همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم
| نام کتاب | همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم |
|---|---|
| نام های دیگر کتاب | تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم
تاریخ منظوم زجاجی سراینده سده هفتم |
| پدیدآورندگان | حکیم زجاجی (نويسنده)
پیرنیا، علی (مصحح) |
| زبان | فارسی |
| کد کنگره | PIR 5178 /ﻫ8* |
| موضوع | شعر فارسی - قرن 7ق. |
| ناشر | فرهنگستان زبان و ادب فارسی |
| مکان نشر | تهران - ایران |
| سال نشر | 1383 هـ.ش |
| کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11214AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
همايوننامه، نوشته حكيم زجاجى، تصحيح على پيرنيا
اين منظومه، اثر طبع سرايندهاى در سده هفتم در تبريز است كه شاهنامه را نمونه ذوق و پسند خاطرِ خود كرد و به پيروى از آن، اين دفتر را ساخت. شاعرانى در شمال غربى ايران، در نيمه دوم سده ششم، پيدا شدند كه كارشان با شاعرانِ سرزمين ادبپرورِ خراسان متفاوت بود. نامدارانى چون ابوالعلاى گنجوى، قوامى گنجوى، فلكى شروانى، خاقانى شروانى و نظامى گنجوى در آذربايجان از اين دستهاند و شايد شعر حكيم زجّاجى را كه در ميانه سده هفتم مىزيست، دنباله شيوه و حركت همانان بتوان شمرد. اين كتاب با گزارشهايى از رويدادهاى روزگار بنى اميه آغاز مىشود و همه رويدادهاى دوران امويان و عباسيان و خروج مغول و سقوط خلافت بغداد را در بر مىگيرد. تاريخ سرايش اين منظومه دانسته نيست، اما گمان مىرود كه زجاجى در 68 سالگى به پايان سرودنِ بخشى از اشعار رسيده باشد؛ زيرا وى در دو جا از اين تاريخ (ميان سالهاى 675 تا 680) به روشنى سخن مىگويد. او در دنباله ستايش صدر الدين زنجانى، از ده سال رنج خود در كار ساماندهى اين تاريخ منظوم ياد مىكند و مىگويد كه اين دفتر را به ياد زنجانى پرداخته است به اميد اينكه در روزگار پيرى از او دستگيرى شود.
ساختار
شاعر بيش از شصت هزار بيت در وزن متقارب سروده كه در دو مجلد نوشته شده است. اكنون، تنها كتاب دوم آن وجود دارد و جلد نخستش، احوال حضرت پيامبر(ص) و غزوات وى و رويدادهاى دوران «خلفاى راشدين» را تا خروج بنى اميه در بر داشته است. سراينده، به اندازهاى به شاهنامه فردوسى نزديك مىشود و در شعر او زندگى مىكند كه گاه مصراع يا بيتى را از وى در شعرهاى خود مىگنجاند يا ابياتى را از او با پس و پيش كردنِ واژهها، از آنِ خود مىكند. خواننده كتاب خود، به هنگام مطالعه منظومه وى در خواهد يافت كه سراينده چه پايه و مايهاى در طبع آزمايى دارد يا از كتاب ارجمندِ شاهنامه تا چه اندازهاى بهره برده است. تعبيرها، تصويرها، تركيبها، واژهها و حتى شيوه خاصِّ بيان شاهنامهاى وى نيز در همين بررسى آشكار خواهد شد.
گزارش محتوا
حكيم فردوسى شاهكار جاودانه خويش را از نخستين پادشاهان افسانهاى، كه آبادانى و فرهنگ را به ايران زمين آوردند، آغاز مىكند و به فرو پاشيدگى دودمان ساسانى پايان مىبخشد. چنين مىنمايد كه حكيم زجّاجى كار او را دنبال كرده و منظومه را با گزارشهايى از پيدايى پيامبر اسلام(ص) آغاز و تا روزگار زندگى خويش دنبال كرده است. بارى، در اين نسخه، ذكرى از چنين مطالبى نيست، بلكه درونمايه آغاز سخن او، پيكار مهلب و جنبش مختار است. بنا بر اين، گمان مىرود كه مجلد اول اين كتاب نيز وجود داشته باشد. زجّاجى از شاهان ايران باستان نيز بر پايه گفتار خودش، «به ضرورت»، سخن مىگويد؛ سخنى به نشانه علاقهمندى به آن روزگاران و ستايشى از فردوسى.
سرودههايى در نعتِ پيامبر خدا(ص) و پيشوايان مذهبى، در اين نسخه فراهم آمده است و شعرهايى نيز در بيشتر جاهاى آن به هنگام سرايش داستانها، در ستايش برخى از پهلوانان، اميران، خلفا، سرداران، وزيران و بزرگان ديده مىشود. علاقه و دوستدارى سراينده را به تشيع، از شعرهاى وى در بخشِ ذكر فاجعه كربلا و جنبش مختار و ستايشهاى او در باره حضرت على (ع به روشنى مىتوان فهميد، اما قطعههايى ويژه همراه با ستايش نيز به نام خواجه شمس الدين محمد جوينى و صدر الدين زنجانى و سپاسى از مهربانىها و كمكهاى آن بزرگواران در اين كتاب هست كه از حال و روزگار سراينده منظومه حكايت مىكند. وى همچنين، از رنج و اندوه خود در مرگ زنجانى سخن به ميان مىآورد. محمد جوينى صاحب ديوان آباقا خان بود و در 661، به فرمان هلاكو به وزارت برگزيده و پس از 29 سال خدمتگزارى به دستگاه اميران مغول، در 683 كشته شد. هرچند ستايشهايى در باره محمد جوينى در اين نسخه وجود دارد، اشارتى به قتل او در آن يافت نمىشود.
سراينده در جاى ديگرى از كتاب نيز شمس الدين محمد جوينى را مىستايد و از بخششها و بزرگوارى او و از زندگى امن و آسوده خود در چرنداب، در سايه توجه و مهر وزير سپاسگزارى مىكند. وى در سربندى ديگر به بازگويى احوال خود با مخدوم سعيدش و احترام و اعتبار خود در دستگاه صدر جهان اشاره مىكند و مىافزايد كه «ميرِ شاعران» يا «ملك الشعراى» دربار او شده و از نعمت و جاهى برخوردار است. روز به روز به خلوت زنجانى نزديكتر مىشود تا اينكه به جايگاه مشاوره وى گام مىنهد و به يكى از خاصانش بدل مىشود. او از مرگ زنجانى به درد مىآيد و اين رويداد را در روزگار پيرى موجب اندوه و رنج مىشمرد، اما به هر روى، از قتل صدر جهان گفتوگويى در ميان نيست. زجّاجى همچنين در اين كتاب به ستايش جمالعلى تفرشى مىپردازد.
درونمايه منظومههاى زجاجى در باره تاريخ اسلام، از پايانه روزگار بنى اميه و آستانه رسيدن عباسيان به حكومت آغاز مىشود. وى در اين سرودهها از رويدادهايى مانند خروج مختار ثقفى به خونخواهى حسين بن على(ع)، نبردهاى حجاج بن يوسف، مرگ عبدالملك بن مروان و تأثيرات آن، خروج زيد بن على بن حسين و حاكم شدن سفاح، نخستين خليفه عباسى گزارش مىدهد و ماجراهاى روزگار بنى عباس را تا برافتادن آنان به كوشش هلاكو دنبال مىكند. عزل و نصبها، كشتنها، جنگهاى داخلى و خارجى، دوره خلافت افراد، روابط برونمرزى خلفا و چندى و چونى لشكركشى مغولان به سوى عراق، درونمايه بخش دوم اين كتاب است. البته سراينده در جايى از اين بخش، داستان شاهان ايرانى (ملوك عجم) را از كيومرث كه وى را «آدم» مىخواند تا يزدگرد بن يزدگرد روايت مىكند و به روى كار آمدن آل بويه نيز مىپردازد.
وضعيت كتاب
نام شاعر و كتاب، در خود كتاب نيست، اما فردى آگاه به گمان، در سال هزارم هجرى اين اثر را خوانده و حواشى سودمندى بر آن افزوده است. حاشيه برگ نخست كتاب بر اين گواهى مىدهد كه وى روزى لغت «هماورد» را در فرهنگ جهانگيرى ديده و شاهدى از شعر زجاجى در آنجا يافته و بعدها بر وى آشكار شده كه اين اثر را حكيم زجاجى نوشته است.
فرهنگ جهانگيرى در ميان 385 سراينده كه شعرشان به شاهد لغت آمده، بيش از سى بار از حكيم زجّاجى نام برده و از سرودههاى وى نقل كرده و اين ياد و نام، روشن مىسازد كه مير جمال الدين حسين انجوى شيرازى، نويسنده اين فرهنگ دست كم در آن روزگار (ميان سالهاى 1005 و 1032ق)، بىگمان، به نسخهاى از ديوان زجّاجى دسترسى داشته است. نيز آشكار مىكند كه سرودههاى او از اعتبارى برخوردار بوده است كه در كنار شعرهاى فردوسى، حافظ، سعدى و بزرگانى ديگر جاى مىگيرد و سراينده خود، «حكيم» ناميده مىشود.
به هر روى، مصحح كتاب، درونمايه اثر را با تاريخ طبرى، تاريخ ابن خلدون، حبيب السير و...، سنجيده است. يادداشت وى در باره كيستى سراينده و ممدوحان وى، تاريخ سروده شدن منظومه و چگونگى بازنويسى اين نسخه از آن، اطلاعات فرامتنى سودمندى را در باره همايوننامه دربر دارد. وى، نسخه بدلها را در پانوشت هر يك از صفحات كتاب آورده و نمايهاى از جاىها و كسان ياد شده در كتاب و سه عكس از نسخه خطىاش در پايان آن گنجانده است. نشستن چند نقطه (...) را در جاى مصراعهايى از اين منظومه بلند، از پىآمدهاى ناخوانايى و افتادگىهاى نسخه اصلى بايد به شمار آورد.
منابع مقاله
متن كتاب.
يادداشت مصحح كتاب.
پيرنيا، على (پاييز 1375)، «اثرى نويافته از حكيم زجاجى»، نامه فرهنگستان، شماره هفتم.
حبيبى (افغانى)، عبدالحى (اسفند 1331)، «تاريخ منظوم زجّاجى»، يغما، شماره 57.
پیوندها
مطالعه کتاب همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور