و لهذا السبب نجد أن العلماء كتبوا المئات من الرسائل حول هذا الموضوع و أكّدوا على حرمة حبّ الدنيا بالرغم من اختلافهم في تفصيلات هذه الحرمة.

    و من هذه المؤلّفات نجد رسالة حب الدنيا للسيد المجاهد عبد الحسين اللاري قدس سرّه و التي تحدّث فيها بإسهاب عن حب الدنيا باعتباره(رأس كلّ خطيئة)و تحدّث عن بعض الشيعة الذين يعتقدون بأنهم سيردون الجنّة بدون حساب من خلال حديث(حبّ عليّ حسنة لا يضر معه سيئة)متناسين بذلك ما ذكره علماؤنا الأعلام حول(شرطها و شروطها).

    إنها رسالة على صغرها غنية بمعانيها و أفكارها،و هي جديرة بالمطالعة و الدارسة.

    تحقيق الكتاب

    تم الاعتماد في تحقيق هذا الكتاب على طبعة حجرية،طبعت بطهران في سنة 1313 ه على يد علي أكبر الطالقاني.

    و قد حصل على صورة منها من مكتبة المرحوم الشيخ حسن نخبة الفقهاء العامّة في مدينة لار.

    و أمّا العمل فكان على النحو التالي:

    1-استنساخ الكتاب على نسخته الخطّية.

    2-استخراج الآيات القرآنية الشريفة و مطابقتها مع القرآن الكريم و إثباتها كما هي في القرآن.

    3-استخراج الأحاديث و الروايات الواردة في الكتاب و إرجاعها إلى مصادرها الحديثيّة و تصحيحها وفقا للمصادر.

    4-ما أضيف من المصادر أو من عند المحققين لاستقامة المعنى جعل بين[].



    لقد أراد البعض أن يعتبر الاستخارة شكلا من أشكال البدعة و الضلالة،في الوقت الّذي ترسّخ الاعتقاد بالاستخارة عند الكثيرين،من ذوي السرائر الصافية، و أضحت الاستخارة عندهم أحد العبادات التي تقرّبهم من اللّٰه سبحانه و تعالى.فحينما تلتبس الأمور على العبد و يحتار فيها فهو يستخير ربّه،فيجري له تعالى الخيرة،فعند ذلك يقدم العبد على ذلك العمل مطمئن القلب.

    و نظرا لأهمّية الاستخارة فقد صنّف فيها علماؤنا الأعلام كتبا و رسائل مستقلّة؛ و من أولئك الأجلّة:العيّاشي-صاحب التفسير-،و السيّد ابن طاوس،و العلاّمة المجلسي،و السيّد عبد اللّٰه شبّر،و الشيخ سليمان الماحوزي البحراني،و الميرزا الكلباسي الأصفهاني،و الشيخ محمد بن الفيض الكاشاني،و أحمد بن سليمان البصري،و غيرهم.

    إضافة إلى ما كتبه العلاّمة المجاهد السيّد عبد الحسين اللاري قدّس سرّه في كتابه الماثل بين يديك-عزيزي القارئ.

    العمل في الكتاب

    تم الاعتماد في تحقيق هذا الكتاب على طبعتين له،و هما:

    1-الطبعة الحجريّة،و المطبوعة في مطبعة المحمّدي ب‍«شيراز»سنة 1317 ه‍.

    2-الطبعة الحروفيّة،و هي بتحقيق و نشر مؤسّسة الإمام المهديّ عجّل اللّٰه تعالى فرجه الشريف ب‍«قم»سنة 1411 ه‍،و المطبوعة في مقدّمة كتاب«الاستخارة»لأبي المعالي الكلباسي الأصفهانيّ،المولود سنة 1247،و المتوفّى سنة 1315 ه‍.

    و أمّا العمل فكان على النحو التالي:

    1-مطابقة هاتين الطبعتين فيما بينهما،و نظرا لوجود اختلافات بينهما فقد تم التلفيق بين نصّيهما للخروج بنصّ دقيق متقن قدر الوسع و الإمكان.

    2-مطابقة الآيات القرآنية الشريفة مع القرآن الكريم و إثباتها كما هي في القرآن.

    3-إرجاع الأحاديث الواردة إلى المصادر الحديثيّة المعتبرة،و إثبات نص متقن قدر الوسع بعد مطابقتها مع المصادر.

    4-ما أضيف من المصادر جعل بين[]و أشير لذلك في محلّه.



    الصاع و المد و الدرهم مقادير شرعية ابتنت عليها الكثير من مسائل الفقه الإسلامي في شتى أبوابه العبادية و الحقوقية و المدنية و القضائية و غيرها،و لا جرم أن معرفة تلك المقادير تعدّ ضرورة للمجتهد و الفقيه.

    و من هنا تصدّى سيّدنا اللاري قدس سره لتعيينها و تثبيت مقاديرها بالتحقيق و الاستقراء حسب الأوزان المتداولة في البلدان الإسلامية.

    هذه الرسالة الوجيزة قد تكفّلت لبيان هذا الموضوع و هي تحتوي على ثمان صفحات كانت مذيّلة بأحد كتب السيّد اللاري-تعليقات على رسائل شيخنا الأعظم الأنصاري رحمه اللّٰه.

    و قد تم تحقيق هذه الرسالة و تنقيحها بعد أن افرزت من كتاب التعليقات و جعلت ضمن هذه المجموعة من رسائل السيد قدس سره.



    هذه الرسالة التي بين يديك-عزيزي القارئ-هي في الواقع تعليقات آية اللّٰه المجاهد السيّد عبد الحسين اللاري رحمه اللّٰه على كتاب الصيام من مدارك الأحكام للفقيه المحقّق السيّد محمد بن علي الموسوي العاملي المتوفّى سنة 1009 ه‍.

    و حسب ما ذكره السيّد اللاري في مقدمتها بأنّ هذه التعليقات كانت ثمرة المحاورات و المباحثات الليلية التي كان يجتمع فيها و يجالس مشايخه و أساتذته.

    و لكن من المؤسف له أن هذه التعليقات ظلّت ناقصة إمّا أن طوارئ الزمان لم تدع السيّد يكمل ما علّقه على المدارك أو أنها كانت كاملة و لكن طوارق الحدثان أفقدتها و لم تبق لنا سوى هذه الوريقات القليلة التي نقدّمها لطلاّبها.

    أمّا الرسالة فهي تحتوي على 29 صفحة و تشمل مبحث النيّة و قسما من المفطّرات و كانت ملحقة بالجزء الثاني من تعلقيات سيّدنا اللاري على رسائل الشيخ الأنصاري قدس سره،و لمّا كانت هذه الوريقات القليلة في عددها،الكثيرة في محتواها غنيّة بالنكت العلمية و الآراء الفقهيّة تم تهذيبها و تنقيحها و تحقيقها زيادة للإفادة و رعاية للأمانة.


    پیوندها