سفرنامه فورو کاوا
نام کتاب | سفرنامه فورو کاوا |
---|---|
نام های دیگر کتاب | عضو هیات اجرایی نخستین سفارت ژاپن به ایران در دوره قاجار، 1297ه.ق / 1880م |
پدیدآورندگان | ائورا، کینجی (مترجم)
رجبزاده، هاشم (مترجم) فوروکاوا، نوبویوشی (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DSR 37 /ف9 |
موضوع | ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق.
ایران - سیر و سیاحت - قرن 13ق. سفر نامهها فوروکاوا، نوبویوشی - سرگذشت نامه |
ناشر | انجمن آثار و مفاخر فرهنگی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11261AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
سفرنامۀ فوروكاوا ترجمهاى است از)okikayihsuarep(، اثر نوبويوشى فوروكاوا كه به اهتمام آقايان «هاشم رجبزاده و كينجىئه اورا» صورت گرفته است.
فوروكاوا، جزء هيأت هفت نفرهاى بود كه در سال 1880 ميلادى(1297 قمرى) به دستور وزير دارايى ژاپن به منظور گسترش روابط بازرگانى اين كشور با ممالك آسيايى؛ از جمله ايران رهسپار اين سفر شد، فوروكاوا پس از انجام مأموريتش، اين سفرنامه را در ملاحظه و تحقيق احوال ايران نوشت.
اين هيئت كه از راه دريا از سمت جنوب به ايران آمده بود، پس از مسافرتى 42 روزه از بوشهر به تهران و پس از 110 روز توقف در تهران از طريق بندرانزلى و اروپا به كشور خود بازگشتند. سفرنامه وى كه حاصل گزارشهاى اين سفر است تصويرى از نگاه ژاپن به ايران در آن سالها، و نيز آگاهىهاى ارزنده از ايران دورۀ قاجار است. علاوه بر اين، سفرنامه شامل تصويرى از آن دوره كه نقاشى شده، نيز مىباشد. فوروكاوا گزارشهاى خود را در سال 1890م در توكيو با عنوان يادداشتهاى سفر ايران به زمان ژاپنى انتشار داد و ترجمه آن سال 2003م(1382ش) صورت گرفته است.
ساختار
اثر حاضر از پيشگفتار، مقدّمه مترجمان و چهار بهره(فصل) تشكيل شده است.
در مقدّمه مترجمان (17 صفحه) مباحث مهمى وجود دارد كه با مباحث سفرنامه مرتبط است. زيرا سفر اين هيئت ژاپنى در زمانى به ايران صورت گرفت كه دوازده سال از آغاز تجدّد ژاپن(نهضت ميجى) گذشته بود و در مقدّمه، احوال ژاپن در اين روزگار و پىآمدهاى اين تجدّد كه دگرگونىهاى بزرگى را در حوزه سازماندهى حكومت، نخستين تلاش براى تدوين قانون اساسى و قوانين ادارى صورت داده بود،آمده است كه مىتواند روشنگر بسيارى از انتقادهايى كه مؤلف در طول سفرنامه خود ارائه مىدهد، مورد بهرهبردارى قرار گيرد. از مباحث ديگرى كه در مقدّمه مترجمان درج شده، بررسى شخصيّت، زندگى و كارهاى مهمّ مؤلف در خدمت به كشور ژاپن است و بحث آخرين مترجمان در اين مقدّمه، ذكر روش ايشان در ترجمه خود به طور مفصل آمده است.
گزارش محتوا
بهره اول با بيان موقعيّت جغرافيايى جمعيّت، آب و هوا و بيمارىهاى بومى ايران آغاز مىشود. در اين قسمت اطلاعاتى از خليج فارس، جزاير ايرانى(بوشهر، قشم و خارك)، فلات ايران، البرز و دماوند، رودها و درياچهها، نخلستانهاى، جنوب، جنگلهاى شمال، چنارهاى تهران، شهرهاى ايران، پراكندگى و شمار جمعيّت و از بيمارى تب و آبهاى آلوده به دست مىدهد.
در ادامه اين بهره، تاريخ مختصر ايران آمده، اين تاريخ نياكان ايرانيان را از نوادگان نوح(ع) سام و عيلام بيان مىدارد كه در جنوب آسيا سكنى و در سالهاى 809 تا 560 بيش از ميلاد امپراتورى آشور بنياد كردند و بعد از هخامنشيان، يورش اسكندر در زمان داريوش سوم، اشكانيان، ساسانيان، دنباله جنگهاى ايران و روم، پيروزهاى شاپور، جانشينان شاپور، خسرو انوشيروان، جانشينان او پس شكست سپاه يزدگرد سوم از سپاه اسلام، طاهريان و صفاريان و اين تاريخ ادامه مىيابد، تا به قاجار مىرسد و از حوادث دوران قاجار واقعه هرات، شورش افاغنه، واقعهيابىها و به حضور انگليسىها در ايران و سياستبازىها و رقابتجويىها انگليسىها و از عهدنامههاى ارزنة الروم و تركمانچاى سخن به ميان مىآورد.
در ادامه اين بهره، اطلاعات جامع و كاملى از خاندان سلطنت قاجار، حاكمان قاجار و به معرفى سلطان كنونى اين سلسله ناصرالدين شاه مىپردازد. در اينجا فوروكاوا از سلطنت ناصرالدين به سلطنت خودكامه ياد مىكند و مىنويسد اختيار حيات و ممات مردم يكسره در دست شاه است و هر فرمان شاه اعتبار مطلق دارد و همه مردم بايد آن را اطاعت كنند و وزارتخانههاى ايران را صورى و كار وزراء را در واقع منشىگرى شاه مىداند و وزير مسئوليت و اقتدار ندارد و ادارات ايران را جزء اسم چيز ديگرى نمىداند و آنها را فاقد منشاء اثر و فعاليّت و در يك كلمه شاه فعّال ما يشاء در ايران است، رفتار حكومت با مردم بر روى هم رفته مانند رفتار دشمن با مملكت تسخير شدهاى است.
سپس به تقسيم ايران به 3 دسته و هفده ايالات و ولايت و نام بردن از آنها مىپردازد. فوروكاوا از فروش مناصب در ايران حيف، ميل اموال عمومى، ظلم و ستمى كه حكّام و واليان در حق مردم در گرفتن ماليات مىكنند و اين قسمت صحت مىكند.
و در ادامه از مقررات و نظامات حاكم در ايران گفتگو مىكند و دولت و شريعت را به اتفاق بر مردم حاكم هستند، نام مىبرد. در اين قسمت از قدرت روحانيان، محاكم عرف و شرع، مجازاتها و انواع كيفرها سخن به ميان مىآيد.
در ادامه اديان و مذاهب در ايران را نام مىبرد(به آيين زردشت و اسلام) و پس از اعتقاد شيعيان و مراسم مذهبى(تعزيهدارى مذهبى، اعياد) و بعضى ديگر از اينگونه مراسم مذهبى را بيان مىكند.
در ادامه اين بهره، بحث درآمد سالانه خزانه و منابع تامين آن بحث مىشود كه اين منابع و ماليات، پيشكشىها، جرايم و ضبط نقدينه و اموال برمىشود. و عواد خزانه از دو راه كلى حاصل مىشود. ماليات و حقوق بر صادرات. ماليات از همه ايالات و حكومتنشينها جمع مىشود و منبع اصلى آن حقوق بر اراضى(كشاورزى)است كه به نقدى و جنسى تقسيم مىشود. حقوق بر صادرات و ديگر انواع ماليات مركب از ماليات بر خانوار، ماليات بر گلهها، ماليات تجارى، ماليات بر صنعت و نيز عوايد گمركى است.در اينجا فوروكاوا از نرخ مالياتى، ماليات سرانه و عوامل كشت و قيمت غلّه صحبت مىكند و از تبعيض ماليات كه در ايران است، انتقاد و سخن به ميان مىآورد.
در ادامه اين بهره، بحث تعليم و تربيت و آموزش در ايران مىآيد. در اينجا موضوعى كه فوروكاوا را به تعجب وامىدارد، چگونه ملّتى كه روزگارى داراى فرهنگ و تمدن غنى بوده، امروز چنين تهى شده و علم و فرهنگ در جامعه آنان، بى ارج گرديده است. هر چند وى آشوبهاى پىدرپى را يكى از عوامل عقب ماندگى ايران مىداند؛ امّا از عدم رشد فرهنگى آنان در دوره قاجار كه مدّت هشتاد سال آرامش بسى را در سراسر ايران حاكم كرده، تعجب مىكند و يكى از انتقادهايى كه آنجا مطرح مىكند، اين است كه دادن و گرفتن رشوه حتى در مدرسه و معلّم در ايران از آن بركنار نيستند و اين عادت بد و ناپسند در سراسر ايران گسترده است.
با توجه به نظامى بودن فوروكاوا، او توجه خاصى به وضعيّت نظامى مناطق مختلف دارد و به هر منطقهاى كه مىرود، گزارش از آن منطقه ارائه مىدهد كه بسيار حائز اهمّيت است. گزارش وى از وضعيّت نظاميان ايرانى و انگليسى در جنوب ايران، به خصوص وضعيّت نظامى كشور كه گزارش قابل توجهى از وضع لشكرى ارائه مىدهد و شامل تاريخچۀ سازمان نظامى ايران، معلّمان اروپايى قشون، وضع واحدهاى جديد نظام كه شامل پياده نظام، سوار نظام و قورخانه[2] كه در اين بخشها از لباس افراد آنها، اسلحههاى آنها، سربازخانهها و از تفنگداران و رسته توپخانه و رسته مهندسى نظام و مستمرى افسران، صحبت مىكند.
اينجا فوروكاوا با عنوان تاملى در كار قشون انتقادهايى را؛ از جمله فرماندهان همه كاره، كنارماندن افسران ايرانى، تاسيسات اسلحه سازى، تشويق فرمانده شكست خورده را به قشون نظامى ايران وارد مىكند و در ادامه مىنويسد: طرز و تدبير كار سپاه در اينجا، همان به انتظار بخت و اقبال نشستن است. آنچه پيدا است، قشون دولتى خموده و ناكار آمد است». فوروكاوا علاوه بر توجه خاصى كه به كسب اطلاع از وضعيّت نظامى ساير كشور داشته است و در واقع شرح انتقادى وى درباره وضعيّت نظام ايران در زبده ارزندهترين بخش از يادداشتهاى اوست كه شرح مطالب وى همراه آمار و ارقام مىباشد.
در ادامه بهره اوّل، از دولتهاى طرف تجارى ايران هندوستان، عربستان، روسيه، تركمانها و دولت عثمانى هستند، نام مىبرد. از اقلام و كالاهاى صادرات ايران از جمله گياهان خشك دارويى، تنباكو، ترياك موم و صمغ، گردو، بادام خرما، گوگرد، ابريشم خام، فرش و قالى و شال شمشير، اسب و اقلام ديگر نام مىبرد. و اقلام و كالاهاى وارداتى را بيشتر پنبه، چوب، قهوه، برنج و قند و شكر بيان مىكند. او ارزش كالاهاى صادراتى و وارداتى از سه بندر عمده خليج فارس (بوشهر، لنگه، بندرعباس) را مبلغ 21/252/340 روسيه(صادرات) و مبلغ 16/985/980 روسيه(واردات) ذكر مىكند. و از تجمّل دوستى ايرانىها در اين بخش انتقاد مىكند.
بحث بعدى در اين بهره كه عنوان سفر در ايران را دارد، درباره وضع حمل و نقل در ايران مىپردازد و آن را به خوبى شرح مىدهد و از آن مىتوان با وضع سفر چاپارى كه در سال 1877م تاسيس يافت، خوب آشنا شد و نرخ پستى را هم نوشته كه براى اطلاع از سطح قيمتها در دورۀ قاجار خيلى جالب و مفيد است و بعد بحث پول، اوزان، مقادير و مختصرى درباره تقويم ايران در آخر گنجانده شده است.
بهره دوم، روزنامه سفر از آوريل 1880 ميلادى كه آغاز سفر است تا روز 28 به 1881 ميلادى كه رسيدن به پايتخت ايران است، مىباشد كه گزارش روز به روز سفر و ديدههاى او در طول سفراز تا يوان، هنككنگ، سنگاپور، جزاير نيكومار، سيلان، بمبئى كراچى، مسقط، جاسك، بندرعباس، بوشهر، كاروانسراى برازجان و...مىباشد.
كه ويژگى بارز و خاص اين سفرنامه ترجمه خاص فوروكاوا به وضعيت جغرافيايى، آب و هوايى مناطق مختلف مىباشد، به گونهاى كروى در روزشمار خويش حتى درجه حرارت هوا را نيز بيان مىكند. فاصله بين مناطق مختلف تعداد جمعيّت مناطق مختلف و آمار و ارقامى كه ارئه مىدهد از نكات دقيقى است كه در سفرنامههاى ديگر يافت نمىشود.
بهره سوم، شرح ديدارهاى هيأت ژاپنى از ناصرالدين شاه در تهران گفتوگوهاى انجام شده در اين ملاقاتها است و از آرزوهاى دور و دراز ناصرالدين شاه سخن مىراند. سؤالهاى و جوابهاى رد و بدل شده بين شاه و هيئت در نوع خود جالب است و در عين حال غمانگيز است. گفتگوئى كه نويسنده بيان مىكند به لحاظ مقايسه بين دو فرهنگ ايران و ژاپن به لحاظ پيشرفت ژاپن و عقبماندگى ايران بسيار با اهميّت است. فوروكاوا در مورد ناصرالدين بعد از ديدارها مىنويسد: اين سيما و ظاهرش ناساز مىنمود و شكوه شاهانه در آن نبود و پيدا بود كه در نفوذ رسم و راه اروپايى درآمده و فقط زينت ظاهر را فراگرفته است... شاه كاخ تابستانى دارد و 134 زن در حرم، و خود با شكوه رفتار مىكند و به تجمل مىگذراند، و به اخذ مظاهر تمدن مسرور است و مىبالد؛ اما از تهران كه پا بيرون بگذاريم، يكسره بيابان بىانتها است، و اگر هم اراضى كشت شدنى اينجا و آن جا باشد، زارعانش در خانه محقر يا زير چادر سر مىكنند و براى كمك به امر معاش خود دام نگاه مىدارند.» و در ادامه انتقاد مىنويسد: پستخانه و خط تلگراف ساختهاند؛ اما راهسازى نكردهاند...و مردم بيشتر كاروانى به هر جا سفر مىكند. به گمانم در ايران هم براى خطر نكردن و ايمن ماندن، دفاع مملكت را به دست بيگانگان سپردهاند.»
فوروكاوا در زمان حضورش در پايتخت نيز ديدارهايى با صاحبمنصبان؛ از جمله شاهزاده دوم كامران ميرزا نايبالسلطنه، وزير داخله ميراز مستوفى الممالك و... كه شرح حالاتى از آنان ارائه مىدهد، در شناخت شخصيتهاى آن دوره قابل توجه است، نيز مىپردازد. در آخرين بحث اين بهره، برخى از آداب و رسوم در تهران؛ از جمله تجمل و دوستى و تفاخر اكابر و اعيان، پذيرايى از مهمان با چاى و قليان، لقمه برداشتن با دست و جشن و اعياد و... بيان مىكند. فوروكاوا كه نگاه كنجكاوانهاى دارد، در جاى جاى مختلف، حتى بدون پروا نفرت و انزجار خود را از برخى از آداب و رسوم به راحتى ابراز مىدارد.
بهره چهارم، با عنوان روزنامه سفر بازگشت خلاصهاى از ترجمه اصل سفرنامه است كه گزارش روزانه نويسنده از ديدههايش در ايران، عثمانى و مختصرى از شرح سفرش به اروپا به مقصودين در اتريش براى ديدار از كارخانه اسلحهسازى آنجاست.نكته قابل ذكر اينكه سفرنامه فوروكاوا در حقيقت دانشنامهاى است كه در آن از مسائل مختلف سياسى، اجتماعى، اقتصادى، كشاورزى، ادبيات و فرهنگ و نظامى سخن به ميان آمده است.
نگاهى به ترجمه
ترجمه حاضر با قلمى روان و قابل فهم نوشته شده است. با اين نكته كه از نظر طرز بيان و طرح مطالب سعى شده كه زبان ترجمه مناسب شيوه نثر واژگان آن روزگار باشد، به همين دليل به جاى نام ارتش يا نام درجات نظامى،قشون و نام درجات نظامى كه در دوره قاجار مصطلح بوده، نوشته شده است.
فوروكاوا در برخى از موارد مطالبى را ارائه مىدهد كه نشان دهنده بىاطلاعى او از برخى مسائل مىباشد. به خصوص عدم آشنايى او يا اسلام و ارائه مطالب نادرستى درباره اسلام و جايگاه مجتهدان مىباشد. وى درباره روزه مىنويسد. «از زندگى آنها در سراسر ايران ماه بر اين روال است.» (مردم همه در روز مىخوابند و هنگام عصر بلند مىشوند.) در اين گونه موارد و در جاهايى كه مترجمان لازم ديدهاند، اين گونه خطاها را در پاورقىها آورده و تصحيح نمودهاند و يا در برخى موارد كه لفظ امروزين واژگان را براى خواننده روشن ننماييد آنها را در بيان كروشه آوردهاند.
بخشهايى از سفرنامه كه ترجمه نشده است، شامل مطالبى است كه تازگى نداشته و برگرفته از منابع ديگر بوده است؛ همانند شرح تاريخ ايران از روزگار باستان تا سده 19 و نيز مطالبى كه مناسبت نزديك يا سفرنامه ايران ندارد؛ مانند جزئيات سفر نويسنده در اروپا از راه بازگشت به ژاپن.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در اوّل كتاب آمده و در آخر كتاب هم منابع اثر، فهرست اشخاص و اماكن درج شده است.
منابع
نوشته منير شريعت)moc.yrotsih.www/tth(
پیوندها
مطالعه کتاب سفرنامه فورو کاوا در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور