یادداشت‌های روزانه نیما یوشیج

یادداشت‌های روزانه نیما یوشیج تألیف نیما یوشیج به کوشش شراگیم یوشیج؛ یادداشت‌های نیما که به یادگار مانده است، می‌تواند به‌روشنی نمایانگر اندیشه‌ها و افکار درونی انسانی باشد که انقلابی در شعر و ادبیات ایران ایجاد کرد. این یادداشت‌ها در سه دفترچۀ مختلف نوشته شده و یکی که بیش از همه مرتب به نظر می‌رسد، کتابچۀ کرم‌رنگی است که روی جلد آن نوشته شده: «یادداشت‌های روزانۀ نیما یوشیج».

یادداشت‌های روزانه نیما یوشیج
یادداشت‌های روزانه نیما یوشیج
پدیدآورانیوشیج، نیما (نویسنده) یوشیج، شراگیم (به کوشش)
ناشررشدیه
مکان نشرتهران
سال نشر1399
شابک1ـ2ـ95746ـ622ـ978
کد کنگره

گزارش کتاب

چه بسیار دیده می‌شود که نیما در حاشیۀ یک شعر یا روی تکه‌کاغذی با خطی درشت نوشته «یادداشت»، به نظر می‌رسد در آن هنگامی که مشغول خلق شعری بوده، ناگهان موضوعی به ذهنش رسیده که همان لحظه یادداشت کرده و از این‌روست که بعضی از این نوشته‌ها فاقد عنوان یا تاریخ‌اند. نیما نوشته است: «سال‌ها یادداشت‌های خود را پاره کرده و حالا شروع می‌کنم، بعضی هم در ورق‌پاره‌هایی مانده است که باید ضمیمه کنم».

او آنچه را که سال‌ها یادداشت کرده از بین برده، اما بعد به خاطر می‌آورد چه راه پررنج و مشقتی را پشت‌سر گذاشته و هیچ نشانی از آن ایام سپری‌شدۀ سخت برجای نمانده است؛ بنابراین از سال 1329 تصمیم می‌گیرد دوباره خاطرات روزانۀ خود را بنویسد و حتی یادداشت‌های پراکنده‌اش را در یک دفتر جمع کند؛ هرچند کوتاهی عمر، مجال این کار را به او نمی‌دهد.

یادداشت‌های نیما که به یادگار مانده است، می‌تواند به‌روشنی نمایانگر اندیشه‌ها و افکار درونی انسانی باشد که انقلابی در شعر و ادبیات ایران ایجاد کرد. این یادداشت‌ها در سه دفترچۀ مختلف نوشته شده و یکی که بیش از همه مرتب به نظر می‌رسد، کتابچۀ کرم‌رنگی است که روی جلد آن نوشته شده: «یادداشت‌های روزانۀ نیما یوشیج». این دفتر سومین کتابی است که از مجموعۀ «دفترهای نیما» توسط انتشارات رشدیه منتشر شده است.

در آینۀ یادداشت‌ها می‌خوانیم؛ تأملات نیما را دربارۀ نیما، مشرب فکری و نقد و توجه او را به هنر، جامعه و فلسفه و سیاست، مذهب و هستی و آدمی و .. و چهرۀ هنرمندی را می‌خوانیم که در قرن تسلط طراران و شیادان بر فرهنگ، سخت زیسته و رخسار مردی که با چنین گذران مضطرب، باز هم‌عصر خود است و دقیق می‌بیند و حتی فراتر؛ «به جز زمان خود، فضای وسیع همۀ هستی و همۀ زمان‌ها را» رؤیت می‌کند. بزرگ‌ترین شاعر زمانه‌ای که در کنج مسکن بی‌چراغ‌اش می‌نویسد: «به قول هدایت در زندگی دردهایی است که آدم را مثل خوره می‌خورد. خورۀ من مرا خورده است. من در گودالی که خوره در گوشت تن من به وجود آورده است، تاب می‌خورم. هیچ‌کس نمی‌داند نوشتن و عوض کردن ادبیات فارسی با اینجور زندگی برای من چه اعجازی است».

نیما در ابتدای یکی از یادداشت‌های روزانه‌اش اشاره می‌کند که از تاریخ تیرماه 1329 مصمم است از نو یادداشت‌هایش را که پیش از این تاریخ، بیشترشان مفقود شده یا آنها را از بین برده بود، به صورت متوالی و مرتب نوشته و نگاه بدارد. این کتاب یادداشت‌های نیما را از همین تاریخ تا آذرماه 1338 (که آخرین سال حیات اوست) مرتب کرده و نگاه داشته است. با این حال در میان دست‌نوشته‌های نیما یادداشت‌هایی مربوط به سال‌های پیش از 1329 وجود دارد که به علت معدود بودن‌شان در فصلی جداگانه با عنوان «یادداشت‌های 1329 تا 1300» آورده شده است.

قدیمی‌ترین یادداشتی که از نیما وجود دارد، نوشته‌ای است به نام «روزهای بچگی» که نیما پای آن تاریخ سال 1300 را قید کرده و یادداشت آغازین این مجموعه است. افزون بر این در اوراق برجای‌مانده از او، یادداشت‌هایی مجزا بر روی برگه‌هایی منفرد نوشته شده که فاقد تاریخ‌اند. این یادداشت‌ها در فصل پایانی کتاب با عنوان «یادداشت‌های پراکنده» آورده شده است.

کوشیده شده در این کتاب، تمام آنچه به نام یادداشت‌های روزانه از میان انبوه دست‌نوشته‌های نیما ضبط و ثبت شده است، به ترتیب تاریخ نگارش تدوین شود تا شاید مسیر اندیشه و زندگی شاعر را در زمینۀ تاریخی‌اش بهتر بتوان دریافت.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها