الحاشية الثانية علی المكاسب
نام کتاب | الحاشية الثانية علی المکاسب |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | امامی خوانساری، محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مؤلف |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE881AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
آية الله محمد امامى نجفى خوانسارى مىفرمايد: بعد از تأليف يك حاشيه بر مكاسب مرحوم شيخ انصارى، تأملى ديگر باره در اين كتاب شريف نمودم كه باعث گرديد به فكر تأليف حاشيه ديگرى بر آن باشم، همين، انگيزه تأليف كتاب«الحاشية الثانية على المكاسب»، گرديد.
اين كتاب به زبان عربى و در اوايل قرن چهاردهم هجرى تأليف شده است.
ساختار كتاب
مؤلف، كتاب خود را بر پنج مبحث استوار كرده است كه عبارتند از: مكاسب محرمه، بيع، خيارات و احكام آنها، نقد و نسيه و قبض.
در بخش مكاسب محرمه، از پنج نوع كسب حرام سخن گفته شده و در بخش بيع از معاطات، شروط متعاقدين و شرايط العوضين، در بخش خيارات نيز معنى و اقسام و احكام خيارات مورد بررسى واقع گرديدهاند.
اما آنچه در مبحث نقد و نسيه كتاب آمده بررسى هفت مسئله مربوط به آن مىباشد و در آخرين بخش كتاب؛ يعنى قبض، ماهيت، وجوب و احكام قبض در ضمن مسائلى مورد بحث واقع گرديدهاند.
گزارش محتوا
مكاسب محرمه:
نوع اول از مكاسب محرمه اكتساب به اعيان نجسه است كه برخى موارد استثنا شدهاند، مسائلى هم در اين نوع بيان شدهاند كه اولين مسئله در حرمت بيع عذره مىباشد.
در اينجا روايتى وارد شده كه مىگويد: «لا بأس ببيع العذرة» كه ظاهرش عدم اشكال در بيع عذره مىباشد اما از شيخ طوسى نقل شده كه روايت را حمل بر استفهام انكارى كرده يا چنين حملى را بعيد ندانسته است.
معاوضه ميته، حرمت كسب با خمر و هر گونه مسكر مايع و فقاع و حرمت معاوضه بر اعيان متنجسه، مسائل اين بخش را تشكيل مىدهند. لكن همان گونه كه در عنوان بحث آمده، مواردى با وجود نجاستشان استثنا شدهاند كه كلب هراش و روغن نجس از آن جمله مىباشند.
نوع دوم مكاسب محرمه، كسب با چيزهايى است كه از آنها قصد حرام مىشود، مانند آلات قمار، فروش انگور براى ساختن شراب، فروش اسلحه به دشمنان دين و...
نوع سوم مكاسب محرمه كسب با چيزهايى است كه منفعت حلالى از آنها به دست نمىآيد؛ مؤلف مىگويد: بهتر بود اين بحث، در شرايط صحت بيع عنوان مىگرديد كما اينكه شهيد در لمعه نيز چنين عمل كرده است.
نوع چهارم هم در رابطه با اعمالى است كه ذاتا حرام مىباشند؛ اولين چيزى كه مؤلف به نقل از شيخ انصارى آورده عمل ماشطهگرى است كه براى تزويج يك زن يا بيع يك كنيز انجام مىگردد، تزيين مرد با لباسها و پوششهاى حرام، تشبيب زن محترمه مؤمنه كه البته مؤلف حكم را روى مطلق فحشا برده است، تصوير موجودات ذى روح، تطفيف يا همان كم فروشى، كتب ضلال، رشوه، سب مؤمنين، غش، غنا، غيبت، قمار، قيافه، و... از جمله مصاديق نوع چهارم از مكاسب محرمه مىباشند.
نوع پنجم كسب با چيزهايى است كه بر انسان واجب مىباشند.
در اينجا مؤلف بحثى دارد راجع به اينكه آيا فقط در واجبات عينى اين بحث جارى است يا در واجبات كفايى نيز جارى مىباشد؟ در ذيل اين بحث كسب با اعمال مستحب و مباح و نيز گرفتن اجرت براى اذان گفتن و امامت جماعت كردن، مطرح شده است.
آخرين بحث اين قسمت نيز اشارهاى است به قول مشهور كه گرفتن اجرت براى شهادت دادن در محكمه را حرام دانستهاند.
مرحوم شيخ خاتمهاى نيز براى بحث مكاسب محرمه آورده كه تبيين سه مسئله مىباشد: بيع مصحف، جوايز سلطان و دريافت سلطان از زمينها و حيوانات به اسم زكات.
بيع: قسمت دوم كتاب همان گونه كه قبلا اشاره شد در باره بيع مىباشد.
نخستين مبحث اين قسمت معاطات است.
مؤلف اولين چيزى را كه در اينجا مورد اشاره قرار داده، اختلافى است كه اصحاب در لزوم و عدم لزوم به كار بردن لفظ در بيع دارند. اينكه حصول ملك با چه راههايى ممكن است و اينكه آيا معاطات لازم است يا جايز؟ ديگر مباحث اين بخش مىباشند.
مرحوم شيخ انصارى در پايان اين بحث تنبيهاتى را ذكر كرده است كه يكى از آنها مربوط به جريان و عدم جريان معاطات در عقودى غير از بيع مىباشد. مؤلف هم در ضمن توضيحاتى كه در ذيل اين تنبيه بيان كردهاند اصل در عقود را عدم جريان معاطات دانستهاند مگر در مواردى كه دليل خاص بر جريانش وجود داشته باشد.
مقدمهاى كه شيخ براى الفاظ بيع مرقوم نموده داراى حواشى مفيدى از سوى مؤلف مىباشد.
ايشان اولين بحث مقدمه را بردهاند روى طلاق اخرس و اينكه چنين شخصى به هنگام طلاق نياز به اداى هيچ لفظى ندارد.
مؤلف نيز حكم مذكور را مشابه احكامى كه در باب صلاه و يا در باب نكاح در مورد اخرس وجود دارد دانسته است. مبحث بعدى در شروط متعاقدين است كه اولين شرطش عبارت است از بلوغ؛ عبارتى كه شيخ انصارى در اينجا دارد به اين صورت است كه صبى مميز و غير مميز هر دو در حكم مذكور مساويند و فقط موارد استثنايى چون عبادات و اسلام آنها پذيرفته مىباشد، لكن آيه 6 سوره نساء حكمى را عنوان كرده كه با مسئله فوق به ظاهر همخوانى ندارد؛ آيه مىفرمايد: «و ابتلوا اليتامى حتى إذا بلغوا النكاح فإن آنستم منه رشدا فادفعوا إليهم أموالهم»، به همين دليل مؤلف در توضيح آيه و نحوه همآهنگىاش با مطلب مورد اشاره شيخ، توضيحاتى را ارائه نموده است.
قصد متعاقدين نسبت به لفظى كه ادا مىكنند، اختيار و مالك بودن متعاقدين يا لا اقل مأذون بودنشان از سوى مالك، ديگر شروط متعاقدين مىباشند.
همچنين در مورد عوضين هم شرايطى ذكر شده كه همگى با حواشى مؤلف همراه مىباشند.
طلق بودن ملك عوضين، قدرت بر تسليم عوضين، علم به مقدار مثمن و علم به مقدار ثمن از جمله شرايط عوضين هستند كه چند مسئله مهم نيز در كنار اين شروط مطرح گرديده است.
خيارات: معنى خيار، اقسام خيار و احكام خيار موضوعات اين قسمت هستند كه شيخ از جماعتى نقل مىكند كه ملك فسخ عقد را خيار ناميدهاند.
مؤلف نيز با اشاره به نظر صاحب جواهر در اين مورد به توضيح مطلب پرداخته است.
اقسام خيارات نيز به اين شرح مىباشند: خيار مجلس، خيار حيوان، خيار شرط، خيار غبن، خيار تأخير و خيار رؤيت.
مسائلى هم براى خيارات به عنوان احكام مطرح شده كه يكى از مهمترين آنها به ارث رسيدن حق خيار مىباشد.
نقد و نسيه: بخش بعدى كتاب در باره نقد و نسيه است.
بيع به چندين لحاظ داراى اقسامى مىباشد كه يكى از آنها به اعتبار تقديم و تأخير يكى از عوضين مىباشد، لكن اطلاق عقد حاكى از نقد بودن معامله است؛ يعنى براى عقد بيع نسيه بايد قيد نسيه ذكر شود.
قبض: آخرين مبحث كتاب در باره قبض مىباشد. ماهيت، وجوب و احكام قبض در ضمن مسائلى مطرح شدهاند كه اولين مسئله در اختلاف علما در ماهيت قبض مىباشد.
مؤلف، قبض را از موضوعاتى مىداند كه احكام بسيارى مانند واقع شدن تلف قبل از آن و يا بعد از آن و از سوى بايع يا از سوى مشترى بر آن مترتب مىباشد.
وجوب قبض به اين صورت است كه هر يك از متبايعين بايد حق طرف مقابل را به هنگام بيع تسليم وى كند. پنج مسئله هم به عنوان احكام قبض، در آخرين قسمت اين مبحث عنوان شده است.
پیوندها