القصص العجيبة
نام کتاب | القصص العجیبة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | قصیر، موسی (مترجم)
دستغیب، عبدالحسین (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | AC 136 /د5ق6* |
موضوع | |
ناشر | دار البلاغة |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1413 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE14912AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«القصص العجيبة»، تعريب كتاب زيباى «داستانهاى شگفت»، اثر فارسى شهيد محراب، آيتالله سيد عبدالحسين دستغيب مىباشد كه توسط موسى قصير، به عربى ترجمه شده است.
از جمله چيزهايى كه بهعنوان سبب تأليف كتاب مطرح شده، اندرز گرفتن خوانندگان از سرگذشت ديگران است كه هر داستانى، بهرهاى وافر و نتيجه اخلاقى فوقالعادهاى دارد و اين امر، اثر توجه طبع انسانى به داستان ديگران مىباشد و به نظر نويسنده، اين نتيجه، از اين راه بهتر حاصل شده و به اصطلاح، موعظه ضمن قصه بيشتر اثر مىكند؛ مخصوصا اگر قصه حقيقى و راستى باشد.
ساختار
كتاب، با دو مقدمه از سيد محمدهاشم دستغيب و مؤلف آغاز مىشود و متن كتاب، دربردارنده مجموعا صد و پنجاه و سه داستان عبرتآموز و زيباست كه با قلمى شيوا و رسا و بيانى ساده و همهفهم، ارائه گرديده است.
تصوير برخى از علما و بزرگانى كه داستانى از ايشان نقل شده، در انتهاى كتاب آمده است.
گزارش محتوا
در مقدمه سيد محمدهاشم دستغيب، به اين نكته اشاره شده است كه طبع انسانى به داستان و سرگذشت ديگران، رغبتى بسزا داشته و از شنيدن و خواندن قصهها، لذتى وافر مىبرد و از اين غريزه، مىتوان براى عبرت گرفتن و بيدار شدن دلها از خواب غفلت، نهايت استفاده را نمود و بدون اينكه نياز به جعل داستانهاى دروغى باشد، از سرگذشت پيشينيان اندرز گرفت؛ چنانكه خداوند در قرآن مجيد، سرگذشت واقعى و قضاياى حقيقى پيشينيان را مكرر يادآور شده و از اقوام عاد، ثمود، نوح، فرعون و لوط، در جاهاى متعدد، بحثهاى فراوان نموده و از عاقبت بدشان سخن گفته و ديگران را اندرز مىدهد كه از چنين عقوبتهايى برحذر باشند.
خداوند در جاهاى مكرر، از پيغمبران گذشته و حالاتشان، از بردبارى در سختىها و مصيبتها و فداكارى در راه رسيدن به مرام و مقصد و پايدارى در راه هدف، داد سخن داده است، بلكه بيشتر حكمتها و اندرزها را ضمن داستان بيان فرموده است؛ مثلا دستورالعملهاى عالى اخلاقى را كه راه رسيدن به كمال انسانيت است، از قول «لقمان حكيم» ضمن وصيت به فرزندش، بيان مىفرمايد و يا رازهاى آفرينش و حكمتهاى امور تكوينى را ضمن داستان «موسى و خضر» يادآور مىشود.
نويسنده در مقدمه، پيرامون غرض خويش از نوشتن اين اثر، به نكات زير اشاره كرده است:
1. هرچند از عباد صالحين نيستم، لكن ايشان را دوست دارم و آرزومندم كه از آنها بگويم، از آنها بنويسم، از آنها بشنوم و آنها را ببينم.
2. چنانكه در حديث رسيده، نزد ياد خوبان، رحمت خدا نازل مىشود و اميد است نويسنده و خوانندگان، مشمول اين رحمت واقع شوند.
3. چون هريك از اين داستانها موجب تقويت ايمان به غيب و رغبت قلوب به عالم اعلى و توجه به حضرت آفريدگار است، آنها را ثبت كردم تا خوانندگان در شدايد و مشكلات، دچار يأس نشوند و دل به پروردگار، قوى دارند.
عناوين برخى از اين داستانها، عبارتند از: صدقه، مرگ را به تأخير مىاندازد؛ اجل حتمى، علاج ندارد؛ تلاوت قرآن هنگام مرگ؛ جنابت، پليدى معنوى است؛ نصيب شدن طى الارض؛ زنده شدن پس از مرگ؛ معجزه رضويه و شفاى بيمار؛ مسجد براثا؛ معجزه حسينى(ع)؛ دادرسى ولى عصر(ع)؛ اثر زكات دادن؛ استشفا به قرآن مجيد؛ بزرگى مصيبت حضرت ابا عبدالله(ع)؛ تربت خونين؛ حيائى غريب از سگ؛ فدا شدن سگى براى صاحبش؛ بدگمانى به عزادار حسين(ع)؛ عنايت حسين(ع) و نجات غريق؛ باز شدن قفل به نام حضرت فاطمه(س)؛ فرج بعد از شدت؛ عنايت حسين(ع) به زوار قبرش؛ مقام فقيه عادل؛ بيدارعلىباش؛ كرامت ابوالفضل(ع) و شفاى مسلول؛ كرامت حر شهيد؛ زيارت ارواح از قبر حسين(ع)؛ بدهى سادات به حساب على(ع)؛ بچه را در هوا نگه مىدارد؛ جسد سالمى از 1300 سال قبل؛ اجابت فورى و عنايت رضوى.
از جمله خصوصيات اين اثر، اين است كه بيشتر داستانهاى آن، مربوط به معجزهاى از معجزات اهل بيت(ع) است كه در زمان حاضر واقع شده و باعث مىشود كه خواننده، اعتمادش به اين خانواده زيادتر و عقيدهاش به ايشان محكمتر گردد و فريب تبليغات سوء شيادها را نخورد و از صراط مستقيم و مذهب حق، منحرف نگردد.
از جمله منافع اين اثر، اين است كه شخص، هر اندازه هم از سعادت خود مأيوس باشد يا در مصيبتها و شدايد فوقالعادهاى واقع شده باشد، با مطالعه سرگذشت اين افراد، حالش دگرگون شده و اميدش به خداوند زيادتر مىگردد و مشتاق لقاى رحمت الهى شده و دست و پايى زده و براى سفر هولناكى كه در پيش دارد، توشهاى آماده كرده و گذشتههايش را جبران مىكند.
يكى از راههايى كه ايمان به غيب را زياد مىكند، خوابهاى درستى است كه انسان به واسطه اتصال نفس انسانىاش به عالم ماوراى حس، امور پنهانى را درك مىنمايد و شاهد صدقى هم در خارج دارد كه خيال محض نبوده، بلكه آنچه در خواب ديده، مربوط به عالم غيب است.
نويسنده معتقد است كسانى كه رؤياى صادقه دارند، ايمان بيشترى به غيب پيدا مىكنند و كسانى كه مىشنوند و باور مىكنند، ايمان به غيبشان زيادتر مىشود.
از آنجايى كه اين اثر، مشتمل بر رؤياهاى صادقه و شواهد صدق خارجى آن مىباشد، درخور توجه فراوان و قابل استفاده بوده و خوانندگان با خواندن رؤياهاى درستى كه مربوط به زمان حاضر است و در هيچ كتابى نيست، ايمان بيشترى به غيب پيدا مىكنند. كسانى كه اين خوابها را ديدهاند و مؤلف از آنها نقل مىكند، از خوبان دوره معاصر و انسانهاى شناخته شده و قابل اعتمادى مىباشند؛ بنابراين، خواننده مىفهمد كه بهراستى عالم ديگرى فوق عالم ماده و طبيعت هست تا برسد به اعتقاد به معاد و... لذا اين كتاب، از نظر تقويت عقايد اسلامى و ايمان به عالم غيب و ماوراى ماده، فوقالعاده مفيد است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.