رویکرد «الغدير» به تحریف
نام کتاب | رویکرد «الغدیر» به تحریف |
---|---|
نام های دیگر کتاب | پژوهشی در گزارش های الغدیر از تحریف روایات فضائل و مناقب علوی در کتب اهل سنت |
پدیدآورندگان | عباسی، روحالله (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 223/54 /الف8 غ4086 |
موضوع | امینی، عبدالحسین، 1281 - 1349. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - نقد و تفسیر
علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت - احادیث اهل سنت - نقد و تفسیر علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - احادیث اهل سنت - نقد و تفسیر غدیر خم |
ناشر | دليل ما |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1385 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18895AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
رويكرد الغدير به تحريف، تأليف روح اللّه عباسى (متولد قم، 1357ش) است كه در آن، به صورت مستند و تحليلى به توضيح گزارشها و نقادىهاى علامه امينى و كتاب جاودانهاش الغدير در مسأله سرنوشتساز تحريف فضيلتها و منقبتهاى حضرت اميرالمؤمنين على(ع) پرداخته است. اين اثر به زبان فارسى رسا و شيوا نوشته شده است. نام كامل اين اثر عبارت است از: «رويكرد الغدير به تحريف: پژوهشى در گزارشهاى الغدير از تحريف روايات فضائل و مناقب علوى در كتب اهل سنت».
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه نويسنده (مشتمل بر مباحثى چون: انگيزه نگارش كتاب الغدير، بحث ولايت در الغدير، مبناى تحقيقى مرحوم علامه امينى، زيستنامه علامه امينى، ميراث علامه امينى و درباره كتاب حاضر) و متن اصلى (شامل هفت فصل: 1- تحريف احاديث خلافت اميرالمؤمنين(ع)، 2- تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع)، 3- تحريف غديريهى شعراى غدير، 4- تحريف دو روايت در زيارت رسول اكرم(ص) و شناخت معصوم(ع)، 5- تحريف در حق ابوبكر، عمر، عثمان و معاويه، 6- جعل حديث و تحريف احاديث جعلى و 7- نقد و معرفى كتب تحريفگر و دروغپرداز) تشكيل شده است.
زبان و ادبيات اين اثر، امروزين، روان و سليس است. نويسنده از منابع قابل توجهى (207 منبع) از آثار معتبر عربى و فارسى از انديشمندان قديم و جديد براى نگارش اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، پژوهشى و تحليلى است و به همين جهت مطالب را بهصورت مستند آورده و به تحليل و تلخيص پرداخته است. نويسنده در مقدمهاش گزارشى از مطالب و فصول كتاب نوشته و با تأكيد بر ارزش و جامعيت كتاب الغدير و يادآورى اسامى شمارى از آثارى كه براى گزارش و معرفى مباحث الغدير منتشر شده، افزوده است كه از جمله موضوعاتى كه علّامه امينى(ره) در الغدير آن را مطرح كردهاند، بحث تحريف كتب دينى- اعتقادى در طول تاريخ نشر و چاپ در جهان اسلام است و بنده در حدود چهار سال پيش، به پيشنهاد دوست پژوهندهام، جناب آقاى علىرضا هزار به تحقيق آن در الغدير پرداخته و اين مجموعه را به رشته تحرير درآوردم. محدوده و دايره موضوع مورد جستجوى ما در الغدير، محصور در تحريفاتى است كه در طول تاريخ نشر متون دينى- اعتقادى، يا توسط مؤلف كتب، يا مصحح، مهذب، ناقل، مترجم، ناشر و يا چاپخانه بهصورت عمدى در كتب صورت گرفته، و علّامه امينى(ره) در طى مطالعات وسيع و عميق خود در كتابخانههاى كشورهاى مختلف اسلامى در بررسى كتب به آنها برخورده و با تيزبينى به شناسايى آن پرداخته و پرده از خيانت دستان خيانتكار نسبت به ودايع علم كنار زده و آنها را رسوا نمودهاند. ولى تصحيفاتى نيز در برخى از كتب وجود دارد كه به صورت سهوى رخ داده و علّامه آنها را در الغدير ذكر نموده، اما دايره بحث ما در اين كتاب شامل اين موضوع نمىشود، لذا از مطرح نمودن و ذكر كردن آنها در اين كتاب خوددارى كردهايم [۱].
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
1. در اين اثر برخى از تحريفهاى شرقشناسان نيز گزارش و مطرح شده است. در كتاب حاضر دهها مورد از اينگونه تحريفات بهصورت مستند گزارش شده است و قلمرو بحث نويسنده محدود به مواردى است كه تحريف به صورت عمدى رخ داده و از ذكر تحريفات سهوى خوددارى كرده است. نويسنده محترم، خلاصه هر فصل را در آغاز همان فصل آورده است. اهميت اين اثر در اين جهت است كه روحيه علمى و انتقادى علامه امينى و همچنين نقش كتاب الغدير را از منظر آسيبشناسى روايات اسلامى آشكارتر مىسازد و روزنهاى به سوى سنجش داورىهاى خاورشناسان نسبت به ميراث فرهنگى اسلام مىگشايد و از منظرى ديگر، چون تحريفگران در حقيقت دشمنان وحدت اسلامى هستند؛ كتاب الغدير با افشاى دست تفرقهافكن آنان مىتواند زمينهساز آشتى و وحدت بيشتر در بين شيعه و سنى شود و در كتاب حاضر، تلاش علمى و خالصانه علامه امينى براى درمان اختلافات گزارش شده است و نويسنده بهخوبى توضيح داده است كه علامه امينى با رسواساختن دروغگويان و تحريفپيشگان، بسان طبيبى حاذق دارويى تلخ را تجويز كرده است كه اگر بهصورت جدّى وحدت و سلامت و پيروزى امت بزرگ اسلامى را خواهانيم، چارهاى جز استفاده از آن نداريم.
2. نويسنده در فصل اول، گزارشى از تحريفاتى آورده است كه علامه امينى در بخشهاى مختلف «الغدير» افشا كرده و به نقد آن پرداخته است. اين تحريفها در مورد احاديث مربوط به امامت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و برخى نامهها و فضايل آنحضرت انجام شده است و تحريفگران عبارتند از برخى از ناشران، مؤلّفان و مصححان كتابها. تحريفات مذكور در اينجا 16 مورد است: 1- تحريف حديث خلافت توسط خطيب بغدادى، 2- تحريف حديث غدير خم توسط مسلم، 3- تحريف سخن ابندريد در شرح كلمه «غديرخم»، 4- تحريف مناشدات و احتجاجات به حديث غدير خم، 5- تحريف مناشده اميرالمؤمنين(ع) در رحبّه توسط ابنحجر، 6- تحريف حديث ركبان توسط ابنحجر، 7- تحريف داستان انس بن مالك توسط چاپخانههاى مصر، 8- تحريف مناشده ابوهريره از كتاب ابنقتيبه توسط چاپخانه، 9- تحريف مناشده جابر بن عبداللّه انصارى توسط ابنكثير، 10- جنايت در حق حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 11- تحريف ابنكثير در حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 12- تحريف طبرى، محمّد حسين هيكل و ابنتيميه در حق حديث مذكور، 13- تحريف در تاريخ عيد غدير توسط مقريزى و نويرى، 14- تحريفنامه اميرالمؤمنين(ع) به عمرو بن عاص از كتاب نصر بن مزاحم، 15- اسقاط حديث «رد الشمس» از كتاب «مشكل الآثار» طحاوى و 16- تحريف بخارى در سخن ابنعباس [۲].
3. نويسنده در فصل دوم آورده است كه از جمله تحريفات تحريفگران كه علامه امينى در بحثى مفصل به آن اشاره مىنمايد، بحثى است در رابطه با تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع) - پدر اميرالمؤمنين(ع)- كه تهمت كفر به ايشان زدهاند. علامه در پاسخ به اين تهمت، پاسخهايى را بيان نمودهاند، كه از جمله آنها، اشعار آنجناب و يا سخن اطرافيان ايشان درباره او مىباشد، كه دلالت بر عدم صحت اين تهمت دارد. اما برخى از اين اشعار و سخنان جناب ابوطالب(ع) و روايات مربوط به ايشان مورد تحريف قرار گرفتهاند، تا تمام نشانههاى ايمان ايشان كه در كتب روايى آمده است از بين رفته باشد. اما جناب علامه امينى با بررسى اين موارد، پرده از اين تحريفات برداشته و تحريفگران در حق حضرت ابوطالب(ع) را رسوا نموده است. تحريفات بررسى شده در اين فصل عبارتند از: 1- تحريف ابنكثير و قرطبى در افزودن بيتى به شعر ابوطالب(ع)، 2- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) از كتاب ابن شهر آشوب، 3- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) توسط ابنهشام، 4- تحريف محاوره پيامبر(ص) با ابوطالب(ع) توسط ابنكثير، 5- تحريف دعاى پيامبر(ص) در حق ابوطالب(ع)، 6- تحريف شأن نزول سه آيه در حق ابوطالب(ع) [۳].
4. نويسنده در فصل سوم به غديريهها پرداخته و چنين نوشته است كه از جمله مباحثى كه در راه تحريف حقايق واقعه غديرخم و خلافت اميرالمؤمنين(ع) توسط تحريفگران و خيانتكاران نسبت به ودايع علم مورد توجه قرار گرفته و تحريف شده است، غديريههايى است، كه شعراى غدير سرودهاند، و همچنين اشعارى كه در مدح اميرالمؤمنين(ع) و اهلبيت(ع) مىباشد. علامه امينى در بخشهاى مختلف الغدير، در ذيل غديريهها و اشعار شعرا و غديريهسرايان، تحريفاتى را كه درباره اين اشعار و غديريهها صورت گرفته است، را به فراخور بحث مطرح نمودهاند، كه مجموعه آن را ما در اين فصل جمعآورى نمودهايم، كه عبارتند از: 1- تحريف ديوان ابوتمام طايى، 2- تحريف دكتر ملحم ابراهيم اسود در تاريخ غدير خم، 3- تحريف دستگاه نشر در ديوان ابىتمام طايى، 4- تحريف غديريهى اميرالمؤمنين(ع)، 5- تحريف (اسقاط) دو بيت آخر شعر اميرالمؤمنين(ع)، 6- تحريف ديوانهاى حسان، فرزدق، كميت و كشاجم، 7- تحريفاتى در قصايد هاشميات كميت توسط دستگاه نشر، 8- تحريف غديريه كشاجم توسط ناشر آن، 9- تحريف استاد احمد نسيم مصرى در تاريخ غديرخم [۴].
5. نويسنده در فصل چهارم به روايت زيارت حضرت رسول اكرم(ص) پرداخته و نوشته است در اين فصل، در مورد تحريف دو روايت در زيارت رسول اكرم(ص)، كه علامه آن را در بخش زيارت رسول اكرم در بحث «الحث على زيارة النبي(ص)» مطرح نموده است، و يك تحريف در روايت شناخت امام معصوم(ع)، كه علامه آن را در بحث «معاوية في ميزان القضاء» آورده است، توضيح مىدهيم. اين تحريفات عبارتند از: 1- تحريف روايت زيارت پيامبر(ص) از كتاب ابنعساكر، 2- تحريف روايت خواب ديدن بلال و 3- تحريف روايت شناخت امام(ع) [۵].
6. نويسنده در فصل پنجم به خلفاى چندگانه پرداخته و چنين نوشته است كه اين فصل بحثى است راجع به ابوبكر، عمر، عثمان و معاويه، و تحريفاتى كه درباره آنها توسط علماى اهل سنّت صورت گرفته است. تحريفات ذكر شده در اين فصل عموماً بيانگر اشتباهات خلفاى ثلاثه و معاويه در صدور حكمها و فتواهايشان مىباشد، كه مربوط به ظلم آنها به سيره و سنّت پيامبر(ص)، اهلبيت(ع) و صحابى پيامبر(ص) مىباشد. تحريفگران اين احاديث براى حفظ آبروى آنها دست به تحريف اين احاديث زدهاند، به گمان آنكه آبرويى براى ايشان كسب كرده باشند. غافل از اينكه كه روزى خواهد رسيد، كه انسانهاى جستجوگرى چون علامه امينى (ره) پرده از تحريفات و خيانتهاى آنها برخواهند برداشت و آنها را رسوا خواهند كرد. از جمله اين تحريفات است: 1- تحريف اعتراف ابوبكر در مورد هجوم به خانه حضرت زهرا (ع)، 2- تحريف حديث سيره اخلاقى ابوبكر توسط ابنحجر و سيوطى، 3- عمر فقيهترين و داناترين اصحاب پيامبر، 4- تحريف داستان تيمّم و حكم عمر توسط بخارى، نسائى، بغوى و ذهبى، 5- تحريف حكم عمر درباره سوزاندن كتابها توسط چاپخانه آباء اليسوعيين، 7- تحريف حكم اشتباه عثمان در عدّه مختلعه، 9- تحريف سيره عثمان در ترككردن تكبير در نماز [۶].
7. نويسنده درباره فصل ششم مىنويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمهاى براى بخش دوم مىباشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديثساز بسيار دارد»، كه علامه امينى در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديثساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مىكند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريفگران، تحريف شده و بخشهايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مىكند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفتهاند [۷].
8. نويسنده در مورد فصل هفتم اشاره مىكند كه اين فصل، بحثى است راجع به كتابهايى كه به دروغپردازى و تهمت به شيعه پرداختهاند. علامه امينى اين بحث را پس از پاسخ به تحريفات ابن تيميه، آلوسى و قصيمى درباره زيد شهيد مطرح نموده و به نقد، معرفى و پاسخگويى چند جلد از كتب دروغپرداز در بحثى با عنوان «نقد و إصلاح الكتب و التآليف المزورة» پرداخته و گفته است كه از آنجا كه نمونهى تهمت و افتراى شنيعى كه بر شيعيان در مورد زيد شهيد زدهاند در كتب قديم و جديد اهل سنت فراوان ديده مىشود، و اين خود بذرى است براى هر نوع شر و مفسده، و وسيلهاى است براى تحريك فريادهاى تعصب جاهلانه، و سنگ تفرقه بر وحدت اسلامى زدن، و نتيجهاى جز گسيختن رشته پيوند دينى مسلمانان ندارد، و خلاف مصالح عمومى اسلامى است؛ لذا بر ما لازم گرديد پارهاى از اين نمونهها را از چند كتاب نقل كنيم تا خواننده به جنجال و غوغايى كه براى كوباندن عواطف نسبت به تشيع به پا گرديده، آگاه گردد، و موقعيت گروه مقابل را از لحاظ صدق و امانت در نقل بشناسد و هر نويسندهاى در كار نگارش خود ضوابطى صحيح برگزيند و نقشهاى مترقى براى خود ترسيم، و از دوستى شايسته پيروى كند و آداب نويسندگى را بهخوبى بياموزد و بهكار برد. علامه امينى سپس نام تعدادى كتاب را ذكر كرده و در مورد آنها و تعدادى از تهمتها و دروغهاى آنها به بحث و پاسخگويى پرداخته است. اين كتابها عبارتند از: 1. «العقد الفريد» نوشته شهاب الدين بن عبدربّه مالكى، 2. «الانتصار»: عبدالرحيم خياط معتزلى، 3. «الفَرق بين الفِرَق»: عبدالقاهر بن طاهر بغدادى، 4. «الفصل في الملل و النحل»: ابنحزم ظاهرى اندلسى، 5. «الملل و النحل»: فيلسوف اشعرى محمد بن عبدالكريم شهرستانى، 6. «منهاج السّنة»: ابن تيميه احمد بن عبدالحليم قرانى حنبلى [۸].
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب در ابتدا، فهرست آيات، روايات و اشعار عربى و فهرست منابع در انتهاى كتاب ارائه شده است.
كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را گاه به صورت درونمتنى و گاه به صورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه را ذكر كرده است. معناى الفاظ، ترجمه آيات و اشعار عربى و يا توضيح درباره مطلبى، روايتى و يا شخصيتى تاريخى از ديگر موارد ذكر شده در پاورقىهاست.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب رویکرد «الغدیر» به تحریف در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور