رسالة مختصرة في النصوص الصحيحة علی إمامة الأئمة الاثنيعشر
نام کتاب | رسالة مختصرة في النصوص الصحيحة علی إمامة الأئمة الاثنيعشر |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | تبریزی، جواد (نويسنده) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 36/5 /ت2ر5 |
موضوع | ائمه اثناعشر |
ناشر | دار الصديقة الشهيدة (سلام الله عليها) |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1425ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE30424AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
رسالة مختصرة في النصوص الصحيحة علی إمامة الأئمة الاثنيعشر، اثر شیخ جواد تبریزی، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام و حدیث شیعه. نویسنده در این اثر برخی از روایات صحیحه وارده درباره امامت ائمه دوازدهگانه شیعه را بیان میکند.
ساختار
کتاب دارای پیشگفتار آیتالله تبریزی، مقدمه، محتوا در دو بخش کلی و خاتمه است. اکثر روایات از کتاب کافی نقل شدهاند. چند روایت هم از «كمالالدين» نقل شده و یک روایت از هرکدام از کتابهای «الغنية» و «وسائل الشيعة».
گزارش محتوا
آیتالله تبریزی در پیشگفتار خود، مرقوم داشته است: پرسشهای فراوانی از طرف مؤمنان درباره امامت ائمه معصومین به ما رسیده، ولی از آنجا که فعلا بحث در این موضوع و استقصای ادله آن برای ما نامیسر است، به تبیین پارهای از افکار و اشاره به برخی از اخبار صحیح در اینباره پرداختیم و کار را به یکی از شاگردان فاضل خویش واگذاردیم. او این رساله را نگاشت و من آن را مطالعه کردم و آن را وافی به مقصود یافتم[۱]
ناشر ضمن بیان نجات تنها یک فرقه از میان هفتادوسه فرقه مسلمان، از زحمات آیتالله تبریزی که خودش را وقف معرفی طریق اهلبیت(ع) کرده تشکر میکند و میگوید این نسخه برای عراق تنظیم شده است[۲]
نویسنده در مقدمه ضمن تقسیم پرسشگران به دو صنف مغرض و واقعی، روی سخن این اثر را با پرسشگران واقعی از تشیع و جستجوگران حقیقی از اهل تسنن میداند؛ نه با مغرضانی که به قصد شبههپراکنی، از غیر متخصصین در مسائل اسلامی سؤال میکنند تا آنها را گمراه کنند. روش این کتاب ذکر برخی روایات صحیح تصریحکننده بر امامان یا نام آنها است. نویسنده، روایات این باب را به این صورت تقسیم کرده است:
- روایاتی که ائمه را با عنوان أولاد الحسين(ع) یاد کردهاند؛
- روایاتی که تصریح بر امامت امامان(ع)، از حضرت امیر(ع) تا امام باقر(ع) دارند؛
- روایاتی که در آنها به نام همه ائمه تصریح شده است؛
- روایاتی که درباره هر امامی بهطور جداگانه آمده است.
اهمیت ذکر احادیثی که امامت را تا محمد بن علی الباقر(ع) اعلام کردهاند در این است که به برخی تشکیکگرانی که مدعیاند بعد از امام حسین(ع) نصی بر امامت فرزندان او وجود ندارد، پاسخ میدهد[۳]
نویسنده در بیان روایاتی که امامان را از اولاد امام حسین(ع) میدانند میگوید: این روایات به چند مسئله پاسخ میدهد: از جهتی پاسخگوی آن عدهای است که میگویند هیچ تصریحی بر بیان امامان بعد از امام حسین(ع) وجود ندارد؛ زیرا لفظ أولاد الحسين در این روایات آمده است و از جهتی دیگر نسب امامان بعد از حسین بن علی(ع) را بیان کرده و آنها را در این سلاله پاک منحصر میداند و مدعیان دروغین این منصب را هرچند که از فرزندان امیرالمؤمنین(ع) و هاشمی باشند، رسوا میکند. او سه روایت را در این باب ذکر میکند[۴]
وی از میان روایاتی که نام امامان از امیرالمؤمنین(ع) تا امام باقر(ع) را بیان کردهاند، دو روایت را ذکر میکند. ذیل روایت اول از زبان برخی میپرسد اگر امامت تا به این حد اهمیت دارد پس چرا قرآن نام امامان را نبرده است تا خیال همه را راحت کند؟ او بر اساس همین روایت امر امامت را مانند حج و زکات و... در قرآن میداند که اصل آن بیان شده، ولی تفصیل آن به پیامبر سپرده شده است. وی همچنین ذیل شرح این روایت از انتصابی بودن امام صحبت میکند و برای وراثت نقشی در آن قائل نیست[۵]
در قسم سوم بخش اول کتاب، روایاتی را ذکر میکند که بر نام تمامی امامان به ترتیب تصریح دارند. از جمله این روایات هستند، احادیثی که درباره سجده شکر بعد از نماز آمده که نمازگزار باید در آن به وحدانیت خدا و ایمان به ملائکه و... شهادت دهد. بخشی از این شهادتها گواهی به ولایت امامان پاک و دوستی با دوستان آنان و دشمنی با دشمنانشان است[۶]
نویسنده در بخش دوم، به بیان نصوص وارده درباره هریک از امامان بهطور جداگانه میپردازد و چون در بخش قبلی تا امام باقر(ع) را بیان کرده، روایات این بخش را از امام صادق(ع) به بعد شروع میکند. او برای هر امامی یک روایت ذکر میکند، جز برای امام زمان(عج) که برای ایشان نصوص متعددی را میآورد. او میگوید: روایاتی که تنصیص بر امامت هریک از ائمه بشخصه دارند، گاهی اسم امام را ذکر کردهاند و گاهی با بیان قرینه و اوصافش او را برای این منصب معین کردهاند. برخی روایات بر ذکر امری اعتماد کردهاند که ملازم امامت شخص مورد نظر در روایت است؛ مثل وصیت امام باقر(ع) به اینکه پسرش امام صادق(ع) ایشان را غسل دهد و کفن کند. وجه دلالت این روایت بر امامت جعفر بن محمد(ع)، اجماع شیعه و احادیثی است با این مضمون که غسل و تجهیز امام فقط به دست امام انجام میگیرد. یا مثل سخن موسی بن جعفر(ع) درباره علی بن موسی الرضا(ع) که او را سرور فرزندانش خواند و هشام بن حکم هنگام شنیدن این سخن از علی بن یقطین، امامت حضرت رضا(ع) بعد از امام کاظم(ع) را از آن استنتاج کرد. یا بهعنوان مثالی دیگر اعطای سلاح و قرآن از جانب امام(ع) به یکی از فرزندانش نشانه امامت آن فرزند بعد از این امام است و یا نمونههایی از کرامات ائمه مثل محاجه امام سجاد(ع) با محمد حنفیه درباره امر امامت نزد حجرالاسود و شهادت حجر بر اینکه امامِ بعد از حسین بن علی(ع)، علی بن الحسین السجاد(ع) است. ابن حنفیه بعد از این امر به امامت حضرت سجاد(ع) گردن نهاد[۷]
در خاتمه بیان میشود که روایات وارده درباره اعتقاد به امامت امامان دوازدهگانه بهسختی به دست شیعه رسیده است. در طول تاریخ، فشارهای فراوانی روی اهلبیت(ع) و شیعیانشان بوده است؛ از فشارهای امویان و عباسیان بر امامان گرفته تا نقشه قتل امام زمان(عج). همچنین، گاهی فشارها به شیعه تا حدی بود که کفار در بلاد اسلامی امنیت داشتند، ولی شیعیان نداشتند و مجبور به تقیه بودند[۸]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در انتهای کتاب ذکر شده است. منابع و ارجاعات در پاورقیها آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.