گلبانگ غدیر

گلبانگ غدیر، اثر محمدمهدی بهداروند، مجموعه‌ای است از اشعار برگزیده شاعران نامدار فارسی‌زبان شیعه که غالبا در مدح اهل‌بیت(ع)، سروده شده است.

گلبانگ غدیر
پدیدآوران	بهداروند، محمدمهدی (نويسنده)
عنوان‌های دیگر	مجموعه شعر برگزیده از شاعران نامدار شیعه
ناشر	پیام آزادی
مکان نشر	ایران - تهران
سال نشر	1378ش
چاپ	2
شابک	‎964-302-224-2
موضوع	غدیر خم - شعر - شعر فارسی - مجموعه‌‎ها - شعر مذهبی - مجموعه‌ها
زبان	فارسی
تعداد جلد	1
کد کنگره	/غ4ب9 4053 PIR
نورلایب	مطالعه و دانلود pdf

اسامی شاعران، بر اساس نام خانوادگی یا شهرت آنها، به‌ترتیب حروف الفبا ذکر گردیده و پس از معرفی کوتاه و مختصر هریک، غالبا به ابیاتی از اشعار ایشان، اشاره گردیده است. به‌منظور آشنایی بیشتر با محتوا و مطالب کتاب، به‌عنوان نمونه، به برخی از این شاعران و اشعار آنها، اشاره می‌شود:

1. محمد عاشق اصفهانی (1111-1181ق)، غزل‌سرایی بنام و متبحر بوده و سروده‌هایی با مضامین عالی و اوصاف لطیف دارد که در نوع خود کم‌نظیر است. وی از پیروان صدیق خاندان عصمت و طهارت بوده و اشعاری در مدح و منقبت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، از او به‌جا مانده است:

آن سروری که آتش جان‌سوز قهر حق		از آب مهر او بنشیند ز التهاب
خوانده وصی و جای‌نشین خودش رسول		یزدان ولی حضرت خویشش زهی خطاب
ای رسته از هدایت تو عالمی ز کفر		وی بسته شجاعت تو هر طرف رقاب
گر بنگرند جمله قرآن به شأن توست		آیات رحمتی که ز هر سوره انتخاب

سید مرتضی رضوی‌نژاد بجنوردی، متخلص به عارف بجنوردی (1284-1353ش)، از شعرای نامی معاصر است که چکامه‌سرای مذهبی بود و معتقد و متعهد به بیان دردها و مظلومیت مردمی که پیرامون او زندگی می‌کردند. رشحات قلمی این غزل‌سرای معاصر، آکنده است از مدح و منقبت پیامبر(ص) و ائمه(ع) و بیتی نگفته است در رثا یا مدح این و آن که لسان مقدس شعر را بالاتر از آن می‌داند که به ننگ نام و مال و جاه بفروشد:

می با نوای چنگ مکرر به من بده		در ساغر صفایی خلر به من بده
می از عصیر دست قلندر به من بده		یعنی می‌ محبت حیدر به من بده
شاهی که مرتضی و لقبش بوده بوتراب		{{{2}}}

سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار (1285-1367ش)، از شاعران نامی معاصر است. وی در زمینه‌های گوناگون، به شیوه‌های متنوع، شعر گفته است. شعرهایی که در موضوعات وطنی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی و وقایع عصری، سروده نیز کم نیست:

چه جای سر اگر سرور نباشد		نجنبد دست و پا تا سر نباشد
خدا راهی گشود و هرگزش نیست		که رهرو باشد و رهبر نباشد
شراب عاشقان در ساغری ریخت		که جز با ساقی کوثر نباشد

منابع مقاله

متن کتاب.