مهریار، محمد
نام | مهریار، محمد |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1297 هـ.ش |
محل تولد | |
رحلت | 1389 هـ.ش یا 1432 هـ.ق یا 2011 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE2494AUTHORCODE |
«محمد مهريار» در سال 1297ش در بيت علم و تقوا، خاندان علماى نجفى مسجدشاهى كه از خانوادههاى اصيل اصفهانى بودهاند زاده شد. تحصيلات ابتدايى را در مدارس قديم با يادگيرى ادبيات فارسى، عربى، فقه، اصول و معانى بيان بر طبق روش معمول روز آغاز نمود. سپس به كشور عراق مسافرت كرد و تحصيلات خويش را، مخصوصا در دو شهر بغداد و نجف ادامه داد و پس از مدتى در آن ديار به اصفهان بازگشت و باز به تحصيل و تدريس فقه، اصول، ادب فارسى و عربى پرداخت.
در عين حال، از تحصيل زبانهاى خارجى (انگليسى و فرانسه) و معارف جديد نيز غافل نماند، به طورى كه در سال 1316ش به اخذ ديپلم كامل متوسطه علمى قديم توفيق يافت. سپس به دانش سراى عالى وارد شد و به تحصيلات عاليه در ادبيات و فلسفه اشتغال يافت. در سال1319ش پس از اخذ درجه ليسانس، در مدارس اصفهان تدريس ادبيات فارسى، زبان خارجى و تاريخ را بر عهده گرفت.
در سال 1330ش در ادامه مسير خويش در راه دانشآموزى، به آمريكا عزيمت نمود و در دانشگاه فلوريدا و شيكاگو در رشته تعليم و تربيت و ادبيات، به تحصيل و اكمال معلومات خود پرداخت.
در بازگشت از آمريكا، به تدريس در مدارس اصفهان مشغول شد و در مواضع مختلف روانشناسى و تربيتى و مخصوصاً تحقيق در رشد و نمو كودك، سخنرانىهاى متعدد در تهران و اصفهان ايراد كرد، كه سخت مورد توجه و استقبال محققان قرار گرفت و اكثر آنها به تفاريق چاپ شد. در سال 1336ش به دانشگاه اصفهان منتقل شد و به عنوان رئيس كتابخانه دانشكده پزشكى اصفهان، كتابخانه آن دانشكده را تأسيس نمود و بر طبق اصول علمى كتابشناسى آن را آماده ساخت. زمانى كه دانشكده ادبيات تاسيس شد، به دعوت دكتر فاروقى، معاونت اين دانشكاه را پذيرفت و در تاريخ 1339ش به دانشكده ادبيات اصفهان منتقل گشت و به تدريس تاريخ ادبيات فارسى و تاريخ تطور زبان فارسى اشتغال يافت.
وى مرز باستانشناسى و معمارى را در حيطه مطالعات تاريخى برداشت. او از برجستهترين پژوهشگران تاريخ معمارى ايران است و در حوزههاى باستانشناسى و مرمت و معمارى فعاليت كرد. در دوران بازنشستگى و پس از زلزله بم، بيشتر نيروى خود را صرف مطالعه و بهينهسازى ساماندهى و مرمت آثار آسيبديده بم كرد. مهريار در پژوهشهاى باستانشناسى صاحبنظر بود، به گونهاى كه سرپرستى كاوش بسيارى از محوطههاى تايخى را به عهده داشت. از فعاليتهاى او مىتوان از معرفى فنى ديوار گرگان و بستر آن، مسئوليت آزادسازى و سازماندهى و مطالعات تپه هگمتانه، كاوشها و پژوهشهاى مستقل در تخت سليمان، مطالعه پلهاى تاريخى خوزستان، ايلام و لرستان و پژوهش پل دختر لرستان ياد كرد.
مطالعه و بررسى بند بهمن از آخرين پژوهشهاى اوست. در روزگار ما، ساختمان بند را به روزگار هخامنشيان نسبت داده و آن را در شمار سد كوروش بر دجله و سدهاى داريوش بر رودخانه كُر دانستهاند. بارزترين ويژگى بند بهمن جايگاه ساخت آن از نظر زمينشناسى است.
همچنان كه اجداد و پدران بزرگوارش آقايان نجفى و مسجد شاهى در جريان تحريم تنباكو در اصفهان پيش قدم بودند و درخت مشروطه را آبيارى كردند و در راندن محمد على شاه و مبارزه با استبداد، راهنماى مردم اصفهان شدند، خود نيز در نهضت ملى شدن صنعت نفت و حمايت از دولت دكتر مصدق، فعال و از پيشروان فرهنگيان و معلمان اصفهان در تظاهرات بود و همواره به عنوان فردى آزادانديش و آزادىخواه در اصفهان مطرح بوده است.
وى به دنيا و مافيها دل نبسته و گرد مقامات نگشته و هيچگاه آرزوى سمت، مقام و موقعيتى را نداشته و همواره دوست مىداشت كه در انجمنهاى علمى، ادبى و مجامع شعر و هنر بنشيند و با اهل دانش و معرفت مراوده و مباحثه داشته باشد و با دانشمندان و اهل تحقيق دمخور گردد. وى به همراه دوست ديرينش، شادروان بدرالدين كتابى، از محضر استاد محمد باقر الفت بهرهها برده است.
تأليفات:
1- فرهنگ جامع نامها و آبادىهاى كهن اصفهان؛
2- چشمانداز تاريخ سياسى ايران، در اصفهان؛
3- اصفهان از قديمترين عهود تاريخى تا عهد سلجوقى؛
4- رساله در رشد و نمو كودك؛
5- قلمرو اصفهان در گذشته و حال (در تاريخ صفويه)؛
6- تاريخ ادبيات قبل از اسلام؛
7- تاثير و نفوذ غرب در ايران؛
8- هلال ماه نو، ترجمه از اشعار تاگور شاعر نامدار هند؛
9- راه نو در سلامت روان و تن؛
10- شاه دز كجاست؟؛
11. سقوط اصفهان، گزارشهاى گيلاننتز درباره هجوم افغانان و سقوط اصفهان؛
12. ترجمه سفرنامه سانسون (وضع كشور ايران در عهد شاه سليمان صفوى)؛
13. آناباز، ترجمه شعر سن ژون پرس.
وابستهها
سقوط اصفهان: گزارشهای گیلاننتز درباره حمله افغانان و سقوط اصفهان / نوع اثر: کتاب / نقش: مترجم
فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده